صفحه اصلی / کارآفرینی / تحقیقات و پایان نامه ها / عوامل خروج کار آفرینان تلفیق نگاه فردی – محیطی

عوامل خروج کار آفرینان تلفیق نگاه فردی – محیطی

1.محمد سعید محقق نیشابوری، 2.کامبیز طالبی ، 3.سید مجتبی سجادیه

1. کارشناس ارشد کارآفرینی دانشکده کارآفرینی، دانشگاه تهران
2. استاد دانشکده کار آفرینی، دانشگاه تهران
3. استادیار دانشکده کار آفرینی، دانشگاه تهران

چکیده
هدف از این پژوهش، بررسی عوامل خروج کار آفرینان در کسب و کارها است. خروج کار آفرینانه به عنوان یک جزء جدایی ناپذیر از فرایند کار آفرینی، در سال های اخیر مورد توجه محققان این رشته بوده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر گرد آوری داده های کیفی اکتشافی است. اطلاعات این پژوهش از طریق مصاحبه با ۲۲ نفر از کار آفرینان در حوزه های مختلف صنعت، خدمات و فناوری های پیشرفته که حداقل یک تجربه خروج کار آفرینانه را داشته اند، گردآوری شده است. بعد از انجام مصاحبه ها، اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از کد گذاری باز تحلیل و ارزیابی شد و در نهایت، به ۱۳ مقوله اصلی که همان عوامل خروج کار آفرینان است، منجر شد. یافته های تحقیق بیانگر این است که روحیه کارآفرینانه، فضای کسب و کار، آموزش و تجربه بین المللی از جمله مؤلفههای تصمیم گیری خروج توسط کارآفرینان هستند.
درک ما از فرایند کار آفرینی بدون گنجاندن خروج کار آفرینی در این فرایند درک نا قصی است (»۲۰۱ ,perienne). راهبرد خروج به عنوان بخشی از فرایند کار آفرینی در سال های اخیر مورد توجه محققان و دانشمندان حوزه کار آفرینی قرار گرفته است، شاید مهم ترین بخش از طرح کسب و کار اولیه که توسط کارآفرینان نادیده گرفته می شود، راهبرد خروج آن هاست
(Tienne, 2010)

مقدمه
ادبیات رایج و مشهور در علم مدیریت خروج را به عنوان یک نتیجه موفق از کارآفرینی، با تکیه بر اهمیت داشتن یک راهبرد خروج برای بنیانگذران شرکت ها بررسی کرده اند، تحقیقات در رشته های مطالعات سازمانی، اقتصاد سازمانی، اقتصاد صنعتی و مدیریت راهبردی، خروج را به عنوان شکست شرکت با کسب و کار بیان می کردند، اما توجه کمی به نقش فردی صاحبان و مدیران در آن شرکت ها داشتند (۲۰۰۹ ,Wernberg). به عبارت دیگر، محققان علوم سازمانی جنبه روانی که روی تصمیم مؤسس کسب و کار برای انتخاب خروج مؤثر است را نادیده می گرفتند، با این حال، نشانه های روشنی مبنی بر اینکه خروج از کار آفرینی با شکت یکان نیست، وجود دارد. این مسئله شایان توجه است؛ چرا که خروج کارآفرینان از کسب و کاری که راه انداخته اند، یک بخش اجتناب ناپذیر از کارآفرینی است. بیشتر تحقیقات در خروج
کار آفرینانه به خروج، به عنوان یک نتیجه دو گانه تمرکز کرده اند که خروج هم به صورت منفی و هم به صورت مثبت و برای بقا دیده می شود (۲۰۱۴ ,Weanberg and DTienne). خروج می تواند نتیجه شکست با موفقیت یک کسب و کار باشد. بر این اساس، جامعه هدف این تحقیق کسب و کارهای موفق است. از تحقیقات و مستندات گذشته این مسئله روشن است که بسیاری از کار آفرینان، بدون اطلاع و بیٹی از خروجی احتمالی کارشان آن را آغاز می کند؛ در حالی که عده ای دیگر یک راهبرد خروج صریح و روشن را از همان آغاز در نظر می گیرند
.(DcTienne and Cardon, 2006)
بر این اساس، آمار دقیق و درستی از خروج کار آفرینی در داخل کشور وجود ندارد، اما مصاحبه با کار آفرینان نشان داد که تصمیم به خروج از کسب و کار از دغدغه های کار آفرینان است. با توجه به اینکه در کشور ما استقبال از کسب و کارهای نوپا، فناورانه و نو آورانه رو به _افزایش است، باید به دنبال راه حلی برای سر انجام این کسب و کارها در بازار پررقابت کنونی باشیم. راه حل این مسئله را می توان در خروج کار آفرینانه و انتخاب درست و به موقع یک مسیر خروج جست و جو کرد. در این تحقیق، دغدغه اصلی شناسایی عواملی است که کار آفرینان را به سوی خروج کار آفرینانه هدایت می کند. مطابق نتایج می توان به درک بهتری از جایگاه خروج کار آفرینانه در فرایند کار آفرینی پی برد. همچنین ضرورت و اهمیت توجه کار آفرینان به اتخاذ یک راهبرد برای خروج از کسب و کار در مرحله راه اندازی روشن تر می شود. از طرف دیگر، این مسئله هشداری برای کسب و کارهای موجود موفق است که برای اجتناب از ورشکستی و انحلال احتمالی اقدام به پیش بینی خروج می کنند، پرسش اصلی این تحقیق این است که عوامل خروج کار آفرینان در کسب و کارها کده اند؟

نتیجه گیری
درک ما از فرایند کارآفرینی، بدون در نظر گرفتن خروج کار آفرینانه درک ناقصی است (۲۰۱۰ ,DeTienne). خروج به عنوان بخش جدایی ناپذیر از فرایند کار آفرینی در سال های اخیر مورد توجه قرار گرفته و به عنوان شاخصی برای موفقیت یک کسب و کار مطرح است. عدم پیش بینی خروج می تواند به زبان های جبران ناپذیر برای کار آفرین و کسب و کار منجر شود. به طور کلی، رفتارها و تصمیم های خروج کار آفرینان در ایران چندان متفاوت از شاخص هایی که در ادبیات تحقیق و در کسب و کارهای دنیا رواج دارد نیست، اما آنچه موجب تفاوت می شود، برنامه ریزی برای خروج و عواملی است که به تصمیم خروج منجر می شود. با نتایج این پژوهش، به اهداف تحقیق که بررسی عوامل خروج کار آفرینان است، رسیدیم، نو آوری این تحقیق در چند یافته جدید در میان دلایل خروج کار آفرینان و عواملی است که بر تصمیم خروج آنها تأثیر می گذارد که در ادامه به آن اشاره شده است.
از جمله عوامل خروج کار آفرینانه، روحیه کار آفرینانه و به تبع آن توانایی های فردی کار آفرین برای تشخیص فرصت است. تشخیص فرصت، یک شایستگی است که می تواند مانند شایستگی های دیگر توسعه پیدا کند و کلاس کارآفرینی، مجرای مناسبی برای توسعه مهارت های لازم جهت بهبود توانایی هایی تشخیص فرصت است ( ,DeTienne and Chandler 2004). یکی از مهم ترین معیارهای ارزیابی کسب و کارها و وضعیت کار آفرینی در یک کشور، فضای کسب و کار آن کشور است. ایران به عنوان کشوری که در سال ۲۰۱۵ در رتبه ۱۳۰ از میان ۱۸۹ کشور مورد ارزیابی از طرف بانک جهانی (۲۰۱۵ ,Doing Business) قرار دارد، در مقایسه با کشورهایی که در وضعیت بهتری از لحاظ فضای کسب و کار دارند، مشکلات بیشتری پیش روی کار آفرینان گذاشته که در مجموع، موجب سخت تر شدن تصمیم خروج برای بنیانگذاران می شود. در مورد فضای کسب و کار، ادبیات موجود یافته است که کسب و کارهاییکه تحت اداره زنان است (در مقایسه با آنها که صاحبانشان مردند) عملکرد بهتری دارند و احتمال شکستشان بیشتر است (۲۰۱۵ ,.Justo et al)، جاستو و همکاران (۲۰۱۵) همچنین نشان دادند که کار آفرینان زن (در مقایسه با مردان احتمال بیشتری دارد تا داوطلبانه خروج کنند، نسبت به اینکه در کسب و کارشان شکست بخو رند. در دو نمونه از کارآفرینان زن مصاحبه شده، این مطلب دریافت شد که آن ها میل بیشتری به خروج داوطلبانه دارند. تجربیات پیشین کار آفرینان و تأثیر آن در تصمیم خروج در ادبیات کار آفرینی پیش تر نیز بررسی شده است. کار آفرینانی که تجربه شروع قبلی داشته باشند از کسانی که چنین تجربه ای ندارند، متفاوت هستند (۲۰۰۱ ,.Davidsson et al)؛ چرا که آنها یادگیری در عمل با تسلط بر دانش با تمرین را دارند. نتایج تجزیه و تحلیل نشان میدهد که تجربه خروج کار آفرینانه قبلی تأثیر مثبتی بر آرمان رشد کار آفرینانه افراد دارد (۲۰۱۰ ,Audio and Pathak). تجربه مدیریتی قبلی کار آفرین که می تواند به ترس از شکست احتمالی منجر شود، در خروج کار آفرینانه تأثیر گذار است. کار آفرینان با تجربه های قبلی، اهداف بالاتری برای بنگاه هایشان و آستانه عملکرد بالاتری دارند و هزینه فرصت برای آنها بیشتر است (۲۰۱۲ ,DeTienne and Cardon).
از دیگر عوامل خروج کار آفرینانه، تعاملات اجتماعی کار آفرین است. روابط و تعاملات اجتماعی همواره جز انکار ناپذیری از توانمندی های شخصی کار آفرینان در طی مسیر کار آفرینی بوده است. تحقیقات پیشین نشان می دهد، افرادی که به گروه های اجتماعی کار آفرینی بسیاری تعلق دارند احتمال بیشتری برای تبدیل شدن به کار آفرینان و سرمایه گذاری بیشتری در کسب و کار خود را دارند (۲۰۰۷ ,Giannetti and Simonov). یکی از عواملی که ارتباط آن با خروج کار آفرینانه سهم چندانی در ادبیات کار آفرینی نداشته است، مقوله برند شخصی کار آفرینان بوده است. نام بسیاری از کار آفرینان با برند کسب و کار با بنگاهشان گره خورده است و آن کسب و کار، بخشی از هویت آنها و به نوعی برند شخصی آنها شده است. نمونه های مورد بررسی نشان داد که حس تعلق کار آفرینان به هوتی که پیدا کردند، برند شخصی آنان را تقویت کرده است. هویتی که اگر چه در کار آفرینان دنیا هم وجود دارد، اما در زمینه تحقیقات پیشین به عنوان مقوله مشخص نپرداخته که می تواند از نوع تحقیقاتی که بیشتر شامل تحقیقات کمی است، منجر شود. بنیانگذاران با انگیزه رشد با سود به احتمال بیشتری به توسعه یک راهبرد خروج می پردازند (۲۰۱۰ ,DeTienne). رقبای کار آفرینان نیز می تواند بر تصمیم خروج کار آفرینان از کسب و کارشان تأثیر گذار باشند. برای متصدیان صنعت، درک عمیق تری از عواقب ناشی از تغییرات سازمانی همراه با فرایند عمومی خروج و فرایند ادغام کار آفرینی در ارزیابی مشخصات نوآوری یک رقیب بالقوه مهم هستند
(Aggarwal and Hsu, 2014)
نتایج نشان می دهد که خروج کار آفرینانه به عنوان بخش مهم و اساسی از فرایند کار آفرینی آنچنان که در تئوری اهمیت دارد، در عمل در بین کار آفرینان ایرانی توجه نشده است. هر چند تمامی نمونه هایی که بررسی شده اند، تجریه خروج کار آفرینانه داشته اند و به یکی از شیوه های خروج ذکر شده در ادبیات تحقیق از بنگاه خود خارج شده اند، اما بیشتر این خروجها بدون برنامه ریزی بلندمدت قبلی و در مراحل پایانی عمر کسب و کار و در اثر شرایط محط کسب و کار و شرایط روحی و روانی کار آفرین صورت گرفته است. با این حال، براساس نمونه های مورد مطالعه این نتیجه به دست آمد که خروج یک تصمیم داوطلبانه بوده و نمونه های مورد بررسی هم همین را نشان می دهد و کار آفرینان حتی در شرایطی که برای ترس از شکست از کسب و کار خارج شده اند، تصمیمی داوطلبانه گرفته اند. تحقیقات پیشین نشان می دهد که کار آفرینان، بیشتر برای خروج برنامه ریزی می کنند که این خروج با تجربه قبلی در ارتباط است و اغلب آنها دلایل هدفمندی برای خروج دارند که نمی توان با شکست یکی دانست (۲۰۱۲ ,DeTienne and Cardon). راهبرد اجتناب از شکست می تواند به انتخاب یک مسیر خروج کار آفرینانه منجر شود (۲۰۱۰ ,.wenberg et al). نکته دیگری که باید به آن توجه شود، این است که در سطح تحلیل فردی، خروج می تواند به دلیل ناتوانایی فردی برای رشد کسب و کار کار آفرین باشد. در این موارد مؤسس کسب و کار با خروج از شرکت، علاوه بر کسب سود اقتصادی حاصل از فروش، با مباشرت با توقف داوطلبانه کسب و کار ( DeTienne 2014 ,.a al) می تواند شرایطی را برای کسب و کار ایجاد کند که صاحب بعدی آن کسب و کار مسیر رشد را بهتر طی کند، البته در شرایطی که کسب و کار منحل نشده باشد
در این پژوهش، با تحلیل داده های کیفی حاصل از مصاحبه با کار آفرینان با روش کدگذاری عوامل خروج کار آفرینان شناسایی شد و در نهایت، به ۱۳ عامل نهایی رسیدیم که برخی از این ها در ادبیات تحقیق گذشته هم به عنوان عوامل خروج مطرح شده بود. در این مبان، به عواملی رسیدیم که از یافته های مشخص این پژوهش بود، آموزش، برندسازی فردی، وطن پرستی و ترس از شکست عواملی بودند که پیش تر در ادبیات تحقیق به عنوان عوامل خروج به آن ها به طور مشخص اشاره ای نشده بود.

همچنین مطالعه کنید:

بورس

  بهترین واکنش به شرایط بحرانی بازار سهام چیست؟

  به گزارش کسب و کار نیوز، و به نقل از مجموعه آموزش بورس (هومن …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.