عباس زارعی به گفته خودش سابقه طولانی در پارکداری ندارد. خود را بیشتر تکنوکرات و چهره دانشگاهی میداند، اما انگیزه، ایدهها و برنامههای زیادی دارد برای همراهی بیشتر دانشگاهها با موج چهارم انقلاب صنعتی.
مریم بابایی
به گزارش کسب و کار نیوز، عباس زارعی به گفته خودش سابقه طولانی در پارکداری ندارد. خود را بیشتر تکنوکرات و چهره دانشگاهی میداند، اما انگیزه، ایدهها و برنامههای زیادی دارد برای همراهی بیشتر دانشگاهها با موج چهارم انقلاب صنعتی. دوره قبلی مدیریت پارک را دوره موفقی میداند و خود را ادامهدهنده مسیری میداند که از پیش از او شروع شده و قرار است در دوره جدید در جهت تسریع فرایند تبدیل ایده به ثروت شتاب بگیرد. برنامههای زیادی برای تجاریسازی ایدههای ناب دانشجویی و محصولات شرکتهای نوبنیان و دانشبنیان مستقر در پارک دارد و به گفته خودش وارد مذاکره با صنایع بزرگ، بیمهها و نهادها برای همراهی بیشتر با موج چهارم انقلاب تکنولوژیک شده است. انقلابی که از نظر او هم فرصت است و هم تهدید.
عباس زارعی دکترای متالورژی و مواد از دانشگاه مکگیل کانادا دارد و دوران کارشناسی و کارشناسیارشد را در دانشگاه تهران گذرانده است. او شهریورماه امسال ریاست پارک علم و فناوری دانشگاه تهران را بر عهده گرفت. در ادامه گفتگو با ایشان را می خوانیم.
در حال حاضر در جهان صحبت از موج چهارم انقلابی میشود که به واسطه دانش دیجیتال و شرکتهای دانشبنیان و تکنولوژی در حال شکلگیری است. اگر بخواهیم وضعیت کشور خودمان را با توجه به پتانسیلهایی که داریم، بررسی کنیم آیا میتوانیم بگوییم موج این انقلاب به کشور ما هم رسیده است؟
تا سال ۲۰۲۰ انقلاب صنعتی چهارم به جایگاه بسیار رفیعی خواهد رسید. انقلاب صنعتی چهارم یا نسل چهارم صنعت با خودش تغییرات بسیار وسیعی را میآورد. این تغییرات از هوش مصنوعی تا، IOE ) Internet of Everything)
، IOT) Internet of Things) اینترنت اشیا، مواد بسیار پیشرفته، بیوتکنولوژی، ژنتیک، واقعیت افزوده و امثال آن است. اتفاقی که در صنعت چهارم میافتد، این است که دنیا به سمت هوشمند شدن میرود و شهر هوشمند مفهوم پیدا میکند. ما در بهترین شرایط با نسل سوم صنعت انتقال تکنولوژی کردهایم؛ در غیر این صورت دارای نسل اول و دوم انتقال تکنولوژی در صنعت هستیم. یعنی صنایعی که ۲۰، ۳۰ و ۴۰ سال پیش انتقال پیدا کرده را دوباره ساختهایم یا خودمان مهندسی مجدد کردهایم و خودکفا شده ایم. در اقتصاد مقاومتی در شرایط سختی که تحریم بودیم، خیلی خوب بازتولید کردیم، اما هنوز هم در صنعت نسل دوم و سوم عقب هستیم و برای اینکه حتی بتوانیم کارهایی که در این دو نسل صورت گرفته انجام بدهیم، دیر شده است، اما در صنعت نسل چهارم هر تغییری هم فرصت است و هم تهدید.
فرصت از این جهت است که ما منابع زیادی داریم؛ منابع انسانی که میتوانند در صنعت هوشمند بسیار موثر باشند. تکنولوژیهای هوشمندی که ایجاد میشود پایه در ۱۰۰ سال پیش ندارد؛ پایه در ۲۰،۱۵ و ۳۰ سال پیش دارد. منابع انسانی، دانشمندان، دانشجویان و کارآفرینان ما به راحتی میتوانند مبدع باشند و خلاقیت داشته باشند. در خیلی از موارد حتی نیاز به انتقال تکنولوژی هم نداریم.
بنابراین از نظر من صنعت نسل چهار برای ما فرصت است و در این فرصت دانشگاه کارآفرین و پارکهای علم و فناوری وظیفه بسیار مهمی دارند. چرا؟ چون اساس نسل چهارم صنعت اقتصاد دانشبنیان است. پایههای اقتصاد دانشبنیان در هر کشوری چه در حال توسعه، چه حتی کشور توسعهیافته در دانشگاهها و در پلتفرمهایی است که به دانشگاه و صنعت وصل هستند.
قبلاً در دنیا بحث science technology را داشتیم. امروز بحث science technology engineering art and mathematics است. قبلاً میگفتند، STP) Science Technology Park) حالا باید بگوییم STEAM است که با خودش مفهوم قدرت بخار را به همراه دارد، اما مخفف science technology engineering art and mathematics است. اینها در دانشگاه کارآفرین اتفاق میافتد؛ دانشگاهی که قبلاً در پژوهش و آموزش خوب عمل کرده و حالا شرایط را آماده کرده برای اینکه دانشجویان، اساتید و حتی مردم این پلتفرمها را برای کارآفرینی، کسبوکار و ایجاد شرایطی که علم به ثروت تبدیل شود، استفاده کنند.
این پلتفرم در حال حاضر در کشور ما ویژگیهایی که باید را دارد؟ یعنی پارک علم و فناوری ما مشخصاتی که لازمه یک پارک علم و فناوری برای رشد اقتصاد دانشبنیان هست را داراست و ما پتانسیل این را داریم که مثلاً چیزی مشابه سیلیکونولی در کشورمان داشته باشیم؟
در این زمینه هنوز کشورهایی مثل امارات متحده عربی که پول هنگفتی خرج کردهاند نتوانسته اند سیلیکونولی بسازند، اما شخصاً نسبت به اتفاقاتی که در نسل چهارم میتواند بیفتد، در کشور خودمان بسیار خوشبین هستم. رسیدن به سیلیکونولی فقط یک پارادایم شیفت است. ۲۰ سال پیش که ما در فضای نسل سوم تکنولوژی بودیم، مکاترونیک حرف اول را میزد. امروز واقعیت مجازی و به قول خودشان Virtual Reality و augmented reality حرف اول را میزند. در این نسل من هیچ بعید نمیدانم که بتوانیم با فرصتهایی که خداوند در اختیارمان میگذارد، با فرصتهایی که کشور از نظر منابع انسانی و منابع دیگر دارد، به این هدف برسیم. به عنوان یک معلم دانشگاه از من چیز دیگری نمیتوانستید بشنوید، اما اینکه آیا در پارکهای علم و فناوری همه شرایط را داریم اولاً بنده در پارکداری و نگاه به پارک خیلی جدید هستم و علاوه بر دانشگاه بیشتر در صنایع خدمتگزار کشور بودهام، اما آن چیزی که در این مدت متوجه شدهام، این است که تعدادی از این پارکها واقعاً خوب رشد کردند. شهرک صنعتی اصفهان فوقالعاده است. بسیار زحمت کشیدهاند و چند سال مداوم است که دارند کار میکنند. امروز ما پارکی را داریم که در صنعت جهانی میتواند حرف بزند. همانگونه که در سال آینده ما در اصفهان کنفرانس (IASP) را داریم که مخفف International Association of Science Parks and Areas of Innovation است؛ این نشان میدهد این پارک با حمایت معاونت علمی رئیسجمهوری و با مدیران لایقی که داشته در حد بینالمللی توانسته خودش را نشان دهد. همچنین پارک پردیس و پارک دانشگاه تهران هم با مدیران لایقی که داشتهاند، بسیار خوب عمل کرده اند. مدیرانی که برنامهریزی خیلی خوبی کردهاند و رئیس محترم دانشگاه هم پشتیبانی کرده و در حال حاضر آمادهاند برای اینکه با نوآورها و کارآفرینها تحول را همراهی کنند.
از لحاظ حمایت مالی از ایدهها و کمک به فرایند تجاریسازی ایده چه پتانسیلهایی در پارک وجود دارد؟
ما صندوق پژوهش و نوآوری را داریم که اقدامات مناسبی در آن صورت گرفته است و در حال حاضر میتوانیم برای کمک به رشد شرکتها از این صندوق بهره بگیریم. شرکتها علاقهمندند هرچه بیشتر به آنها کمک شود و این نیروی محرک و در واقع driving force ماست. در حال حاضر مثل ۹۹ درصد پارکهای دنیا بیزینسمدل ما براساس Real Estate است. ما برای کمک به شرکتها فضا اجاره میدهیم و شرایطی که یک محقق و یک فرد خلاق برای نوآوری نیاز دارد را فراهم میکنیم که به صورت انکوباتور برای رشد از آن استفاده کند. در این فضا اینترنت و پشتیبانیهای لازم هم وجود دارد. قصد ما این است که این خدمات را به کمک هیاترئیسه دانشگاه و آقایان دکتر نیلی و دکتر صدیق که پشتیبان این قضیه هستند، توسعه بدهیم.
بسیاری از شرکتهای دانشبنیان موجود در پارک متشکل از افرادی است که ایده و خلاقیت دارند، اما با اصول بازار و برندینگ و تجاریسازی آشنایی ندارند. مثلاً در رشتههای فنی هستند و چندان ارتباطی با بازار برای تجاریسازی ایده و در واقع کسب درآمد ندارند. شما برای پوشش این ضعف چه کمکی به شرکتها میکنید؟
اینجا یک دپارتمانی به اسم بخش تجاریسازی وجود داشته و دارد و توسعه خواهد یافت. Commercialize کردن و industrialize کردن بخش مهم نوآوری است. شاید ۹۰ درصد نوآوری رساندن به پول است وگرنه از نوآوری ای که patent نشده و مقالهای از آن استخراج نشده و به بازار نرسیده، هیچجای دیگری نمیتوانید استفاده کنید. در دنیا تکنولوژیها ثبت میشود، patent میشود، Paper میشود و همه میتوانند از آن استفاده کنند. بنابراین تجاریسازی و اینکه شما بتوانید تولید مجدد کنید و آنچه دیگران ساخته اند را دوباره بسازید و بفروشید، این همان درآمد غیرنفتی است که به دنبالش هستیم.
یکی از چالشهایی که شرکتها با آن مواجه هستند، مالکیت معنوی ایدههاست. ما در زمینههایی همچون ثبت ایده و اختراع هنوز مشکل داریم. در مسائلی نظیر برند و ثبت حق اختراع و مالکیت محتوا هم هنوز مشکلات اساسی وجود دارد. در این زمینه چطور به شرکتها کمک میکنید؟
در تکمیل توضیحات قبلی در حمایت از شرکتها، نخستین گام این است که آن کسی که نوآور است، مطمئن باشد داشته ذهنی و خلاقیتش به یغما نمیرود. ما وارد بحث با فرابورس شدیم و تفاهمنامهای در این زمینه بسته شده است. در حال حاضر تنگاتنگ با فرابورس کار میکنیم تا راهکارهایی ارائه دهیم که کسانی که خلاقیت دارند و نوآور هستند، ایدههایشان را ثبت کنند و در تابلو ببرند تا زمانی که patent شود. در بخش patent یعنی ثبت تکنولوژی و داراییهای فکری کارهای بسیار خوبی در کشور انجام شده است. در حال حاضر هم ما با سازمان جهانی مالکیت معنوی
WIPO (World Intellectual Property Organization) وارد بحث شدیم که بتوانیم بخشی از کار را در پارک انجام بدهیم. WIPO یک آیدینامبر به دانشگاه و یک آفیس هم به پارک مربوط به دانشگاه میدهد که مذاکرات اولیهاش را انجام دادهایم. این فرصتها باعث میشود که نوآور ما مطمئن باشد ایدهاش از بین نمیرود. گام بعدی این است که ایده تبدیل به پول شود و بتواند تولیدی شود. اینجا vcها، صندوقهای نوآوری و سرمایهگذارها میتوانند به ایدهها کمک کنند تا ایده ها بتوانند صنعتیسازی شوند. خود دانشگاه تهران 4 صندوق(vc (Venture capital را برنامهریزی کرده که یکی از آنها ثبت شده است. خود ما در پارک صندوق پژوهش و نوآوری را داریم که دارای بودجه بسیار خوبی است برای اینکه بتواند به ابتکارات و نوآوری کمک کند و خودمان هم در ادامه برنامههای گذشته برنامه شکوفایی یک، شکوفایی دو و رشد و توسعه در واقع post development را داریم که به شرکتهای در حال رشد اجازه بدهیم که cluster ایجاد کنند. یعنی به عنوان یک هلدینگ عمل کرده و بعد شرکتهای دیگر را به عنوان زیرمجموعه خود در مسیر خودشان راهبری کنند و پروژههای بزرگتر ایجاد کنند.
به غیر از حمایتهای صندوق نوآوری و شکوفایی و بودجه دانشگاه و پارک شما وارد مذاکره با بخش خصوصی برای جذب سرمایه شدهاید؟
صددرصد؛ این کار در دوره مدیرهای قبلی هم انجام شده است. نوآوری از من نیست. من دوستان خوبی در صنایع خودرو، نفت و... دارم که حتماً استفاده میکنیم.
این همکاری در چه مرحلهای است؟ چون این مقاومت در دورههای قبلی از سوی صاحبان صنایع و کسبوکارهای سنتی در مقابل شرکتهای نوپا وجود داشته است.
آنها تقصیر ندارند. ما تقصیر داریم. ایده را فروختن روشهای تئوریک و علمی و تجربی خوبی دارد. از این فرصت باید استفاده کنیم. نکته مهم این است که صنایع در حال حاضر میدانند با تکنولوژی نسل دو و سه قیمتهایشان رقابتی نیست و از بین میروند. خودروسازی ما در حال حاضر با نسل دو دارد کار میکند. در حال حاضر connecting car نسل چهارم تکنولوژی آمده است. یعنی یک IOT بزرگ و internet of things لازم است. کنار این شرکتهای بیمه، بورس، بانکها و بخش خصوصی هم باید وارد شود به شرط اینکه این پلتفرم را آماده کنیم. در واقع من باید بلد باشم متاعم را بفروشم. همچنین در همین راستا شروع کردیم و با بیمهها ارتباط گرفتیم. بسیار علاقهمند هستند که کار را شروع کنند چون بیمه مفهوم دیگری پیدا کرده است؛ در بحث انقلاب چهارم تکنولوژی وقتی شما منزلتان کاملاً intelligent است چطور باید بیمه حوادث کنید؟ وقتی شما گجتهایی را میتوانید بسازید که به سرعت اجازه بدهد که آتشنشانی آماده شود، بیمه مجبور است سرمایهگذاری کند وگرنه باید خسارت بدهد. در بانکداری هم فینتکها و استارت آپهایی را داریم که دارند کار میکنند. ما باید بلد باشیم بفروشیم. بخش خصوصی آماده است. بخش خصوصی خیلی بهتر از ما میداند که با تکنولوژی نسل دو و سه حتی در کشور هم نمیتواند به هیچوجه رقابت کند. به هر صورت درهای کشور چه بخواهیم چه نخواهیم و چه تحریم باشیم چه نباشیم، باز میشود برای اینکه صنعت را حتی در کشور بفروشیم. یک مثال بزنم؛ چین ۱۸ میلیون خودرو تولید میکند، اما فقط برای خودش است. چین خودش با خودش در کشور رقابت دارد. چرا؟ چون BMW، FORD ,… همه آنجا هستند. بنابراین بحث این نیست که بازارهای دنیا را کسب کنیم. ما برای اینکه بازار خودمان که بخشی از بازار دنیاست را حفظ کنیم، باید رقابت کنیم.
به نظر شما این نگرش در مدیران و مسئولان ما برای همراه شدن با الزامات انقلاب چهارم و عصر تکنولوژیک وجود دارد؟
البته این حرفهایی است که در ۲۰ سال گذشته همه مدیران ما زدند، اما چه کارهایی را کردیم؟ پارک علم و فناوری یکی از مواردش است. همیشه ما درگیر یکسری مسائلی بودیم که کمتر به این موارد رسیدیم. من آدم سیاسی نیستم، یک تکنوکرات هستم. حرف زدن راحت است، اما عمل کردن نیاز به این دارد که روی محمل درستی باشید. استفان کاوی، نویسنده کتاب «هفت عادت مردمان موفق» میگوید: اگر شما نردبانت روی دیوار اشتباه باشد هر چه تندتر بروید، سریعتر پایین میافتید. در شهری که شما نقشه ندارید هرچه سریعتر رانندگی کنید، زودتر گم میشوید. در قدیم به بچهها میگفتند اگر یک موقع گم شدید یک جا بایستید چون اگر شروع به حرکت کردن کنید گم میشوید. کسی که نقشه ندارد مشکل برای او ایجاد میشود. ما هم نقشهراه تکنولوژی خوبی نداشتیم یا اگر داشتیم، استفاده نکردیم. در حال حاضر فشارهایی که از دنیا به ما میآید فرصت خوبی در اختیار ما میگذارد که به این فکر بیفتیم. نکته مهمتر نسل چهارم صنعت است؛ نسل چهارم صنعت به فکر و ایده شما جوانان مربوط است. این کشور FULL of IDEA , full of knowledge است. درست است یکسریها میروند، ولی خیلیها هم ماندند. دیگر تکنولوژی این نیست که خوب آهنگری و بتن بسازید. این تکنولوژی را به شما میدهند. اینها تکنولوژی نسل سه است. تکنولوژی نسل چهار هوشمندی پشت این اتفاقات است. هوشمندی این است که شما وقتی میخواهید یک شهر را بسازید، برای intelligent city برنامهریزی کنید. این نسل چهار تکنولوژی است که اگر پالایشگاهی میخواهیم تاسیس کنیم، دیگر نمیرویم تکنولوژی نسل یک، دو و سه بخریم. اگر این نگرش در همه مدیران ما نباشد، باختهایم. این یک باید بودن یا نبودن است. حالا این نگرش چقدر وجود دارد، من نمیدانم، ولی در دانشگاه تهران کاملاً برنامهریزی شده و در حال پیگیری است.
نقش پارکهای علم و فناوری در دستیابی به دانشگاه کارآفرین را چطور میبینید؟ چه شاخصهایی لازم دارد و چه برنامهریزیای در این زمینه صورت گرفته است؟
دکتر نیلی بحث دانشگاه کارآفرین را مطرح کردند. یکی از شاخصها و بازیکنهای اصلی این دانشگاه کارآفرین، پارکهای علم و فناوری هستند و ایشان این موضوع را روزانه از ما پیگیری میکنند. برنامه در این جهت است که بتوانیم دانشگاهیان را بیشتر درگیر کنیم و بتوانیم مراکز حل مساله درست کنیم و شرکتهایمان را که به صورت منفعل توزیع شدند، cluster کنیم. برای اینکه بتوانند مشکلات را حل کنند. کسی که مکانیک است، کسی که کار الکترونیک انجام می دهد، کسی که کار آیتی انجام داده است، اینها را وقتی کنار هم میگذاریم کار مکاترونیک نسل چهار انجام میشود.
شرکتها برای ورود به پارک چه شرایطی باید داشته باشند؟ چطور میتوانند وارد پارک شوند؟ در مرحله اول چه حمایتی میکنید؟
مستندات کاملاً در پارک وجود دارد. مسیرها متفاوت است. زمانی که شما میخواهید از بیرون از دانشگاه تهران با یک ایده بیایید باید از مسیر حرکتهای رشد و توسعه اقدام کنید. در تکنولوژیهای نسل سه و حتی نسل چهار باید سطح رشد براساس مفهوم (TRL (Technology readiness level مشخص باشد. TRL در ارتباط تنگاتنگ با Manufacturing readiness level و با Marketing readiness level و براساس قواعدی که پارک دارد پروپوزال را تهیه میکنند، بررسیهای اولیه و داوریهای مربوطه صورت میگیرد، کارگروه وجود دارد؛ کارگروه تخصصی که بیشتر درباره تجاریسازی و مارکتینگ بحث میشود و حتی اگر شرکت نداشته باشید به عنوان هسته وارد پارک میشوید و بعد فرصت میدهند که آن شرکت را ثبت کنید، مشاوره های حقوقی که چگونه شرکت ثبت شود که به بهترین نحو بعداً بتواند عمل کند، در اختیار دوستان قرار میگیرد. زمانی هست که ایده شما در حدی است که برای اینکه توسعه پیدا کنید، نیاز به Post Incubation دارید و از صدمات بیرونی مقداری محفوظ بمانید. مثلاً از معافیت مالیاتی استفاده کنید و یا در عوارض کمک شوید. آنجا بحث شرکتهای توسعهای است که بعد از مرحله رشد وارد توسعه میشود. خیلی از شرکتهایی که ما داریم، شرکتهایی هستند که شاید ۶۰ درصد از خارج از دانشگاه تهران هستند و ۴۰ درصد از دانشگاه تهران هستند، در سطح دانشجویان نیز برنامههایی داریم. شکوفایی یک و شکوفایی دو برای دانشجوها و اساتید ما هستند. کمک مالی که میکنیم زیاد نیست، اما کمک راهبردی که میکنیم خیلی بالاست، یعنی منتورهای ما که اسمشان را میگذاریم داور، ولی داورهایی که به شما میگویند کار شما این ایراد را دارد، درست کنید، فقط نمره نمیدهد میگوید بیزینسمدلت را هم درست کنید، بازار را هم ببینید. اگر لازم است بیشتر در مارکت تمرکز کنید، اینها همه گفته میشود؛ ازاینرو این بخش از دانشجوها در پارک مستقر نمیشوند، اما به عنوان هسته در شبکه پارک حضور دارند.
میزان درآمدزایی پارک از محل شرکتهای دانشبنیان چه میزان بوده است؟
از ۱۰۹ شرکت مستقر عضو پارک که در ارزیابی سالانه ۱۳۹۵ حضور پیدا کردند، تعداد کالا و خدمات ۶۰۲ مورد بوده است. نیروی انسانی تماموقت شاغل ۱۹۱۴ نفر بوده است، جمع داراییها ۶۵۰ میلیارد تومان بوده است. جمع گردش مالی ۷۰۰ میلیارد تومان بوده است. تعداد ثبت اختراع داخلی ۱۴ مورد و تعداد ثبت اختراع بینالمللی ۳ مورد بوده است. ما شرکتهایی را داریم که ۸۰،۷۰ و ۱۰۰ میلیارد درآمد دارند. در یکی از شرکتهایی که با تولیدات سنتی ایتالیا رفت، توانست یک روز میلیونی بفروشد.
برای رشد اقتصاد دانشبنیان یکسری حمایتها باید از طریق دولت انجام بگیرد، چه نهادها و زیرساختهایی برای دستیابی به اقتصاد دانش بنیان باید تغییر پیدا کند و وظیفه مسئولان چیست؟
من اعتقادم این است که در کشورهای در حال توسعه مثل کشور ما، محتوم هستیم که با این مشکلات روبه رو باشیم و باید آنها را حل کنیم. این مشکلات اجتنابناپذیر است، اما گاهی وقتها دلسرد میشویم و عقب میرویم. هرکجا که دلسرد نشدیم کار پیشرفت کرده است. پشتکار میخواهد و اعتقاد و ایمان به کاری که انجام میدهیم. در کشور در حال توسعه قوانین نوشته شده، اما چون این قوانین به صورت یک TOTAL PICTURE و با یک جامعیت که همهچیز را ببیند، نوشته نشده است، نیاز به این دارد که پافشاری کنیم و صبور باشیم تا تصحیح شوند.الان WIPO WORK SHOPدر ایران دارد برگزار میشود. سازمان جهانی مالکیت معنوی World Intellectual Property Organization به همه کشورهای در حال توسعه هم آموزشهای رایگان میدهد، هم مستندات که ما باید براساس قواعد و چارچوبهای جمهوری اسلامی نهادینه کنیم. اما یکسری قواعد نوشته شده است که ما نمیتوانیم تغییر بدهیم. قانون PATENT در دنیا هست. حفظ و حرمت داشتن این هم نیاز به قوانین دارد که مجلس باید قوانینی را تصویب کند که این کار دارد اتفاق میافتد. اینکه حالا چگونه ما میتوانیم صدایمان را به دولت برسانیم نیاز به Association از پارکهاست که ما نداریم. من با دانش خودم Association قوی داخل کشور نمیبینم که بگوییم ما یکNGO پارکها یا Association داریم. پارکهای کشور که حدود ۳۵ پارک هستند سالی یکی دوبار دور هم جمع میشوند. درست است که نشستهای پارک علم و فناوری از طریق دفتر و وزارت علوم برگزار میشود، ولی آن سازمان دولتی است. پارکها باید Association خود را مثل همه دنیا که مینشینند مسائلشان را با هم مطرح و مطالباتشان را Paper و document میکنند و به اطلاع آن کسانی که باید پاسخ بدهند میرسانند، داشته باشند.