بازار فرش فروشان، بازار لوازم خانگی، آجیل و خشکبار و خواربارفروشان این روزها سکه نیست و میگویند بازار کساد است. قیمتها هم نسبت به یک ماه اخیر تفاوتی نکرده و اغلب کسبه میگویند: اصلا تمایلی به افزایش قیمت کالا نداریم، چون همینگونه هم مردم قدرت خریدشان کاهش یافته است.
کاهش قدرت خرید مردم در روزهای پایانی سال
گرانی میوه در مغازهها سبب شده تا بازار وانتبارهایی که میوه میفروشند، بهتر باشد. آنها به کوچهها و خیابانها میروند و مردم را به خرید ترغیب میکنند. اگرچه چند روزی است که کمتر از آنها خبری است و بهدلیل گرانی میوه، گویا آنها هم دستبهکار شدهاند تا میوههای خریداری شده خود را دستهبندی کرده و مرغوبهایش را برای بازار شب عید بفروشند.
در عین حال، مردم هم از بازار این روزهای میوه شکایت دارند و معتقدند که قیمت بسیار بالا رفته و از سوی دیگر، کیفیت هم پایین آمده است. آنها از دولتمردان انتظار دارند تا اگر هم شده توزیع پیش از موعد میوه را در دستور کار قرار دهند تا بلکه حساب و کتاب دلالان بر هم خورد و قیمتها در بازار بشکند.
اما به هرحال، قدرت خرید مردم در این روزها بهشدت کاهش یافته و زمینه برای کمرونق شدن بازار میوه فراهم شده، البته استقبال از خرید میوه در میادین میوه و ترهبار سطح شهر بالاتر رفته و به همین دلیل، جمعیت زیادی در این میادین به چشم میخورند، اگرچه به تبع بازار و میدان اصلی میوه و ترهبار، بازهم قیمت در میادین میوه و ترهبار شهرداری اندکی افزایش یافته است اما به هرحال برای مردم قابل تحملتر از مغازههایی است که میوه را به هر نرخی عرضه میکنند.
خبری از بازار داغ شب عید نیست
وحیدی یکی از فرشفروشان بازار مولوی از کسادی بازار میگوید و اینکه فروش به اندازهای است که بتوان حقوق کارگر و هزینه بالا بردن کرکره مغازه را داد و خبری از بازار داغ شب عید نیست.
وی میافزاید: باوجود آنکه شرکتها قیمت فرش ماشینی را افزایش نداده و قیمتها مربوط به سال گذشته است اما از هر 20 مشتری که قیمت میگیرد، یکی خریدار است و شاید بهراحتی بتوان گفت، قدرت خرید نسبت به شب عید سال گذشته 30 درصد کاهش یافته است. این حرفی است که در گزارشها اغلب فروشندگان این صنف آن را تایید کردند.
بازار لوازم خانگی هم از رکود حاکم بر بازار بینصیب نیست و فروشندگان میگویند: برای آنکه بتوانیم جنسهایمان را بفروشیم، به سود زیر نرخ مصوب اتحادیه قانع شدهایم تا بتوانیم روزی چند قلم کالا بفروشیم. «محمد- ط» که جزو فروشندگان باسابقه صنف لوازمخانگی است، میگوید: شاید به تعبیری ما فقط برای اداره مالیات و بیمه کار میکنیم و بخش زیادی از سود ما صرف دستمزد کارگر، اجارهبها، مالیات و بیمه میشود.
اما این مساله محدود به فرش و لوازم خانگی نیست و صنف خواربارفروشان و خشکبار نیز از این مساله بیبهره نماندهاند. قیمتهای بازار خشکبار که زمانی یک رقمی بود، اکنون در هر کیلو بین 30 تا 50 هزار تومان برچسب خورده و هزینه آجیل شب عید یک خانواده حداقل 150 هزار تومان تمام میشود.
جالب اینجاست که قیمتهای بازار تهران در چهارراه مولوی با مغازههای سطح شهر تفاوت معناداری دارد. بهعنوان مثال هر کیلو پسته درجه یک در بازار تهران از 42 تا 47 هزار تومان به فروش میرسد که در سطح شهر تهران از 55 تا 65 هزار قیمت خورده است.
یکی از خشکبارفروشان میگوید: قدرت خانوادهها بسیار کاهش یافته و گاهی نمیدانیم با 30 هزار تومان چه مقدار آجیل روی ترازو بکشیم و تحویل مردم بدهیم و هر سال دریغ از پارسال!
افزایش قیمت گوشت یکی دیگر از مواردی است که در بازار با هر خریداری که صحبت میکنی از آن گله دارد. صف طولانی جلوی یکی از قصابیهای بازار مولوی که گوشت را زیر قیمت مغازههای دیگر میفروشد، تشکیل شده و آدم را یاد صف گوشت کوپنی دهه 60 میاندازد.
مردم سه ساعت در انتظار گوشت تازهای هستند که شاید تفاوت قیمت آن در هر کیلو دو تا سههزار تومان باشد. پیرمردی 70 ساله درباره قیمت کالاهای اساسی ازجمله گوشت میگوید: قیمتها بهحدی افزایش داشته که باید سه ساعت و نیم منتظر بمانیم تا شاید گوشت تازه با قیمت هر کیلو 28 هزار تومان بخریم. وی با انتقاد از قیمت بالای محصولات دامی مانند گوشت و مرغ به این نکته اشاره میکند که در سالهای اخیر گوشت و مرغ از سفره خانوادههای کارگری حذف شده است.
گوشت مرغ کیلویی 7600 تومان
قیمت مرغ هم اگرچه این روزها کمی ارزانتر شده و به کیلویی 7600 تومان رسیده است اما قیمت آن تا 7 هزار تومانی که مسئولان وزارت صنعت وعده آن را داده بودند، هنوز فاصله دارد و تهیه آن برای قشر ضعیف جامعه مشکل است.
برنج، روغن و حبوبات نیز تغییر قیمت نداشته و رونق در این بخش کمی بیشتر از صنفهای دیگر است اما کسبه این صنف هم دل خوشی از برگزاری نمایشگاههای ویژه نوروز ندارند و میگویند همان 4 مشتری شب عید را هم با این نمایشگاهها از دست دادهایم.
به گزارش فارس، محمدی، فروشنده روغن و خواربار میگوید: میشد این تخفیفها را از طریق صنف خودمان به مردم ارائه کنیم و کالای درجه یک هم به دست مردم میرسید. نه آنکه عدهای منفعتطلب با لابی غرفههای نمایشگاههای فصلی را اجاره کرده و کالای درجه دو و سه به دست مردم بدهند.
وی اضافه میکند: من فروشنده طی سال خاک مغازه را به امید شب عید میخورم و آخر هم مشتریهایمان با اینگونه برنامه از دست میرود.
برچسب قیمتها در بازار نشان میدهد که هر کیلو برنج ایرانی به قیمت بین 5000 تا 7800 تومان به فروش میرسد و برنج هندی هم با کاهش قیمت مواجه شده است که شاید یک دلیل آن واردات مازاد بر مصرف بوده است، تا جایی که هر کیسه 10 کیلویی درجه یک هندی 45 هزار تومان و ارقام پایینتر تا 35 هزار تومان هم به فروش میرسد.
واقعا هیچ کمبودی از نظر برنج، روغن، حبوبات، گوشت و مرغ، قند و شکر بهعنوان کالای اساسی در بازار به چشم نمیخورد.
در بازار قیمت حلب روغن 5 کیلویی 21 هزار و 400تومان و روغن مایع 7400 تومان است.
همچنین هر کیلو لوبیا قرمز 5 هزار تا 5500 تومان، هر کیلو عدس 5 تا 6 هزار تومان، لپه کیلویی 4500تا 5 هزار تومان و هر کیلو نخود 3 هزار تومان، لوبیا چشمبلبلی 6 هزار تومان و لوبیا چیتی 5500 تا 6 هزار تومان به فروش میرسد.
کاهش 30 درصدی قدرت خرید مردم در شب عید
اصناف به سود کم قانع شدند
دست زیر چانه زدهاند و نشستهاند. باوجود هیاهوی بازار و جمعیت بههم فشرده بازار اما دخل این جماعت آنطور که خود میگویند، پر نمیشود. درحالی که ۲ هفته به پایان سال ۹۳ مانده، انتظار میرفت بازار کالاهای اساسی و خرید شب عید رونق خاصی داشته باشد اما انگار قدرت خرید کارگران و کارمندان و اقشار متوسط و ضعیف جامعه آب رفته است.