صفحه اصلی / آرشیو مطالب روزنامه کسب و کار

کامبیز عباسی، رئیس مرکز مکانیزاسیون وزارت کشاورزی

نیاز کشاورزی به اشتغال اقتصادی

یکی از مهم‌ترین چالش‌های بخش کشاورزی ایران بهره‌وری پایین عوامل تولید است که این معضل به کاهش عملکرد محصولات مختلف در واحد سطح و افزایش قیمت تمام‌شده محصول منتهی می‌شود.
سرمقاله
یکی از مهم‌ترین چالش‌های بخش کشاورزی ایران بهره‌وری پایین عوامل تولید است که این معضل به کاهش عملکرد محصولات مختلف در واحد سطح و افزایش قیمت تمام‌شده محصول منتهی می‌شود. وضعیت هنگامی وخیم‌تر می‌شود که به پراکندگی نامناسب بارش در کشور و کاهش منابع آب‌های رونده و زیرزمینی توجه کنیم، به این معنی که آب به عنوان یکی از مهم‌ترین عوامل تولید در کشاورزی باید به نحو بهره‌ورتر مورد استفاده قرار گیرد. تا کاهش منابع آب به کاهش تولید منتهی نشود. سیاستی که در سال‌های اخیر مدنظر مسئولان بخش کشاورزی قرار گرفته افزایش بهره‌وری تولید بدون افزایش سطح زیرکشت بوده است. در واقع هرگونه افزایش تولید مبتنی بر افزایش سطح زیر کشت به احتمال قریب به یقین برخلاف اصول کشاورزی پایدار و غیرمنطبق با شرایط اقلیمی و آبی کشور است. این سیاست ایجاب می‌کند به یکی دیگر از عوامل بنیادی تولید یعنی ادوات و ماشین‌آلات مکانیزه نگاه دقیق‌تری داشته باشیم. ماشین‌آلات مکانیزه در بخش کشاورزی از آن جهت حائز اهمیتند که سایر عوامل و نهاده‌های تولید را مدیریت می‌کنند و بهره‌وری آنها را به صورت قابل توجهی افزایش می‌‌دهند. کشوری را در جهان سراغ نداریم که به کشاورزی مدرن دست یافته باشد و حتی با وجود در اختیار داشتن نیروی کار انبوه و ارزان‌قیمت، مکانیزاسیون کشاورزی را در سیاست‌های استراتژیک این بخش لحاظ نکرده باشد. در ایران، ضریب نفوذ مکانیزاسیون در کشاورزی سال‌های طولانی بر عدد یک متوقف مانده بود که از نظر متوسط جهانی رقم نامطلوبی محسوب می‌شود. برنامه‌ریزی‌های جامع و تلاش‌های صورت‌گرفته در دولت یازدهم – و تداوم آن در دولت دوازدهم – موجب شد خطوط اعتباری با منابع قابل توجه و مستقل از بودجه دولت در خدمت مکانیزاسیون کشاورزی و نوسازی ماشین‌آلات فرسوده مکانیزه قرار گیرد و ضریب نفوذ مکانیزاسیون در کشاورزی با جهش مواجه شود. شاید در بادی امر این طور به نظر برسد که افزایش ضریب مکانیزاسیون در کشاورزی اشتغال در این بخش را با مخاطره روبه‌رو می‌کند. واقعیت این است مکانیزاسیون در کوتاه‌مدت اشتغال را در بخش کشاورزی با محدودیت‌هایی مواجه می‌کند، اما اشتغالی که با توسعه مکانیزاسیون محدود می‌شود، اشتغال غیراقتصادی است. روشن است که اشتغالی که در آن کاری که یک ماشین مکانیزه در مدتی کوتاه با هزینه‌ای اندک انجام می‌دهد به تعداد فراوانی نیروی کار واگذار شود، نمی‌تواند در دنیای امروز بقا و دوام داشته باشد. اصرار بر حفظ اشتغال غیراقتصادی، بهره‌وری را در هر بخش اقتصادی به‌شدت کاهش می‌دهد و قدرت رقابت را در صحنه به‌هم‌پیوسته اقتصاد جهانی از ما سلب می‌کند. علاوه بر این، چنین اشتغالی خصوصاً در کشوری همچون ایران در شأن نیروی انسانی ما نیست. برای مثال به دلیل پایین بودن ضریب نفوذ مکانیزاسیون در کشت برنج، سال‌ها شالیکاران ایرانی تا زانو در گل بودند و به انواع آسیب‌های جسمی دچار می‌شدند. این وضعیت به برکت برنامه‌ریزی‌های انجام شده طی چهارسال و نیم اخیر تغییر کرده است. سخن پایانی اینکه اشتغال در بخش کشاورزی باید اقتصادی و پایدار باشد و این امر منافاتی با توسعه مکانیزاسیون در این بخش ندارد.