در نشست تخصصی کمیسیونهای اتاق ایران که روز چهارشنبه هفته پیش برگزار شد، به بحث چگونگی مواجهه با غولهای اقتصادی در ایرانِ پسابرجام پرداخته شد. شاهین دهقان، پژوهشگر اقتصادی گفت شرکتهای چندملیتی اصولا وارد کشورهایی با اقتصاد نوپا میشوند. گسترش طبقه متوسط، رشد استانداردهای زندگی و ثبات اجتماعی در جامعه از ویژگیهای اقتصادهای نوپاست و اقتصادهای نوپا در چند سال اول، نرخ رشد اقتصادی بالاتر از حد جهانی را تجربه میکنند. این پژوهشگر اقتصادی همچنین به بیان سرنوشت شرکتهای داخلی پس از هجوم شرکتهای چندملیتی پرداخت و گفت: در دو تا سه سال اول ورود این شرکتها، بیشترین فشار به شرکتهای داخلی وارد میشود و نخستین گروهای تحت فشار، تولیدکننده خدمات و تولیدکننده کالاهای مصرفی خواهند بود. شرکتهای ضعیف که قدرت چانهزنی ندارند، از صحنه بازار بیرون رفته و سهم بسیاری شرکتها از بازار کاهش مییابد. دهقان در بخشی از سخنانش به بیان سهم چندملیتیها از بازار مصرفی ایران پرداخت و گفت: در بخش صوتی و تصویری 95 درصد را شرکتهای خارجی و 5 درصد را شرکتهای داخلی، در یخچال فریزر 60 درصد را برندهای خارجی و 40 درصد را برندهای داخلی و در بخش شویندهها 55 درصد بازار را شرکتهای خارجی و 45 درصد را شرکتهای داخلی در دست دارند. تا به امروز بسیاری از برندهای داخلی در کشورهای چین و هند که با هجوم شرکتهای چند ملیتی بینالمللی روبهرو بودهاند، همزمان با فشارهای خارجی، موفق شدهاند سهم خود را در بازار افزایش داده و به سودهای بالایی رسیدهاند اما شرکتها و کسبوکارهای کشور ما در مقابله با شرکتهای چندملیتی چه استراتژیهایی میتوانند بهکار گیرند؟
شرکتهای چندملیتی
شرکت چند ملیتی شرکتی است که دارای شرکتهای فرعی در سراسر دنیاست و از طریق سرمایهگذاری مستقیم و غیرمستقیم در خاک کشورهای دیگر به فعالیت تجاری میپردازد.
شرکتهای چندملیتی در چند دهه اخیر از بازیگران عمده در بازار جهانی بودهاند. این شرکتها در ابتدا محدود و متعلق به چند کشور بزرگ صنعتی جهان بوده و اکثرا از انحصار نسبی در ارائه محصولات یا خدمات برخوردار بودند اما امروزه شرکتهای چندملیتی در بسیاری از کشورها وحتی در تعدادی از کشورهای جهان سوم شعبه تاسیس کردهاند.
با توسعه اجتنابناپذیر جهانی شدن، دیر یا زود- متناسب با نوع صنعت- بسیاری از صنایع کشور در آستانه رقابت با غولهای جهانی قرار خواهند گرفت. تجربه طولانی رقابتی شرکتهای جهانی برخوردار از منابع مالی قوی، تکنولوژی پیشرفته، محصولات برتر، نام تجاری قوی، بازاریابی بهموقع و مهارتهای مدیریت از یکسو و استفاده از دانش استراتژیستهای قوی که بهطور مرتب اطلاعات فضای کسبوکار را به عنوان موثرترین پارامتر تصمیمگیری در اختیار مدیران آنها قرار میدهند، از سوی دیگر، حیات سازمانهای محلی بیتجربه در رقابت را دچار مخاطره میسازد. این ضعف عمومی دامنگیر تمامی بنگاههایی است که بار مدیریت آنها یا بهطور مستقیم بر دوش دولتها بوده، یا تداوم حیات آنها در سایه حمایتهای سخاوتمندانه دولتها فراهم شده است. با توجه به این مشکلات اکنون این پرسش مطرح است که راهکار مدیران سازمانهای کشور ما در رویارویی با موج جهانی شدن چیست و آنها چگونه میتوانند در فضای جدید کسبوکار، زنده مانده و حتی مزیتهایی نیز برای خود کسب کنند؟
استراتژیهای چهارگانه
شرکتهای محلی که در معرض ورود شرکتهای خارجی قدرتمند قرار گرفتهاند، با توجه به وضعیتی که دارند، میتوانند یکی از چهار استراتژی زیر را انتخاب کنند:
1)در صورتی که فشار برای جهانی شدن کم باشد و بنگاههای خانگی از مزیتهای رقابتی قابل استفاده در بازارهای جهانی برخوردار نباشند، از بازار خانگی خود دفاع میکنند. شرکتهایی که این استراتژی را بهکار میگیرند، در اصطلاح مدافع نامیده میشوند. استراتژیهای تدافعی شامل تمرکز بر بازارهایی است که آنقدر کوچکند که بنگاههای چندملیتی تمایلی به آنها ندارند و روی آوردن به دولت برای جلب حمایت است.
مدافعان باید با تمرکز بر مصرفکنندگان طرفدار محصولات محلی و چشمپوشی از مشتریان طرفدار برندهای جهانی، از بازار خود
دفاع کنند.
2) اگر فشار برای جهانی شدن کم باشد اما مزیتهای رقابتی شرکت قابل استفاده در سطح جهانی باشند، چنین شرکتی ممکن است قادر به گسترش موفقیتهای خانگی خود به تعداد محدودی از دیگر بازارها باشد. این شکل از شرکتها را توسعهدهنده مینامیم. بنگاههای خانگیای که از مزیتهای ویژه قوی برخوردارند، زمانی که با ورود بنگاههای چندملیتی به بازار خود روبهرو میشوند، براساس شناخت خود از بازار محلی، سهم بازار و شهرت نام تجاری خود با آنها رقابت میکنند. شرکتهای محلی میتوانند با بهکارگیری درست داراییهای قابل انتقال خود (داراییهای قابل استفاده در سطح جهانی) از مرحله دفاع از بازارهای محلی هم فراتر روند. توسعهدهندگان میتوانند از موفقیت خانگیشان به عنوان سکویی برای گسترش به بازارهای مشابه استفاده کنند. بازارهای مشابه بازارهایی هستند که در مواردی مانند اولویتهای مصرفکنندگان، نزدیکی جغرافیایی، کانالهای توزیع یا مقررات دولتی شبیه بازار خانگی آنها هستند.
3)در صورتی که فشار برای جهانی شدن زیاد باشد، بنگاههای خانگی دارای مزیتهای رقابتی ضعیف، بهجای رویارویی با بنگاههای چندملیتی، با آنها همکاری میکنند. به این دسته شرکتها در اصطلاح طفرهروندگان از حمله میگویند.
4)در شرایط فشار زیاد برای جهانی شدن در صورتی که مزیتهای رقابتی بنگاه در سطح جهانی ارزشمند و قابل استفاده باشند، شرکت بهطور عملی قادر به رقابت پایاپای با شرکتهای چندملیتی در سطح جهانی میشود. چنین شرکتهایی را مدعی قهرمانی یا ستیزهگر مینامند.
«کسبوکار» بررسی میکند
استراتژی رقابـت با غــولهــای چـند ملیــتی
به دنبال پدیده جهانیسازی، یکی از چالشهای جدی فراروی شرکتهای محلی، رقابت با شرکتهای قدرتمند بینالمللی است. باوجود اینکه جهانیسازی دارای اثرهای اجتنابناپذیر بر کسبوکار همه بنگاههای اقتصادی است اما صنایع مختلف از نظر میزان فشار برای جهانی شدن متفاوتند.