چهارشنبه , ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
صفحه اصلی / کارآفرینی / تحقیقات و پایان نامه ها / بررسی رابطه ی بین ساختار و کارآفرینی سازمانی

بررسی رابطه ی بین ساختار و کارآفرینی سازمانی



١.جهانگیر یدالهی فارسی : استادیار دانشکده کار آفرینی دانشگاه تهران
٢. امید عزیزی زیارت: کارشناس ارشد مدیریت کارآفرینی دانشگاه تهران
٣. حمزه خواستار: دانشجوی دکتری مدیریت - سیاست گذاری در بخش عمومی دانشگاه تهران

چکیده
کار آفرینی سازمانی یکی از عواملی است که بیش ترین تاثیر را بر موفقیت و رشد اقتصادی بنگاه های کشورها و دولت ها داشته و از طرف دیگر، یکی از مؤلفه های مهم جهت ایجاد Š های ساختار سازمانی (رسمیت، پیچیدگی، و تمرکز) با کارآفرینی سازمانی بررسی شده و برای ابزار تحقیق پرسش نامه ای حاوی ۲۵ سوال با ضریب اعتبار برابر با ۹۴/. طراحی شد. نتایج به دست آمده از پرسشنامه های توزیع شده بین نمونه ۱۰۶ نفری مدیران ادارات مرکزی بانک های خصوصی، نشان دهنده ی آن است که بین ابعاد ساختار سازمانی یعنی رسمیت، پیچیدگی، و تمرکز سازمانی با ابعاد کار آفرینی سازمانی شامل نوآوری، خطر پذیری و پیش گام بودن رابطه معنی داری وجود دارد. میزان هم بستگی ابعاد ساختار سازمانی با کارآفرینی سازمانی برابر با رسمیت ( ۰ / ۵۲۶-)، پیچیدگی ( ۰/ ۲۱۵-)، و تمرکز ( ۰ / ۵۰۱-) است. در انتهای مقاله نیز نتایج و پیشنهادهای به دست آمده از این تحقیق ارایه شده اند.

مقدمه
مفهوم کارآفرینی سازمانی طی سه دهه ی اخیر تکامل یافته و در بر گیرندهی تلاش هایی کار آفرینانه است که به حمایت های سازمانی و اختصاص منابع برای اجرایی کردن فعالیت های نوآورانه در قالب نوآوری سازمانی، فرایندی و تولیدی احتیاج دارد.
ضرورت کارآفرینی سازمانی به طور ناشی از ناسازگاری و عکس العمل کند سازمان های متوسط و بزرگ نسبت به تغییرات روزافزون، سریع و پیچیده و نامطمئن محیطی بوده و سرعت عمل و نو آوری را به عنوان عوامل کلیدی و رمز حیات و بقای سازمان در صحهی رقابت های فشردهی امروزی معرفی می کند. از این رو شناخت ویژگی های بستر مناسب برای جذب و رشد کار آفرینان، اولین قدم و اساسی ترین مساله ی سازمانهای امروزی محسوب می شود، به نظر می رسد برخی شرکت های بزرگ نیز به نقاط ضعف خود در جنبه های اجرایی مشخص و اساسی پی برده و برای دست یابی به نوآوری پیش تر، ساختارهای خود را اصلاح کرده اند.
تاکنون تحقیقات زیادی در رابطه با عوامل سازمانی که می توانند فعالیت های کار آفرینانهی سازمانی را ارتقا داده و یا مانع آن شوند، انجام شده است ( ;۱۹۹۳ ,Zahra 2001 , Antonic & Hisrich )؛ در این دسته از تحقیقات، توجه خاصی به عوامل درونی سازمان از قبیل نظام های کنترلی و انگیزشی شرکت ها ( ۱۹۸۵ ,Sathe)، فرهنگ سازمانی (۱۹۹۳ ,Kanter , 1994 ; Brazeal )، ساختار سازمانی (Covin & Slevin , 1990 ;Naman 1993 ,Sleven &)، حمایت های مدیریتی (۱۹۸۹ , Stevenson& Jarillo )، و ارتباطات و ارزش های سازمانی (۲۰۰۱ , Antonic& Hisnch ) شده است. علاوه بر این محققان، کارآفرینی سازمانی را به عنوان یک راهبرد رشد و ابزاری موثر برای دست یابی به مزایای رقابتی مطرح کرده اند( ;۲۰۰۱ ,Pinchot , 1985 ;Kuratko 1996 ,Lupk in& Dess). یافته های تحقیقات قبلی بیانگر این مطلب هستند که عوامل _
درونی سازمان با خلق یک فضای کار آفرینانه ی سازمانی ارتباط تنگاتنگی دارند ( Covin 2002 ,Slevin , 1990 & Hornsby , Kuratko & Zahra
&). از این رو در این تحقیق بر یکی از مهم ترین عوامل درونی سازمان، یعنی ساختار سازمانی و ابعاد آن، به عنوان عوامل موثر بر ایجاد و نگهداری کارآفرینی سازمانی، تمرکز و بررسی شده است.
ساختار سازمانی به همراه اهداف، فناوری، و منابع انسانی جزو ارکان اصلی سازمان محسوب می شود. ساختار سازمانی به جنبه های متشکل یا تنظیم شده ی روابط موجود میان اجزای یک مجموعه ی سازماندهی شده، اشاره دارد. شناخت و بررسی عامل ساختار سازمان، سرآغاز هر گونه بهره گیری از منابع و منافع سازمانی، توانمند شدن سازمان برای شناسایی فرصت ها، ارایه ترکیب های جدید از منابع موجود و در نهایت زمینه سازی برای توسعه ی سازمانی است.
هدف اصلی این تحقیق بررسی رابطه ی بین ساختار سازمانی و کارآفرینی سازمانی است. مرور ادبیات تحقیق مرتبط، با توجه به بررسی های محققانی مانند ( BarringerBluedorn, 1999; Covin & Slevin, 1988; 1990a; 1990b; Dess et al., 1999;
۱۹۹۳ ,Kuratko et al. , 2002 ; Zahra) نشان می دهد با وجود این که در مورد رابطهی بین
ساختار سازمانی و کارآفرینی سازمانی پژوهش های زیادی انجام شده، اما رابطه ی بین ابعاد ساختار سازمانی و ابعاد کار آفرینی سازمانی با توجه به جست و جوی ما در این پژوهش با تا کنون مطالعه نشده و با کم تر توجه شده است. نتایج به دست آمده از چنین پژوهشی توجه مدیران و محققان سازمانی را به ابعادی که اهمیت بیشتری دارند جلب خواهد کرد.
در این تحقیق، ابتدا ادبیات مرتبط با موضوع تحقیق شامل ساختار سازمان، کارآفرینی سازمانی، و ابعاد هر کدام از آنها بررسی شده و فرضیه های تحقیق ارایه شده اند. سپس روش تحقیق مورد استفاده در تحقیق کنونی مورد بحث قرار گرفته و یافته های حاصل از اطلاعات گردآوری شده و نتایج به دست آمده از آزمونهای آماری نشان داده شده اند. در پایان مقاله نیز، نتایج حاصل از بررسی آزمونهای آماری و فرضیه های تحقیق بررسی شده و مهم ترین پیشنهادهای حاصله برای مدیران سازمان ها و محققان سازمانی ارایه می شوند.

 نتیجه گیری
تمامی فرضیه های مطرح شده در زمینه ی رابطه ی بین دو بعد از ابعاد ساختار سازمانی (رسمیت و تمرکز با ابعاد کارآفرینی سازمانی (فرضیه های ۲- الف تا ۲- دو ۳الف تا ۳- د) در سطح اطمینان ۹۹ درصد تایید شدند. با توجه به این یافته ها می توان چنین نتیجه گیری کرد که بین دو بعد ساختار سازمانی یعنی رسمیت و تمرکز با ابعاد کارآفرینی سازمانی رابطهی معنادار و منفی وجود دارد. این نتایج با بافته های تحقیقات قبلی در این زمینه (مانند
Carrier , 1996 ; Carulana et al . , 2002 ; Miles & Arnold , 1991 ; Morris 1990 ,Troter &) که رابطهی منفی بین دو بعد رسمیت و تمرکز را با جهت گیری کارآفرینانه بیان کرده بودند، مطابقت دارد.
علاوه بر این، رابطه ی بین فرضیه های مطرح شده در زمینه ی رابطهی بین ساختار سازمانی با ابعاد کار آفرینی سازمانی (فرضیه های ۴- الف تا ۴- د) در سطح اطمینان ۹۹ درصد تایید شدند. این نتایج با یافته های تحقیقاتی مانند کوین و اسلوین (۱۹۹۰)، مینتزبرگ (۱۹۸۹)، بارتلت و گوشال (۱۹۹۶) و دس (۱۹۹۹) که بر تاثیر ساختار سازمانی بر کار آفرینی سازمانی تاکید داشته اند، موافق بوده و آنها را تایید می کند. بدین ترتیب، سازمان هایی که در نظر دارند در هر کدام از ابعاد کارآفرینی سازمانی افزایشی ایجاد کنند باید از میزان رسمیت و تمرکز خود کاسته و به سوی ساختار سازمانی از نوع ارگانیک حرکت کنند.
هم چنین این تحقیق نشان می دهد که افزایش پیچیدگی سازمانی باعث کاهش خطر پذیری سازمان شده (فرضیهی اسب و به صورت منفی بر کارآفرینی سازمانی فرضیه ی ۱-ج) نیز تاثیر می گذارد. اما این یافته ها رابطهی بین پیچیدگی و نو آوری (فرضیهی ۱ – الف)، و پیچیدگی و پیش گام بودن (فرضیهی ۱- د) را تایید نمی کنند. بدین ترتیب می توان گفت که افزایش پیچیدگی سازمان تاثیری بر میزان نوآوری و پیش گام بودن سازمانی نخواهد داشت. از یافته های این دو فرضیه چنین نتیجه گیری می شود که افزایش پیچیدگی در ساختار سازمانی الزاما به معنای کاهش نوآوری و پیشگام بودن سازمان نیست. افزایش پیچیدگی تنها بر بعد خطر پذیری سازمان تاثیر می گذارد. این یافته ها با تحقیقات قبلی به ویژه پژوهش کوین و اسلوین (۱۹۹۰) همخوانی نداشته و آنها را تایید نمی کند.
نتایج این تحقیق نشان می دهد که از لحاظ بعد ساختار سازمانی، بانک های شرکت کننده در تحقیق، آمادگی و زمینه ی لازم برای نشان دادن کار آفرینی سازمان بالا را ندارند. این سازمان ها وضعیت مطلوبی از بعد تناسب با شرکت های کار آفرین نداشته و با توجه به این که سلسله مراتب اداری مخل سرعت بخشی به فرایند نوآوری و ترغیب فعالیت های خلاقانه است و انجام فعالیت های مورد نیاز بدون مجوز و طی تشریفات اداری امکان پذیر نیست می توان جامعه ی آماری برسی شده را سازمانی مکانیکی دانست.
علاوه بر این، در سازمان های مطالعه شده در این تحقیق، کارکنان از درجه ی مشارکت خود در فرایندهای تصمیم گیری و تصمیم سازی رضایت چندانی نداشته و بر این باورند که مدیران در مقابل شکست و اشتباهات کارکنان در نتیجه ی فعالیت ها و اقدامات نوآورانه، صبوری لازم را ندارند. هم چنین از نظر سنجی به عمل آمده چنین استنباط می شود که مقررات و روال اداری تقریبا غیر قابل انعطافی بر مجموعه ی مناسبت های سازمانی بانک ها حاکم است. به طوری که پاسخ دهنده ها ابراز داشته اند، آنها در انجام وظایف مرتبط با شغل مجوز انعطاف لازم را ندارند و دست اندر کار مجموعه ای از فعالیت های اداری روتین و روزمره هستند. در مجموع می توان چنین اظهار کرد که مدیران و سرپرستان این سازمان Š ایده های کارکنان در عرصه ی عینیت وارد نشده و عملی نمی شود. با توجه به نتایج این تحقیق می توان پیشنهادهای زیر را ارایه کرد.

همچنین مطالعه کنید:

بورس

  بهترین واکنش به شرایط بحرانی بازار سهام چیست؟

  به گزارش کسب و کار نیوز، و به نقل از مجموعه آموزش بورس (هومن …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.