صفحه اصلی / آرشیو مطالب روزنامه کسب و کار

«کسب‌وکار» گزارش می‌دهد

بیکاری دانش‌آموزان را بی‌انگیزه کرد

شهریه مدارس غیردولتی در سال جدید با توجه به شرایط جغرافیایی هر منطقه تا 15 درصد افزایش یافت. با این وجود کیفیت و کارایی این مدارس اگرچه در مواردی از مدارس دولتی بالاتر است اما همچنان سیستم آموزشی از کارایی قابل قبولی در تربیت نسلی نوآور، کارآفرین و با انگیزه برخوردار نیست.

نتیجه ناکارآمدی مدارس، تربیت نسلی از دانش‌آموختگان است که هیچ از مدرک تحصیلی خود نمی‌دانند و علت تحصیل آنها صرفا گرفتن مدرک، فشار خانواده و برآورده کردن توقعات جامعه است. اینک دیگر دوره آن گذشته است که دانش‌آموزان به چند نیمکت و صندلی و با لوازم التحریری ساده برای ادامه تحصیل خود قانع باشند و خانواده‌های آنها نیز متحمل هزینه‌های چندانی برای تحصیل آنها نباشند. باوجود همه امکاناتی که به کمک نسل امروز برای تشویق آنها به کسب علم آمده، مدارس کشور شاهد تربیت دانش‌آموزانی است که چندان انگیزه‌ای برای  رشد، کارایی و تحصیل جز گرفتن مدرک ندارند و  سوال اساسی این است: آیا دانش‌آموزی که تمام هم و غمش گرفتن یک نمره از معلم است و می‌داند که این نمره را درنهایت می‌تواند با پرداخت پول بیشتر، دریافت کند، چنین توانایی‌ای کسب خواهد کرد؟ آیا سطح کیفیت مدارس و دانشگاه‌ها به اندازه‌ای است که بتواند امید خانواده‌های امروز را برای تعلیم و تربیت فرزندان خود چندین برابر سازد؟ دانش‌آموزی که از همان دوره ابتدایی به تحصیل بی‌رغبت است، چگونه می‌تواند در دوره‌های آینده تحصیلی خود انگیزه‌ای پیدا کند؟ پولی شدن مراکز تحصیلی تا چه اندازه در این بی‌رغبتی نقش داشته است؟
ناکارآمدی آموزش در دوره ابتدایی
به گفته بسیاری از کارشناسان عوامل متعددی در بالا بردن سطح علمی دانش‌آموزان و دانشجویان نقش دارد که مهم‌ترین آنها بعد از خانواده، محیط مدرسه است. جدا از اینکه علاقه به تحصیل و درس باید توسط خانواده در دانش‌آموز نهادینه شود، معلم، مدیر و محیط آموزشی یک مدرسه نیز می‌توانند این علاقه را چندین برابر سازند یا برعکس، اینکه موجب دلزدگی دانش‌آموزان از درس و مدرسه باشند. به‌نظر می‌رسد دوره ابتدایی به عنوان دوره پایه نقش مهمی در ایجاد این انگیزه دارد. با این وجود در نظام آموزش و پرورش کشور اهمیت این دوره حساس که شالوده فکری، شخصیتی و علمی فرد در آن ساخته می‌شود، در مقایسه با دوره‌های بالاتر تحصیلی نادیده گرفته می‌شود، نمونه آن بروز بحران نیروی کارآمد و مجرب در دوره ابتدایی است که در سال گذشته مردودی 47 هزار و در سال 93 مردودی ۸۸ هزار دانش‌آموز اول ابتدایی را به همراه داشته است. از طرفی آمارهای مربوط به مدارس متخلف تهران که در برخی موارد حتی تعداد 100 مدرسه بوده است، نشان از بی‌کیفیتی سطح علمی مدارس دارد. از جمله این تخلفات به‌کارگیری معلمان فاقد صلاحیت، عدم ارائه مناسب و شایسته دروس آموزشی، برخورد ناشایست و غیراخلاقی با دانش‌آموزان است که در رابطه با آن تخلفات مالی نیز شکل می‌گیرد.
عدم صلاحیت در گزینش مربیان
از طرف دیگر لازم است بدانیم نظام آموزش‌وپرورش در رابطه با بالا بردن سطح علمی دانش‌آموزان و افزایش کیفیت مدارس نقش مهمی برعهده دارد به‌طوری که آیین‌نامه‌های آموزشی، قوانین استخدام مربیان و معلمان، نحوه برخورد و مجازات مدارس متخلف و ... از جمله مواردی است که اگر به‌صورت منطقی انجام شود، مانع از بروز برخی اختلالات در نظام آموزشی می‌شود. برای مثال بی توجهی به شرایط مربیان و صلاحیت اخلاقی و علمی آنها منجر به بروز اتفاقاتی در مدارس خواهد شد که هم برای دانش‌آموزان و هم برای نظام آموزشی گران تمام خواهد شد. از سوی دیگر کمی شدن دانشگاه‌ها، بی توجهی به ارتقای سطح آموزشی مدارس، نمره‌ای شدن مدارس و دانش‌آموزان و رقابت مدارس برای دادن نمره بیشتر به دانش‌آموزان، شرطی شدن مدارس و خرید نمره و مدرک از جمله نمونه‌های دیگری است که ریشه در سیاست‌های غلط نظام آموزشی دارد.
کیفیت فدای منافع شخصی در مدارس
مساله مهم دیگر به سودجویی برخی از افراد برمی‌گردد که اقدام به تاسیس مدارسی می‌کنند بدون اینکه بر ضوابط نظام آموزشی آگاهی داشته یا خود را ملزم به رعایت قانون کنند. مثلا درحالی که هدف از لایحه «تاسیس و اداره مدارس و مراکز آموزشی و پرورشی غیردولتی» در برنامه ششم «کیفیت بهتر مدارس غیردولتی نسبت به مدارس دولتی»، «کاهش بار دولت از محل مدارس غیردولتی» و «گسترش مشارکت مردم در آموزش و پرورش از طریق مدارس غیردولتی» ذکر شده اما تاسیس برخی مدارس از سوی افراد فاقد صلاحیت، هم اینگونه مدارس را بدنام خواهد کرد و هم کشور را در رسیدن به اهداف قوانین آموزشی دور می‌سازد.
 از سوی دیگر نظام آموزشی نیز دقت چندانی در ورود افراد حرفه‌ای و شایسته به سیستم آموزشی ندارد یا شاید آنطور که باید از نظام پاداش و تنبیه در سیستم آموزشی کشور به نحو عادلانه استفاده نمی‌کند به‌گونه‌ای که به گفته برخی از معلمان رواج روابط رانتی در مدارس مانع از بررسی‌های دقیق از وضعیت آموزشی مدارس یا ارزشیابی درست از معلمان می‌شود.
دغدغه‌های مادی معلمان
حمیدرضا خانپور، مدیرکل سابق آموزش فنی‌وحرفه‌ای استان تهران در رابطه با افت سطح آموزشی در مدارس به «کسب‌وکار» می‌گوید: ایجاد انگیزه در معلمان لازمه ایجاد انگیزه در دانش‌آموزان است. یکی از دلایل بی‌انگیزگی دانش‌آموزان به درس و تحصیل به بی‌انگیزگی معلم‌ها برمی‌گردد که ناشی از ناهمخوانی حقوق و مزایای معلم‌ها با معیشت آنهاست. به همین دلیل بسیاری از معلم‌ها ناچار می‌شوند شغل دوم و سومی در کنار شغل معلمی اختیار کنند. همین امر هم به ایفای نقش معلمی توسط آنها آسیب می‌زند. حال آنکه در بسیاری از کشورهای پیشرفته نیاز‌های مادی و دغدغه‌های معلم برطرف می‌شود تا معلم بدون هیچ دغدغه‌ای به آموزش بپردازد.
افزایش بیکاری و بی‌انگیزه شدن دانش‌آموزان
وی ادامه می‌دهد: بخش دیگر این موضوع به بالا رفتن نرخ بیکاری در کشور برمی‌گردد که آثار منفی آن بر دانش‌آموزان پدیدار شده است به‌گونه‌ای که دانش‌آموزان با دیدن دانش‌آموختگان بیکار دیگر در خود انگیزه‌ای برای تحصیل نمی‌بینند چراکه با خود می‌اندیشند در هر صورت با آینده‌ای مواجه خواهند بود که در آن امکان پیدا کردن شغلی متناسب با تحصیلات آنها نیست.
بی توجهی به برگزاری دوره‌های آموزشی برای معلمان خانپور می‌گوید: موضوع دیگر به روش غلط نهضت سوادآموزی در ترویج علم برمی‌گردد به‌گونه‌ای که در سال‌های گذشته هر کس برای دو سال به افراد بی‌سواد آموزش می‌داد، می‌توانست جذب آموزش و پرورش شده و به عنوان معلم استخدام شود درحالی که ممکن بود فاقد هیچ‌گونه مهارت یا شرایط لازم برای شغل معلمی باشد.
مدیرکل سابق آموزش فنی و حرفه‌ای استان تهران با اشاره به اینکه قصد او انتقاد از این شیوه یا انکار اقدامی که زمان آن گذشته است، نیست، می‌گوید: علاوه بر این موضوع بی توجهی به برگزاری دوره‌های آموزشی برای معلم‌ها که آنها را با شیوه‌های نو و تکنولوژی‌ها و نوآوری‌های آموزشی آشنا کند نیز موضوع دیگری است که بر دامنه مشکل بی‌کیفیتی سطح آموزشی در کشور افزوده است. در حال حاضر بسیاری از خانواده‌ها برای اطمینان از کیفیت سطح تحصیل فرزند شهریه‌های بالای
8 میلیون پرداخت می‌کنند که البته این موضوع مخصوص خانواده‌های مرفه نیست بلکه طبقات متوسط اجتماع را نیز شامل می‌شود.
 با نگاهی به میزان شهریه‌ها در مدارس می‌توان این موضوع را درک کرد.شهریه مدارس غیردولتی سال 95 براساس آمارها بدین ترتیب است: کف شهریه مدارس ابتدایی غیردولتی برای دوره ابتدایی در سال 95 برای شهر تهران 2 میلیون و 22 هزار تومان و سقف آن 5 میلیون و 595 هزار تومان است، برای متوسطه اول کمترین میزان شهریه مصوب شهر تهران 2 میلیون و990 هزار تومان و بیشترین میزان آن 6 میلیون و 856 هزار تومان است. در متوسطه دوم نیزکف شهریه 3 میلیون و 780 هزار تومان و سقف آن
 8 میلیون و 419 هزار تومان است. در دوره پیش‌دانشگاهی نیز کمترین میزان شهریه 4 میلیون و 725 هزار تومان و بیشترین میزان آن 10میلیون و 524 هزار تومان اعلام شده است.