اتفاقاتی چون پلاسکو، معدن یورت، زلزله کرمانشاه و اخیرا سانچی نشان داد بیش از آنکه حوادث فاجعهآفرین باشند، ....
ثمانه نادری
به گزارش کسب و کار نیوز، اتفاقاتی چون پلاسکو، معدن یورت، زلزله کرمانشاه و اخیرا سانچی نشان داد بیش از آنکه حوادث فاجعهآفرین باشند، ضعف مدیران در مدیریت این حوادث است که فاجعه به بار خواهد آورد. بارش غافلگیرانه برف نیز در چند روز اخیر و واکنش مسئولان به آن که مدل دیگری از ضعف مدیریت بحران را به نمایش میگذاشت، بیانگر این بود که رحمت خداوندی نیز به دنبال سوءمدیریت بحران تبدیل به زحمت خواهد شد.
طی بارش شدید برف در چند روز گذشته که خیلی از استانهای کشور و تهران را در بر گرفت، شهرداری و نیروهای امدادرسان به جای رسیدگی بهموقع به مشکلات حاصل از بارش برف و جلوگیری از آن از مردم طلب کمک کردند و در نهایت تاخیر و کوتاهی آنها باعث از بین رفتن تعدادی از درختان زیر بار سنگین برف شد. روند کند خدماترسانی و امدادرسانی به مردم نیز تا جایی مشکلات حاصل از ریزش برف را حاد کرد که بسیاری از وسایل نقلیه نیز عاجز از عبور و مرور شدند و شرکتها و ادارههای بسیاری نیز تعطیل شد. همه این اتفاقات در حالی افتاد که پیش از این بودجه و امکانات لازم برای رسیدگی به چنین حوادثی در اختیار شهرداری گذاشته شده بود. ضعف مسئولان در مدیریت بحران به دنبال حوادث و اتفاقات گوناگون آنقدر موضوعی تکراری شده است که با هر اتفاق و حادثهای میتوان نشانههایی از آن را یافت. یکی از اعتراضات همیشگی به این مساله برگزاری جلسات بینتیجه مدیریت بحران و عدم رسیدگی بهموقع است.
به گفته برخی از مسئولان نیز بودجهای که معمولا برای حوادث و مدیریت بحران در نظر گرفته میشود، به جای اینکه صرف مدیریت بحران شود صرف امور حاشیهای شده و از سویی راهکارهای ارائهشده برای مدیریت بحران به سرانجامی نمیرسد. به همین دلیل است که به ظن مردم انگار مسئولان و دولت خود را از اداره اساسیترین مسائل کشور کنار کشیدهاند.
ناهماهنگی نهادها در مدیریت بحران
حسن مرادی، کارشناس اقتصادی در این خصوص به «کسبوکار» توضیح میدهد: با وجود اینکه موضوع مدیریت بحران کمتر از
10 سال است که در کشور سابقه دارد هنوز فرهنگ مدیریت بحران چه در بین مسئولان و چه در میان مردم جا نیفتاده و البته یکی از دلایل این امر تعداد زیاد نهادهای موازی است که البته با هم هیچ همافزاییای در کنترل حوادث ندارند. وی با ذکر اینکه ستاد مدیریت بحران یک ستاد هماهنگکننده است، میگوید: قرار نیست همه امکانات و تجهیزات لازم در چنین حوادثی در اختیار ستاد مدیریت بحران باشد، بلکه این امکانات باید از سوی نهادهای موازی در اختیار ستاد مدیریت بحران قرار بگیرد.وی تاکید میکند: ضعف فرهنگی باعث شده سیستم مدیریتی بحران در کشور ناکارآمد باشد و در ساماندهی حوادث کندی به خرج دهد. ناهماهنگی میان سازمانهایی که در این خصوص فعالیت میکنند نیز مساله را دشوار کرده است، به گونهای که معمولا توافق نظری بین نهادها در چگونگی خدمترسانی به حادثهدیدگان نیست و البته این عدم توافق باعث میشود هر نهادی کوتاهی را به گردن نهاد دیگری بیندازد در حالی که اگر نظارت درستی بود و نهادها وظایف معینتری داشتند، کسی نمیتوانست به راحتی از زیر بار مسئولیت خود فرار کند. تعدد نهادها و ابهام در وظایف قانونی آنها در مدیریت بحران نیز یکی دیگر از دلایل این
موضوع است.
ضرورت ایجاد فضاهای جمعی در بافتهای فرسوده
سعید ساداتنیا، کارشناس شهری نیز در این خصوص به «کسبوکار» میگوید: بخشی از این امر بر میگردد به اینکه مدیران در شهرداری تازهکار هستند و بخشهای مدیریتی هم با هم هماهنگ نیستند. اینکه شهرداری از مردم طلب کمک کند، کار خوبی است و مردم میتوانند به عنوان شهروند مسئول با مسئولان همراهی و همکاری کنند و این به یک عادت ملی تبدیل شود. همانطور که در کشورهای صنعتی و پیشرفته نیز مردم در مسائل عمومی کمکهای بینظیری میکنند. در صورتی که مردم ما تجربهای در این خصوص ندارند و مسئولان نیز آمادگی لازم را پیدا نکردهاند. وی با اشاره به مسئولیت دولت در قبال مدیریت بحران نیز ادامه میدهد: البته وظایفی که دولت دارد، آشکار است. دولت و بخش عمومی به ویژه شهرداری حتما باید برای مقابله با بحرانها آماده باشند. بهویژه در شهر تهران که در معرض خطرات زیادی مثل زلزله، سیلابها، آلودگی هوا و... قرار دارد. وظیفه دولت و نهادهای عمومی این است که ستادهای بحران داشته باشند. این ستاد مدیریت بحران میتواند به این صورت باشد که در میان بافتهای فرسودهتر و در خطر بیشتر یک فضاهای جمعی را به عنوان فضایی برای ستاد مدیریت بحران به وجود آورند که مجهز به پارک، کتابخانه یا محلی برای ورزش و آموزشگاه و... باشد و البته بافتهای فرسوده و مناطق جنوبی میتواند در اولویت این حیاطهای جمعی قرار بگیرد. دولت میتواند با هزینه عمومی این فضاها را که خدمات بهداشتی، آموزشی و... به مردم ارائه میدهند، به وجود آورده و وسایل امدادی را در آن قرار بدهد. نمونه این فضاها در کشورهای صنعتی دیده میشود که مردم هم میتوانند به صورت داوطلبانه عضو این ستادها باشند.