تولید داخلی تاثیر مستقیم بر رشد اقتصادی کشور دارد و با توجه به اینکه این روزها تولید داخلی به حاشیه رانده شده، نمیتوان انتظار رونق اقتصادی را داشت.
سرمقاله
تولید داخلی تاثیر مستقیم بر رشد اقتصادی کشور دارد و با توجه به اینکه این روزها تولید داخلی به حاشیه رانده شده، نمیتوان انتظار رونق اقتصادی را داشت.
مهمترین دلیل عدم موفقیت تولید داخلی را میتوان در ناتوانی در تامین نقدینگی مورد نیاز توسط تولیدکنندگان دانست.
در هیچ کجای دنیا نمیتوانید تولیدکنندهای را پیدا کنید که همواره درگیر تامین نقدینگی مورد نیاز برای تولید باشد. اما متاسفانه بزرگترین مشکل در ایران در رابطه با تولید داخلی همین موضوع است که به راحتی توانسته تولید داخلی را فلج کند.
استفاده از تسهیلات بانکی نیز به دلایل مختلف مقرون به صرفه نیست. شرایطی که حاکم بر اقتصاد و بازار است و رکودی که چندین سال است تولیدکنندگان را درگیر کرده، حاشیه سود را به کمترین مقدار خود در واحدهای تولیدی رسانده است. در همین شرایط است که مقدار تولید یا همان تیراژ پایین میآید و به دنبال آن هزینههای اداره کارگاهها و کارخانهها نیز بر سر تولیدکننده آوار میشود. بنابراین برای تولیدکننده مقرون به صرفه نیست که به سراغ تسهیلات بانکی برود، چراکه از این بابت نیز تولیدکننده متحمل هزینههای گزاف دیگری میشود که به هیچ عنوان توجیه اقتصادی ندارد و کوچکترین منفعتی ندارد. به عبارت بهتر، این تسهیلات حتی نمیتواند منافع تولیدکننده را تامین کند، به همین دلیل تولیدکننده ترجیح میدهد به جای آنکه تولید را در یک سطح قرار داده یا خط تولید خود را افزایش دهد، از حجم تولید و فعالیت خود میکاهد تا دیگر مجبور به دریافت تسهیلات با نرخ بهرههای بالا و متحمل بار مالی اضافی نشود.
بنابراین با این تفاسیر باید اشاره شود که در سال حمایت از تولید ملی باید به فکر راههای چارهای بود که به معنای واقعی به داد تولیدکننده برسد. تسهیلات بانکی که در این چند سال نه تنها گرهگشا نبود، بلکه با سودهای کلان سنگهای بسیاری جلو پای تولیدکننده انداخت.
مهمترین دلیل عدم موفقیت تولید داخلی را میتوان در ناتوانی در تامین نقدینگی مورد نیاز توسط تولیدکنندگان دانست.
در هیچ کجای دنیا نمیتوانید تولیدکنندهای را پیدا کنید که همواره درگیر تامین نقدینگی مورد نیاز برای تولید باشد. اما متاسفانه بزرگترین مشکل در ایران در رابطه با تولید داخلی همین موضوع است که به راحتی توانسته تولید داخلی را فلج کند.
استفاده از تسهیلات بانکی نیز به دلایل مختلف مقرون به صرفه نیست. شرایطی که حاکم بر اقتصاد و بازار است و رکودی که چندین سال است تولیدکنندگان را درگیر کرده، حاشیه سود را به کمترین مقدار خود در واحدهای تولیدی رسانده است. در همین شرایط است که مقدار تولید یا همان تیراژ پایین میآید و به دنبال آن هزینههای اداره کارگاهها و کارخانهها نیز بر سر تولیدکننده آوار میشود. بنابراین برای تولیدکننده مقرون به صرفه نیست که به سراغ تسهیلات بانکی برود، چراکه از این بابت نیز تولیدکننده متحمل هزینههای گزاف دیگری میشود که به هیچ عنوان توجیه اقتصادی ندارد و کوچکترین منفعتی ندارد. به عبارت بهتر، این تسهیلات حتی نمیتواند منافع تولیدکننده را تامین کند، به همین دلیل تولیدکننده ترجیح میدهد به جای آنکه تولید را در یک سطح قرار داده یا خط تولید خود را افزایش دهد، از حجم تولید و فعالیت خود میکاهد تا دیگر مجبور به دریافت تسهیلات با نرخ بهرههای بالا و متحمل بار مالی اضافی نشود.
بنابراین با این تفاسیر باید اشاره شود که در سال حمایت از تولید ملی باید به فکر راههای چارهای بود که به معنای واقعی به داد تولیدکننده برسد. تسهیلات بانکی که در این چند سال نه تنها گرهگشا نبود، بلکه با سودهای کلان سنگهای بسیاری جلو پای تولیدکننده انداخت.