سرمقاله
بانک مرکزی دچار تناقض مبنایی درباره تعیین نرخ ارز است. از یک طرف هرچقدر قیمت ارز بالا برود، سود بانک مرکزی بیشتر نشان داده میشود و سهامداران بانک مرکزی بانک مرکزی دچار تناقض مبنایی درباره تعیین نرخ ارز است. از یک طرف هرچقدر قیمت ارز بالا برود، سود بانک مرکزی بیشتر نشان داده میشود و سهامداران بانک مرکزی منتفع میشوند و از سوی دیگر رسالت این بانک حفظ ارزش پول ملی است که با افزایش نرخ ارز، کاهش شدیدی پیدا میکند، اما بانک مرکزی همواره به خاطر سهمی که از سود افزایش نرخ ارز میبرد، وزنه نرخ ارز را به سود خود سنگین نگه داشته است. متاسفانه بزرگترین مشکلی که در چند ده سال اخیر نظام بانکی ایجاد شده به دلیل همین تناقض است. به بیان دیگر بانک مرکزی در حالی که مانند یک موسسه یا شرکت خصوصی در پی افزایش سود خود، نرخ ارز را بالا نگه میدارد، از سوی دیگر به عنوان نهادی دولتی موظف به کنترل بازار ارز و کاهش التهابات آن برای حفظ ارزش پول ملی است. سیاست کاهش نرخ ارز به قیمت کاهش سود سهامداران بانک مرکزی خواهد بود و چون به ضرر بانک مرکزی است، به صورت مداوم مورد استفاده قرار نمیگیرد، چون به ضرر این نهاد پولی است. بنابراین تا زمانی که مجلس این تناقض را حل نکند، از بانک مرکزی انتظاری برای معجزه درباره کنترل ارز نمیرود. در کشورهایی مثل افغانستان و روسیه با اینکه جنگ حاکم شده و بخش عظیمی از دارایی این کشورها از میان رفته، اما باز ارزش پول ملی همان است که قبل از جنگ بوده، در حالی که ارزش پول ملی در کشور ما کاهش چندین برابری داشته است. باید پرسید چه عاملی در این امر نقش داشته است. آیا تناقضاتی که برشمرده شد، علت این مساله نیست؟ تا زمانی که ساختارهای فسادزای مالی و پولی در کشور اصلاح نشود و بانک مرکزی ذینفع افزایش نرخ ارز نباشد، نمیتوان به کاهش نرخ ارز امیدوار بود. مداخله دوباره دولت در بازار آزاد نیز صرفا به کاهش چند هزار تومانی ارز منجر میشود نه کاهشی شدید که از آن انتظار داشته باشیم دلار به زیر ۱۰ هزار یا ۵ هزار تومان برسد.