انگار به صفحه حوادث یک روزنامه پرتیراژ سنجاق شدهایم. از ساختمان پلاسکو تا کشتی سانچی، از زلزله کرمانشاه تا زلزله کرمان. اگر بپذیریم در دل هر تهدیدی...
به گزارش کسب و کار نیوز, انگار به صفحه حوادث یک روزنامه پرتیراژ سنجاق شدهایم. از ساختمان پلاسکو تا کشتی سانچی، از زلزله کرمانشاه تا زلزله کرمان. اگر بپذیریم در دل هر تهدیدی یک فرصت است و در دل هر مصیبتی یک حکمت آنگاه میتوانیم طبیعیتر زندگی کنیم و سازندهتر بیندیشیم. سال گذشته بیش از دو هفته تمام ایران در التهاب روزهای سخت پلاسکو بود، روزهایی که لحظه به لحظه گزارش شد و بیش از صدها ساعت پخش زنده تلویزیون به آن اختصاص یافت در روزهای سخت سانچی هم هرچند اطلاعرسانی به دلیل مسافت طولانی محل وقوع حادثه از ایران و عدم دسترسی مناسب در دل دریای طوفانی آسان نبود، اما باز هم افکار عمومی را درگیر خود کرد. در روزهای سخت زلزله سرپل ذهاب و شهرها و روستاهای اطراف آن هم، همه افکار ایرانیان درگیر مساله شد. همدردیها، کمکها و انتشار و بازنشر خبرهای زلزله تقریبا یک ماه همه را مشغول خود کرد، اما آیا حوادث در گذشته نبودهاند؟ چرا، بودهاند و بیش از امروز هم فاجعه آفریدهاند، اما امروز رخدادها و حوادث به مدد شبکههای اجتماعی و اطلاعرسانی لحظهای رسانهها تبدیل به اخبار داغ و پربازدید و مورد توجه میشوند. رسوبات اخبار دردناک حوادث در ذهن جامعه اندکی غم، همدردی و نگرانی ایجاد میکند و در صورت افزایش این اخبار موجب غمناکی گسترده جامعه، نگرانی فراوان و افسردگی یا خشم نسبت به محیط پیرامونی و عوامل اثرگذار بر آن میشود. رسانهها بیشتر اخبار حوادث را منعکس میکنند و مردم هم ناخودآگاه بیشتر متوجه اخباری که یک حادثه، خطر یا درد و رنج را منعکس کند، میشوند. این اخبار و حساسیت جامعه نسبت به آنها هم میتواند مزیت و حسن باشد و هم نشانه یک عیب و بیماری. حسن و بخش قابل تحسین و ارزشمند آن، حساسیت جامعه نسبت به سرنوشت هموطنان، ایثار و فداکاری و کمکرسانی در مسائلی مانند زلزله و سیل و نشانهای از وحدت و همگرایی ملی و زنده و پویا بودن جامعه است، اما عیب آن در ایجاد یک موج غم و اندوه در بین تمامی اقشار جامعه است، به نحوی که حتی کودکان و گروههای حساس جامعه تحتتاثیر انبوه خبرهای غمانگیز؛ انگیزه، امید و روحیه خود به زندگی را از دست میدهند. ترازنامه سود و زیان جامعه از دریافت خبرهای متنوع باید در نهایت موجب افزایش نشاط و گسترش امید و احساس امنیت و آرامش شود. اگر شادی و نشاط از جامعه رخت ببندد و اخبار و مراسم و سنتهای غمانگیز بر اعیاد و جشنهای ملی و نشاط اجتماعی برتری یابند قطعا جامعه سالمی نخواهیم داشت. همانطور که در اقتصاد تراز پرداختها یا موازنه تجاری با کشورها و پیشی گرفتن صادرات بر واردات برای مان مهم است در روان شناسی هم باید به تراز عاطفی جامعه توجه ویژه داشته باشیم. خلاقیت، سازندگی، بهبود محیط کسبوکار، کارآفرینی، بهرهوری، سرمایهگذاری و تولید در یک محیط پرنشاط و سرزنده اتفاق میافتد. دنیا مملو از خبرهای ناگوار و اخبار اندوهناک است. خبر سقوط یک هواپیما، وقوع سیل و زلزله و حوادثی مانند جنگ و قحطی هر روز در دنیا اتفاق میافتد همچنان که هر روز هزاران جشن و فستیوال و اخبار خوب و خوشحالکننده منتشر میشود. در ادبیات غنی ایران نیز همواره اخبار شادی و سرخوشی و پیروزی و وصل بر غم و غصه و شکست و هجران چیرگی داشته است. دولت به معنی عام آن وظیفه فراهم کردن اخبار شاد و خبرهای خوش و نوید پیروزی و موفقیت به جامعه را دارد. شادی عنصری طبیعی است که موجب بروز موج امید و آرامش در جامعه میشود. اینکه چگونه به بازارهای پولی و مالی، به بخش سرمایهگذاری و کارآفرینی، به مدارس و دانشگاهها، به اصناف و طبقات گوناگون جامعه شادی را تزریق کنیم و میل به زندگی و پیشرفت و امید نسبت به آینده را ایجاد کنیم، پاسخهای سخت و راهحلهای پیچیدهای ندارد.
سلامت اداری، کاهش بروکراسی، مبارزه با قاچاق، توسعه گردشگری، ثبات اقتصادی، کنترل تورم، توسعه و تشویق جشن های فراگیر ملی، ادبیات سیاسی وحدتبخش، همدلی با مردم، ایجاد فضای لازم برای بروز و بیان اندیشهها، گسترش عدالت اجتماعی، گسترش فضای نقد، پر و بال دادن به انواع هنر، توسعه ورزش و سلامت همگانی، کاهش آسیبهای اجتماعی، همه از وظایف دولتهاست. نقش و اثر فرهنگی و اجتماعی شادی و نشاط بر توسعه اقتصادی روشن است. در جامعهای که شادی بر غم تسلط دارد مغزها فرار نمیکنند، سرمایهگذاران خارجی بهتر استقبال میکنند، کارآفرینان طرحهای جدیدتری ارائه میدهند و استارت آپ ها شوق پرواز بیشتری دارند. بیشک برتری دادن شادی بر غم یکی از عناصر مهم تاثیرگذار بر بهبود فضای کسب و کار است و برای ایجاد آن هم به تلاش مجدانه تمامی عناصر موثر بر روح و روان جامعه نیازمندیم. تولید شادی و توسعه امید نیاز به کمک همه رسانهها، عزم و اراده همه سخنوران، تریبونداران، گروهها و افراد موثر بر ایجاد و توسعه شادی است. هر چند همدردی با آسیب دیدگان و مصیبت دیدگان هر حادثه، اصلی انسانی و اخلاقی است در عین حال باید متوجه باشیم هر ثانیه و دقیقه وقت و زمان که سپری میشود میتواند هوشمندانه و نظام مند به سمت تولید و ارزشآفرینی و کاهش آلام و درد و رنج مردم در دنیای بهشدت رقابتی و متفاوت کنونی اختصاص یابد. دنیایی که در آن جوامع مختلف راه خود را یافتهاند و با توسعه علم و دانش هم شدت و کثرت حوادث ناگوار را کاهش دادهاند و هم موجب ایجاد رفاه و فضای شاد اجتماعی برای مردم خود شدهاند. هر زمان که نتوانستیم به درک مناسبی از شادی و غلبه آن بر اندوه و غم برسیم سری به ادبیات غنی و سرشار ایرانی از فردوسی و حافظ و سعدی تا مولانا و رودکی و منوچهری و خیام و عطار نیشابوری و دیگر شاعران و ادیبان کشور بزنیم و یاد غزل حافظ بیفتیم که میگوید:
در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد
عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد
دیگران قرعه قسمت همه بر عیش زدند
دل دیوانه ما بود که هم بر غم زد