26 تا 50 هزار تومان سود سهام عدالت به حساب مشمولان واریز شده است که به اعتقاد کارشناسان، به دلیل رقم ناچیز آن و به تبع تاثیر خنثی آن بر سطح زندگی و رفاه مردم نمیتواند برای اقتصاد آثار مثبتی در پی داشته باشد.
ثمانه نادری
به گزارش کسب و کار نیوز، 26 تا 50 هزار تومان سود سهام عدالت به حساب مشمولان واریز شده است که به اعتقاد کارشناسان، به دلیل رقم ناچیز آن و به تبع تاثیر خنثی آن بر سطح زندگی و رفاه مردم نمیتواند برای اقتصاد آثار مثبتی در پی داشته باشد. ضمن آنکه مدیریت دولتی سهام عدالت نیز اندک امیدی که بتوان نسبت به این سهام در آیندهای نزدیک داشت را از بین میبرد.به گفته رئیس سازمان خصوصیسازی، این سود که ناشی از فعالیتهای سال ۹۵ است، به مشمولان تعلق میگیرد و از آنجایی که پرداخت آن به همه سهامداران در یک زمان ممکن نیست، چند ماه طول میکشد تا به طور کامل واریز شود. طبق صحبتهای پوریحسینی به کسانی که ارزش سهامشان یک میلیون تومان است، بابت سال مالی گذشته 150 هزار تومان طی سال پرداخت خواهد شد و این رقم برای مشمولان دارای سهام 500 هزار تومان کمتر است. همانطور که گزارشهای موجود نشان میدهد، بحث سهام عدالت به دنبال اصل 44 و تصمیم دولت مبنی بر خصوصیسازی مطرح شد و هدف از آن واگذاری شرکتها به خصوصیها بود، اما این هدف هنوز محقق نشده و کماکان این شرکتها در اختیار مدیران دولتی است. به گفته کارشناسان، ارقام سود واریزشده که البته بسیار هم ناچیز است نمیتواند کارایی لازم را داشته باشد و از آنجایی که بر سطح رفاه زندگی مردم نیز تاثیر چندانی ندارد، آثار آن بر اقتصاد نیز چندان مثبت نخواهد بود.
ضعف مدیریتی در اداره سهام
حسن مرادی، کارشناس اقتصادی نیز در این خصوص میگوید: بحث سهام عدالت بحثی است که در دولت گذشته شروع شد و به دولت یازدهم و دوازدهم هم رسید. ایده اولیه خوب بود، اما به شرط اینکه مثل خیلی از امور اصل ایده پیاده شده و روح آن جاری شود. این یکی از مواردی بود که پیش بینی شده بود. هدف این بود با واگذاری مدیریت این کارخانه ها به بخش خصوصی تحول ایجاد شود تا درباره دریافتکنندگان و سهامداران موجب یک تغییر جدی شود در حالی که این اتفاق نیفتاد و نتوانست به اهداف اصلی برسد. البته دولت اعلام میکند که مبالغ توزیع شده بخشی از اصل ماجراست و بخش دیگری در راه مسیر خاصی که پیشبینی میشود پرداخت خواهد شد. امیدواریم این وعده محقق شود و ارقام بالاتری در اختیار سهامداران قرار گیرد. اما به نظر میرسد با مدیریت ضعیفی که بر شرکتها به تبع دولتی بودن آنها حاکم است، بازدهی لازم از آنها به دست نیاید. متاسفانه ما هم در بخش دولتی موانعی داریم که یکی عدم انگیزه در مدیریت است. معمولا این مدیران با پشتیبانی افراد میآیند و امید چندانی به باقی ماندن خود ندارند و ازاینرو با یک حرکت و یک تغییر جزئی آنها هم تغییر میکنند آنچه در دنیا باعث رونق مدیریت در شرکتها میشود توان واقعی مدیران است، اما این توان در شرکتهایی که مدیریت سهام عدالت را بر عهده دارند، مشهود نیست و از سویی نمیتوان از آنها توقع داشت این سهام را به خوبی مدیریت کنند.