به گزارش کسب و کار نیوز، قطعاً مساله مالکیت فکری یکی از مهمترین مسائلی است که یک شرکت مبتنی بر فناوری با آن مواجه میشود. دغدغه مالکیت فکری و داراییهای معنوی باارزشترین بخش از فناوری استارتآپی محسوب میشود زیرا فکر و ایده بکر یک استارتآپ است که دارایی واقعی آن شرکت محسوب میشود. چه بسا اگر آن ایده به سرقت برود یا توسط شخص دیگری ثبت شود به معنای نابودی آن استارتآپ خواهد بود؛ اما برای این کار استراتژیهای طلایی ارائه شده که نیاز است استارتآپها پیش از اینکه به فروش بیشتر و رشد خود فکر کنند، آنها را پیشروی خود قرار دهند. مثلث مالکیت فکری شامل سه ضلع قراردادهای محرمانگی یا اسرار تجاری، ثبت نرمافزار و علامت تجاری است که «کسبوکار» در گفتگو با کارشناسان، سه ضلع این مثلث را تشریح میکند.
غفلت استارتآپها از مالکیت فکری
علی مسعودی، عضو هیاتمدیره مجمع تشکلهای دانشبنیان
نکته بسیار مهم این است که استارتآپها و افراد فعال در این حوزه بیشتر به فکر مسائل فنی هستند. مشکل دیگر این است که معمولاً هیچکدام از تیمهای استارتآپی، تجربهای در مسائل کسبوکار ندارند. این افراد میخواهند تازه کار را شروع کنند. وقتی آنها تازه کار را شروع میکنند و به یکباره بزرگ میشوند، به جای اینکه ساختارهای حقوقی خود را درست کنند، بیشتر به فکر فروش بیشتر و گسترش بیشتر آن کار هستند. این موضوع باعث میشود از اصل موضوع که بحث مالکیت فکری و مالکیت صنعتی – در طرحهای صنعتی میتواند باشد- است، غافل شوند. وقتی کسی یک اختراعی دارد، ثبت اختراع میکند. دلیل این کار این است که فردا اگر شخص دیگری مدعی آن اختراع شد، شخص مخترع از نظر حقوقی بتواند ادله خود را داشته باشد و اعلام کند که من پیش از این فرد، این کار را انجام دادهام. در سازمان ثبت، مرکز مالکیت معنوی وجود دارد و کار آن این است که مشاوره و خدمات برای ثبت این مسائل در حوزههای مختلف بدهد. این ثبت از ثبت یک علامت شروع میشود تا ثبت یک طرح صنعتی؛ اما مشکلی که وجود دارد، این است که ثبت مالکیت فکری تمام این ایدهها، جای مشخصی ندارد. در حال حاضر در فرابورس موضوعاتی مطرح شده و کارهایی در حال انجام است در این مورد که روی این ایدهها ارزشگذاری کنند و براساس آن بتوانند اظهارنامهای بدهند و آنها را ارزشگذاری کنند. با وجود این هیچکدام یک موضوع مدونی ندارد که همه روی آن انجام شده باشد. بهطور مثال اگر یک شرکتی ثبت رسمی باشد، این موضوع و طرح را به عنوان یک طرح صنعتی میتواند ثبت کند و یک طرحی باشد که در واقع مالکیت آن برای آن شرکت باشد و روی آن شروع به کار کند؛ اما یک جایی باید برای ارزشگذاری روی این فکر و ایده وجود داشته باشد. اینجاست که معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری باید وارد عمل شود چون آنها نیز به آن فکر مجوز دانشبنیان بودن میدهند. آن فکر به نوعی آنجا دارد ثبت میشود؛ البته نمیتوانیم بگوییم بهطور کامل این کار صورت میگیرد؛ اما برای اینکه بخواهیم یک بعد حقوقی به آن بدهیم مطئمنا باید از راهکارهای حقوقی جلو رفت و این کار حتما باید براساس یک موضوعی پیش برود که برای همه قابل درک باشد. این تیمها نیاز به تجربه دارند که از ابتدا به آنها این مسائل گفته شود. بهطور مثال افرادی که یک ایده و فکر دانشبنیان را تبدیل به یک محصول و خدمات کردهاند، وقتی میخواهند آن را بفروشند خودشان متخصص فروش نیستند و باید ابتدا تخصص این موضوع را پیدا کنند یا بهتر این است که با تیمهای متخصص وارد کار شوند. بنابراین وقتی قرار است از ابتدا کاری را پیش ببرند حتما در این موضوع وارد این شوند که براساس آن فکر و دانشی که قرار است ایدهشان را پیش ببرند بتوانند کار خود را ثبت کنند که این ثبت کمک کند برای اینکه فردا اگر مشکلی پیش آمد یا یک مدعی وارد عمل شد، حداقل یک جایی ثبت شده باشد و بتوان به آن استناد کرد. بهترین راه این موضوع این است که متخصصان در مورد آن نظر بدهند؛ اما راههایی که وجود دارد این است که حتما مالکیت معنوی، ثبت شود و همچنین در ثبت اسناد ثبت شود که به عنوان صاحب یک ایده و فکر حداقل استنادی داشته باشند. بنابراین تا اینجای کار آن ایده ثبت شده، حالا مساله این است که این ایده چقدر ارزش دارد زیرا برای این مالکیت، ارزشگذاری مهم است. از طرف دیگر ما مشکل دیگری نیز داریم. مشکل اینجاست که میخواهید برای این ایده وامی دریافت کنید و تسهیلاتی بگیرید و آن ایده خود را گرو بگذارید. در حال حاضر کسی، ایده شما را به عنوان وثیقه قبول نمیکند و بانکها در حال حاضر تنها وثیقه ملکی را قبول میکنند؛ حتی دستگاهها و ماشینآلات کارخانه را نیز قبول نمیکنند؛ چه برسد به ایده. اگر بخواهیم سادهتر بگوییم به این صورت است که کسی یک اثر بزرگ سینمایی دارد. آیا میشود آن را به عنوان وثیقه به بانک بدهد؟ آیا بانک در مقابل آن به شما وام میدهد؟ مسلماً خیر، در دنیا تعریفی در این رابطه وجود دارد؛ اما در کشور ما تاکنون چنین مسالهای وجود نداشته است. یک اثر هنری استاد برجسته کشور را که چند میلیارد ارزش دارد، بانک به عنوان یک وثیقه قبول نمیکند چون عملا این اتفاق نبوده و نیست؛ اما میبینید در دنیا این مسائل حلشده است؛ ولی ما اینجا برای اثرهای هنری و دانشیمان ارزشی قائل نیستیم. این موضوع را در بحث نرمافزار نیز داریم و میخواهیم روی یک نرمافزار قیمت بگذاریم. وقتی روی این نرمافزار قیمتگذاری میشود باید توسط یک جایی درنهایت تایید شود و علاوه بر تایید قبول هم بشود؛ اما ما هنوز به این نرسیدهایم که برای ایده و فکر ارزش قائل شویم.
چارچوب حمایت حقوقی از استارتآپها
فرهاد بیات، مدرس حقوق کسبوکار دانشگاه تهران
هر کسبوکاری که میخواهد شکل بگیرد بهویژه کسبوکارهای نوپا یا همان استارتآپها، معمولاً حول یک ایده جدید شکل میگیرد. مشکلی در فضای کسبوکار وجود دارد و آن استارتآپ میآید تا آن مشکل را برطرف و خدمتی ارائه کند که یک جور مزیت رقابتی دارد نسبت به سایر آن خدمات و کالاهایی که پیش از این ارائه میشدند. صرف این ایده معمولا تحت حمایت قانونی قرار ندارد. به همین دلیل شخصی که صاحب این ایده است، وقتی میخواهد ایده خود را در اختیار دیگران (همتیمی، سرمایهگذار یا کارمندان مجموعه خود) قرار دهد، با آنها یک قرارداد محرمانگی منعقد میکند و در آن قرارداد آنها را متعهد میکند که این ایده را که میتواند یک مدل کسبوکار یا فرمول یا هرگونه اطلاعات ارزشمندی درخصوص شیوه کسبوکار باشد، افشا نکنند و اگر افشا کنند، برای آن یک ضمانت اجرایی را مقرر میکند تا به نوعی از این داراییاش که «اسرار تجاری» اطلاق میشود، حمایت کند. به جز مبنای قراردادی، در قانون تجارت الکترونیکی مصوب ۱۳۸۲ در مواد ۶۴ ،۶۵ و ۷۵ این قانون به موضوع حمایت از اسرار تجاری نیز پرداخته است. بنابراین اگر در بحث حمایت از اسرار تجاری قرارداد وجود نداشته باشد تحت شرایط مواد ذکرشده، به نوعی قانون هم تحت شرایطی از این اسرار تجاری حمایت میکند؛ ولی چون حمایت کاملی نیست، معمولاً نیاز است که ما در قرارداد محرمانگی یا تعهد به عدم افشا حمایت بیشتری از ایده خود کنیم. یکی از بحثها عدم اطلاع از مقررات است و اساساً اینکه بیش از حد مالکیت فکری را گسترش دهیم انحصار در بازار ایجاد میکنیم. بنابراین ما خیلی نمیتوانیم به صورت گسترده از همه ایدهها حمایت کنیم چون عملا موجب انحصار میشود و مانع از این میشویم که دیگران هم بتوانند از آن ایده و اطلاعات استفاده کنند. پس چون ما در قلمرو حمایت از مالکیت فکری با محدودیت انحصار مواجهیم (نباید حمایت از مالکیت فکری به حدی باشد که منتج به انحصار در بازار شود) پس ما باید این را به عنوان یک فعال کسبوکار بدانیم که تا چه حد قانونگذار از ما حمایت میکند و این عدم اطلاع ماست که میتواند به ما ضربه بزند.
مطلب بعدی این است که خیلی از کسبوکارها مبتنی بر اپلیکیشن یا نرمافزار هستند؛ یعنی وقتی میخواهند ایده را پیادهسازی کنند یا آن ایده را در قالب شبکههای اجتماعی یا تارنما یا براساس یک اپلیکیشن پیادهسازی میکنند. یکی دیگر از کارهایی که باید انجام بگیرد، بحث اقدام لازم جهت ثبت نرمافزار است. کسانی که یک نرمافزاری را تولید میکنند باید در یک سایتی به نام iranspo.ir که مربوط به ثبت نرمافزار و متعلق به سازمان فناوری اطلاعات ایران است، تقاضای تاییدیه فنی برای نرمافزارشان کنند. اهمیت این تاییدیه فنی این است که طبق ماده ۹ قانون حمایت از پدیدآورندگان نرمافزارهای رایانهای مصوب ۱۳۷۹ حمایت از حقوق پدیدآورنده معنوی منوط به این تاییدیه فنی است. اگر این تاییدیه فنی را نداشته باشند اساسا در دادگاه از آنها حمایت قانونی صورت نمیگیرد. بنابراین یکی از اقداماتی است که باید استارتآپها در جهت حمایت از داراییهای خود انجام بدهند ثبت نرمافزارشان است. مساله بعدی علامت تجاری استارتآپهاست که تحت آن فعالیت میکنند. باید در مرکز مالکیت معنوی ایران تقاضای ثبت آن را بکنند؛ چراکه طبق نظام حقوقی ما کسی که نخستین بار تقاضای ثبت علامت را میدهد از تقدم جهت استفاده از علامت برخوردار است. بنابراین یکی از خطرهایی که ما در استارتآپها داریم این است که ممکن است آنها از یک علامت و نامی استفاده کنند؛ ولی چون آن را ثبت نکردند دیگری از آن سوءاستفاده و آن علامت را ثبت و استارتآپ را دچار مشکل کند. بهویژه که بسیاری از استارتآپها بیشتر روی سایت کار میکنند؛ ولی نام دامنهای که تحت آن فعالیت میکنند آن را به عنوان علامت تجاری ثبت نکردند و یکی از نکات مهم این است که اگر نام دامنهای که من ثبت کردم با علامت تجاری ثبتشده دیگری تعارض داشته باشد، اصولا کسی که علامت تجاری را ثبت کرده، اولویت دارد. ماده ۶۶ قانون تجارت الکترونیکی مبنای اولویت علامت تجاری بر نام دامنه اینترنتی است. تمام استارتآپها با این سه مقوله دارایی فکری مواجه هستند و هر سه را میشود تحت حمایت گرفت. سایت ویترین رسمی استارتآپهاست و سایت روی نام دامنه بالا میآید. بیتوجهی استارتآپها به ضابطهمند کردن این فرایندها یکی از دلایلی است که آنها را دچار مشکل میکند. تمرکز بیشتر استارتآپها روی مباحث فنی است و توجه کمتری به حمایتهای قانونی دارند. وقتی یک دارایی را تولید میکنند برای اینکه این دارایی پوشش حقوقی داشته باشد و تحت حمایت قرار بگیرد باید یکسری تشریفات و اقدامات قانونی انجام بدهند. متاسفانه عدم اطلاع از اینکه چطور اینها را تحت حمایت قرار دهیم باعث میشود افراد دیگری از آن سوءاستفاده کنند.