وقتی دولت با بهانه و بیبهانه واسطههای برنج خارجی را با مجوز واردات خوشحال کند و عمدهفروشیها لبالب باشد از برنجهای باسماتی هند و انواع متفرقه برنج پاکستانی، وقتی به هر بازار و بازارچه و سوپرمارکتی که سر بزنی، گونیهای رنگارنگ برنج شبهقاره روی هم چیده شده باشد تا سقف، اگر همچنان دنبال برنج وطنی باشی و جیبت هم به قیمتهای سرگیجهآور برنجهای درجه یک هاشمی، اسماعیلی، دودی، دم سیاه، استخوانی، طارم فریدونکنار و غیره و غیره لبخند بزند، میتوانی بهجای سر زدن به برنجفروشیها، کمی از در و همسایه درباره همسایهای که محصول شالی خودش را به همسایهها عرضه میکند، پرسوجو کنی. خرید برنج از همسایه هر مشکلی که داشته باشد، حداقل این مزیت را دارد که پول برنج بدون چک و سفته برایت قسطبندی میشود، به احتمال قریببهیقین برنج باکیفیت میخری چون همسایه به حرمت همسایگی جنس نامرغوب تحویلت نمیدهد و از همه مهمتر هموطن شالیکارت را در برابر شالیکار هندی و پاکستانی حمایت کردهای و آب به آسیاب بیگانه نریختهای.
فروش به همسایهها و نجات از دست دلالها
فرشاد محسنی عباسآبادی، کارگر یکی از دو غول خودروساز کشور است اما در محل زندگیاش همه او را به شغل دومش میشناسند؛ برنج فروش. این فروشنده برنج نه مغازه دارد، نه انبار. نه تبلیغی میکند و نه مالیات و اجاره و نه هزینههای متفرقه میپردازد. با این حال از درآمد برنجفروشیاش راضی است و در این کار برای خودش – حداقل بین در و همسایه - اسم و رسمی دارد. محسنی در توضیح نحوه کار برنجفروشیاش به «کسبوکار» میگوید: 7 سال است که محصول شالیزار خودم و چند شالیزار دیگر روستایمان - که در حومه آستانه اشرفیه واقع است - را به همسایهها میفروشم. بعضیها نقدی میخرند اما بیشتر فروشم قسطی است. 90 درصد برنج شمال را در همان کارخانه برنجکوبی دلالها میخرند و انبار میکنند. شالیکار امکان مالی ندارد که برنجش را نفروشد و انبار هم ندارد که برنجش را انبار کند، این است که اجبارا برنج تولیدیاش را زیر قیمت به دلال میفروشد. من هم مثل سایر شالیکارها قبلا همین کار را میکردم اما فروش برنج به همسایهها مرا از دست دلالها نجات داد.
اعتبار و مردمداری؛ رکن اول برنجفروشی به همسایه
فرید حسنپور، برنجفروش دیگری است که از روش بازاریابی و فروش همسایهمحور استفاده میکند. وی درباره کارش به «کسبوکار» اینگونه توضیح میدهد: شغل اول من بازاریابی محصولات آرایشی و بهداشتی است اما در کار برنجفروشی به همسایهها، بیشتر از آنکه مدیون تجربه و فعالیت خودم باشم، مدیون اعتبار و مردمداری همسرم هستم. سالهای اول که تصمیم گرفتم شالی خودم را برای فروش به همسایهها عرضه کنم، از اینکه پولش را بهموقع ندهند یا اصلا از من خرید نکنند، ترس داشتم اما همسرم این کار را بهخوبی مدیریت کرد بهنحوی که چند سال است نهتنها شالی خودم بلکه تقریبا نصف محصول روستایمان را به همسایهها میفروشم.
برنجفروشی همسایهمحور؛ 20 درصد زیر قیمت مغازه
حسنپور ادامه میدهد: از یک تن و دو تن شروع کردم و حالا فروشم حدود هشت تن رسیده است. قیمتگذاری برنج به عهده همسرم است و اگر کسی نقدی خرید کند، حدود 20 درصد زیر قیمت مغازه میفروشیم. فروش قسطی ما هم تقریبا به همان قیمت مغازه است که در اقساط مساوی در 4 ماه یا 6 ماه پولش را از همسایهها میگیریم. بنابراین برای همسایهها خرید قسطی بسیار بهصرفه است. پیش میآید که قسط بعضی از همسایهها عقب میافتد اما در این وضعیت اقتصادی باید مردمداری کرد. ما هم مدارا میکنیم و تاحالا چیزی از طلبمان سوخت نشده است. خوبی این کار در این است که نیاز به انبار و مغازه و تبلیغ نداریم. قبل از آوردن برنج مشخص است هر همسایه چند کیلو میخواهد و پولش را چگونه میدهد. به محض تخلیه برنجها به مشتری خبر میدهیم و به شب نرسیده از چند تن برنج یک گونی هم باقی نمیماند.
فروش خانگی برنج و وظایف مسئولان
در نبود حمایت کافی مسئولان دولتی از برنج داخلی، شالیکاران با روشهای خلاقانه محصول خود را به مشتری عرضه میکنند اما این اقدامات وظیفه برندسازی و حمایت از محصول داخلی را از مسئولان ساقط نمیکند. جمیل علیزادهشایق، دبیر انجمن برنج با بیان این مطلب به «کسبوکار» میگوید: به این کار شالیکاران نمیتوان ایرادی گرفت چراکه از یک سو برنج خارجی در بازار جولان میدهد و از سوی دیگر واسطهها سود دسترنج آنها را به یغما میبرند بنابراین آنها هم حق دارند از کانالهای غیررسمی محصول خود را بفروشند که زیان نکنند.
ناکارآمدی کانالهای رسمی فروش برنج داخلی
رواج کانالها و روشهای غیررسمی فروش یک محصول میتواند نشاندهنده ناکارآمدی کانالهای رسمی توزیع و فروش آن محصول باشد. سلیمان دوستدار، کارشناس بازاریابی و فروش با بیان این مطلب به «کسبوکار» میگوید: آنچه در بازار روی میدهد، بهترین ملاک برای قضاوت کارآمدی آن بازار است و در این مورد خاص، کاهش واحدهای رسمی عرضهکننده برنج داخلی و افزایش واحدهای فروش برنج خارجی در بازار کاملا محسوس است. به نظر میرسد رواج فروش برنج بهصورت خانهبهخانه هم به نفع مصرفکننده است و هم به نفع تولیدکننده بنابراین نمیتوان آن را از نظر اقتصادی هم اتفاق نامطلوبی دانست.