به گزارش کسب و کار نیوز، یکی از مهمترین مراحل زندگی هر فرد ازدواج است. عوامل متعددی بر سن ازدواج تأثیر گذار است که این عوامل را میتوان در دو سطح کلان و خرد بررسی کرد. در سطح کلان عواملی چون رشد و توسعه اقتصادی، سیاستهای جمعیتی، مضیقه ازدواج، پذیرش و گسترش روابط جنسی قبل از ازدواج، عوامل محیطی و در سطح خرد وضعیت اقتصادی اجتماعی، نگرشها و باورها، مذهب و پایبندی به مذهب، قومیت و طبقه اجتماعی، توانمندی زنان با تحصیلات و اشتغال، نقشهای جنسیتی، عوامل ارزشی، هنجاری و فرهنگی، عوامل خانوادگی، زندگی با والدین و تعداد فرزندان بر تعیین سن ازدواج اثرگذارند.
در پژوهشی که فریده خلج آبادی فراهانی، دانشیار گروه جمعیت و سلامت مؤسسه مطالعات و مدیریت جامع و تخصصی جمعیت کشور و علی رحیمی، دانشجوی دوره دکتری جمعیتشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات انجام دادهاند آمده است: «آمارهای بخش جمعیت سازمان ملل و مطالعات متعدد نشان میدهند که طی دهههای اخیر، میانگین سن اولین ازدواج در اکثر کشورهای جهان افزایش یافته است اما روند افزایشی این شاخص در تمامی کشورها یکسان نبوده است و از الگو و شدت متفاوتی برخوردار است. احتمال تأخیر در ازدواج، در افراد با تحصیلات بالاتر، افراد شهرنشین و افرادی که دارای شغل دستمزدی هستند بیشتر است. کشورهای ژاپن، کره، تایوان، مالزی، سنگاپور، چین و تایلند به طور چشمگیری افزایش سن ازدواج را نشان دادهاند.»
مرحله اول تحقیق حاضر نیز که با هدف بررسی روند تغییرات شاخصهای ازدواج در ۱۰ کشور منتخب آسیا و اقیانوسیه طی چهار دهه گذشته انجام شد نشان داد که با وجود روند رو به افزایش میانگین سن ازدواج در ۱۰ کشور منتخب، سرعت، شتاب و تداوم این افزایش بین کشورهای منطقه آسیا و اقیانوسیه و نیز بین زنان و مردان، حتی در یک کشور متفاوت بوده و یک نوع تنوع و ناهمگونی در این تغییرات مشاهده میشود.
مطالعات انجام شده در زمینه تعیینکنندههای سن اولین ازدواج کشورهای آذربایجان، تاجیکستان، ایران، هند، ژاپن، چین، مالزی، تایلند، استرالیا و نیوزیلند مورد جستوجو قرار گرفتند. کلیدواژهها و عبارات فارسی و انگلیسی مورد استفاده در جستوجوی مطالعات در پایگاههای علمی عبارت از ازدواج، سن ازدواج، سن اولین ازدواج، تعیینکنندههای اولین ازدواج، ازدواج زودهنگام، ازدواج دیرهنگام، فاکتورهای تأثیرگذار بر سن ازدواج و آسیا و اقیانوسیه بود. در مرحله بعد پایگاههای علمی الکترونیکی ملی و بینالمللی و نیز کتابخانههای مرتبط با جهت جستوجوی مطالعات شناسایی شدند. در نهایت پس از پایان یافتن عمل جستوجو تعداد ۱۹۰ مطالعه جمعآوری شد. از میان ۱۹۰ مطالعه در نهایت ۱۴۵ مطالعه به علت نداشتن معیارهای لازم حذف شدند و ۴۵ مطالعه جهت بررسی مروری انتخاب شدند.
در این پژوهش آمده: «مطالعات مختلف نشان داده که رشد و توسعه اقتصادی در سطح کلان با سن ازدواج مرتبط است. یک مطالعه نشان داده در چین به علت رشد و توسعه اقتصادی و استفاده از فرصتهای اقتصادی موجود، سن ازدواج در جوانان افزایش یافته است. تحقیق کاظمیپور در سال ۸۳ در ایران نشان داده که وضعیت اقتصادی و توسعهیافتگی بالاتر در جامعه با سن ازدواج بالاتر همراه است.»
تأثیر شرایط اقتصادی و تجربه روابط پیش از ازدواج
در بخش دیگری از این مطالعه درباره تأثیر سیاستهای جمعیتی و مضیقه ازدواج در افزایش سن ازدواج آمده: «یک مطالعه در چین نشان میدهد سیاستهای جمعیتی در جهت کاهش موالید و تأخیر در سن ازدواج موجب افزایش سن ازدواج در این کشور شده است. در مطالعات مورد بررسی چگونگی دسترسی به همسر (مرد) مناسب از نظر اقتصادی و سن یکی از عوامل مهم مرتبط با سن ازدواج زنان است. دختران و پسرانی که همسر مناسب خود را نمیبینند در ازدواج تأخیر دارند.»
خلجآبادی و رحیمی درباره تأثیر گسترش روابط جنسی قبل از ازدواج و همباشی بر سن ازدواج میگویند: «مطالعه خلجآبادی و همکارانش در سال ۱۳۹۰ در ایران نشان داده پسرانی که معاشرت پیشرفته قبل از ازدواج داشتهاند، به طور معنی داری دو سال دیرتر از پسرانی بدون این تجربیات ازدواج کردهاند. همچنین بین پسران مجرد با تجربه معاشرتهای پیشرفته تمایل به ازدواج کمتری نیز دیده شده است.»
تأثیر تحصیلات و جنگ بر وضعیت ازدواج
در این پژوهش آمده: «برحسب یافتههای مطالعات به طور کلی سن ازدواج زنان و مردان شهری نسبت به سن ازدواج زنان و مردان روستایی بالاتر است. همچنین بیثباتی و جنگها نیز به عنوان یک عامل محیطی مانند جنگ از طریق کاهش تعداد مردان واقع در سنین ازدواج مضیقه ازدواج را برای زنان به دنبال داشته باشد و در نهایت باعث تأخیر در ازدواج زنان شود. اثر درآمد بر سن ازدواج نتایج متفاوتی را در مطالعات مختلف نشان داده است. در ژاپن درآمد پایین عامل اساسی تأخیر در ازدواج زنان در سالهای ۱۹۷۰ تا ۱۹۷۵ بوده است. تحصیلات نیز یکی از تعیینکنندههای مهم سن ازدواج است. تفاوت فاحش در ازدواج مردان برخوردار (از نظر تحصیلات، اشتغال و مدرک دانشگاهی) و مردان غیر برخوردار در نیوزیلند نشان داده شده است. در دو کشور توسعه یافته استرالیا و نیوزیلند احتمال ازدواج مردان با سطح تحصیلات کمتر کاهش مییابد و برعکس، احتمال ازدواج مردان با سطح تحصیلات بالاتر افزایش مییابد. اما در کشوری مانند ژاپن با افزایش تحصیلات سن ازدواج نیز بالا میرود.»
خلجآبادی و همکارش در این مطالعه میگویند: «نتایج یک پژوهش در مناطق روستایی هند نشان میدهد باورهای خرافی با سن ازدواج پایین همراه است. علاوه بر آن نقش و اهمیت مذهب و باورهای مذهبی هم در استرالیا و چین نشان داده شانس ازدواج در زنان و مردانی که به مذهب پایبندی بیشتری دارند بیشتر است. نتایج یک تحقیق در سال ۲۰۰۳ نشان داده تحصیلات در زنان میتواند استقلال بیشتری برای آنان فراهم آورد. آموزش و اشتغال زنان و افزایش دستمزد آنان با افزایش هزینه فرصت همراه است. همچنین تحصیلات موجب طولانی شدن مدت جستوجو برای یافتن شریک جنسی مناسب و نیز موجب کاهش جذابیت ازدواج و تأخیر در ازدواج برای زنان خواهد شد.»
نتایج بررسی پژوهشها در خصوص تأثیر نقشهای جنسیتی بر افزایش سن ازدواج بیان میکند: «معمولا نقشهای جنسیتی مساوی و کلیشههای جنسیتی در خصوص سهم و نقش دو جنس در خانه با تأخیر در ازدواج همراه است. درواقع تعارضهای نقشهای همسری، شغلی و دانشجویی و غیره در کشورهایی که هنوز نقشهای جنسیتی در خانه سنتی است موجب انتخاب تجرد به جای ازدواج یا تأخیر در ازدواج جوانان میشود. بسیاری از مطالعات نشان داده که تغییر هنجارها و نگرشها و اعتقادات مربوط به ازدواج و زندگی خانوادگی قویاً با سن ازدواج مرتبط است و در صورتی که تأخیر در ازدواج به عنوان یک هنجار مهم تلقی شود افزایش سن ازدواج در جامعه رخ خواهد داد.»
در بخش دیگری از این مطالعه آمده است: «در ژاپن نشان داده شده که زندگی جوانان با والدین با افزایش سن ازدواج همراه است متناقض با این یافته مطالعات دیگری نشان داده که زندگی با والدین با کاهش سن ازدواج همراه است زیرا افراد از حمایت اقتصادی خانواده برای تشکیل خانواده برخوردار هستند.»
مطالعات مورد بررسی در این تحقیق از دهه ۱۹۷۰ تا سالهای اخیر منتشر شدهاند. میتوان ادعا کرد که عوامل مرتبط با سن ازدواج از متغیرهای اقتصادی و اجتماعی به سمت متغیرهای جدید ارزشی و نگرشی همچون تغییر در نگرشهای جنسیتی، افزایش قدرت زنان، افزایش مشارکت زنان در تصمیمگیری و کاهش اهمیت ازدواج و خانواده و افزایش اهمیت فردگرایی در حال تغییر است.
در این تحقیق آمده: «یکی از کاربردهای این بررسی مروری، توجه به تغییرات ارزشی و نگرشی در حوزه ازدواج و خانواده در سالهای اخیر برای توضیح تغییرات سن ازدواج در تحقیقات و مطالعات جمعیتی است. در واقع نقش تعیینکنندگی ارزش و اهمیت ازدواج برعکس مقبولیت جایگزینهای ازدواج مانند همباشی، زندگی تجردی و معاشرتهای جنسی قبل ازدواج در تغییرات سن ازدواج در جوامع بایستی بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد. به نظر میرسد تا زمانی که فرزندآوری خارج از ازدواج در برخی جوامع آسیایی نادر بوده و از پذیرش اجتماعی برخوردار نباشد سن ازدواج با افزایش قابل توجهی همراه نخواهد بود. در حالی که در جوامع صنعتی آسیا و اقیانوسیه که همباشی مقبولیت داشته، تأخیر در ازدواج و فرزند آوری قابل توجه بوده است. اگر در کشورهای آسیایی عوامل ارزشی نگرشی در مورد ازدواج، تجرد قطعی و همباشی و نقشهای جنسیتی تغییر قابل توجهی کند میتوان پیشبینی کرد که سن ازدواج به طور قابلتوجهی افزایش یابد.»
این پژوهش در شماره دوم دورهی ۲۵ مجلهمطالعات جامعهشناختی دانشگاه تهران منتشر شده است.
انتهای پیام