امروزه استارتآپها، شرکتهای SME و دانشبنیان فضای جدیدی در اقتصاد کشورها به وجود آوردهاند، به طوری که در کشورهای توسعهیافته و پیشرو سهم عمدهای از اشتغال، تولید ناخالص داخلی و ارزش بازار سرمایه را به خود اختصاص دادهاند.
مریم پویان
امروزه استارتآپها، شرکتهای SME و دانشبنیان فضای جدیدی در اقتصاد کشورها به وجود آوردهاند، به طوری که در کشورهای توسعهیافته و پیشرو سهم عمدهای از اشتغال، تولید ناخالص داخلی و ارزش بازار سرمایه را به خود اختصاص دادهاند. در کشور ما نیز بنا بر ضرورت گذار از اقتصاد کالامحور به اقتصاد دانشبنیان اقدامات و برنامههای متعددی از سوی دولت، نهادهای خصوصی و بازار سرمایه درباره تامین مالی امور و فعالیتهای نوآورانه و دانشبنیان صورت گرفته است.
در بازار سرمایه کشور، فرابورس ایران سکاندار تامین مالی فعالیتهای نوآورانه بوده و از مدتها پیش برای توسعه اکوسیستم دانشبنیان در ایران مدلهایی را طرحریزی کرده است که این مهم از بازار دارایی فکری آغاز شده و در ادامه این مسیر با راهاندازی تابلوی دانشبنیان در بازار شرکتهای کوچک و متوسط، طراحی صندوقهای سرمایهگذاری جسورانه و آغاز به کار دبیرخانه دائمی فیناستارز برای شناسایی و کمک به رشد استارتآپهای مالی تداوم یافته است.
اخیرا نیز تفاهمنامهای میان پارک علم و فناوری دانشگاه تهران و فرابورس ایران امضا شده که در راستای تعامل حوزه فناوری دانشگاه با بازار سرمایه شکل گرفته است. فرابورس به دلیل فعالیتهایش در حوزه استارتآپها و طراحی بازارها و ابزارهای نوین به عنوان بورس حوزه دانشبنیان شناخته میشود؛ ازاینرو به سراغ امیر هامونی، مدیرعامل این بورس رفتهایم تا به سوالات ما درباره چالشهای استارتآپها در ایران و راهکارهایی که فرابورس برای حل این چالشها دارد، پاسخ دهد.
به عنوان نخستین سوال درباره تفاهمنامه اخیری که با پارک علم و فناوری دانشگاه تهران به امضا رساندید، توضیح دهید. این تفاهمنامه به طور مشخص چه فرصتهایی را در اختیار شرکتهای فعال در پارک میگذارد؟
تفاهمنامه همکاری میان فرابورس ایران و پارک علم و فناوری دانشگاه تهران که اواخر آبانماه سال جاری توسط طرفین امضا شد، اهدافی نظیر سرمایهگذاری و تجاریسازی محصولات فناورانه را از طریق اقداماتی همچون همکاری در حوزههای آموزشی و ارتقای دانش تخصصی مربوط به فعالیتهای فرابورس، تسهیل و کمک به پذیرش شرکتهای فناور و نوآور در بازار فرابورس و استفاده از ابزارهای متنوع تامین مالی در دستور کار دارد.
در بحث تفاهمنامه مهمترین محور موجود پذیرش شرکتهای دانشبنیان پارک علم و فناوری دانشگاه تهران در تابلوی دانشبنیان بازار SME فرابورس است که مزایایی مانند معرفی شرکت به آحاد جامعه، تامین مالی، برخورداری از معافیت مالیاتی، امکان توثیق سهام، شفافیت اطلاعاتی و سهولت ارتقا به بازارهای بالاتر را برای شرکتهای دانشبنیان به همراه دارد.
درباره آخرین وضعیت حضور استارتآپها و دانشبنیانها در فرابورس توضیح دهید. در حال حاضر چه تعداد شرکت حضور دارند و فرایند پذیرش از لحاظ سرمایه و ساختار و الزامات قانونی به چه شکل است؟
در حال حاضر حدود 260 شرکت از طرف معاونت علمی ریاستجمهوری به ما معرفی شدهاند، 20 شرکت از آنها صورت مالی دارند و 240 شرکت بعدی، فقط اظهارنامه مالیاتی دارند، ولی از آنجا که درخواست پذیرش دادهاند، در حال پیگیری این موضوع هستیم. از آن 20 شرکت، 6 شرکت موافقت اولیه را دریافت کردهاند.
درباره فرایند پذیرش نیز تاکید میکنم که با توجه به اهداف استراتژیک بازار سرمایه و فرابورس ایران درباره کمک به تامین مالی بنگاههای اقتصادی، براساس دستورالعمل مربوطه سادهترین شرایط برای ورود شرکتها به بازار SME در نظر گرفته شده است. بدینترتیب شرکتهای واجد شرایط شرکتهایی هستند که در مقطع زمانی ارائه درخواست پذیرش، جمع حقوق صاحبان سهام آنها حداقل یک میلیارد ریال و حداکثر 500 میلیارد ریال باشد، حداقل یک سال از تاسیس شرکت سپری شده و حسابرس شرکت نیز از میان حسابرسان معتمد سازمان انتخاب شده باشد. همچنین علاوه بر شرکتهای سودده، شرکتهای زیانده نیز میتوانند با ارائه برنامه عملیاتی مناسب برای خروج از زیان یا زیان انباشته یا ارائه طرح توجیهی مبنی بر وجود چشمانداز روشن از سودآوری فعالیت، درخواست خود را برای پذیرش در بازار SME ارائه دهند. مساله مهم آن است که بازار شرکتهای کوچک و متوسط موانعی مانند صورتهای مالی بسیار سودآور برای ورود به بازار سرمایه را از میان برداشته است و شرکتها در صورت رعایت اصول شفافیت، داشتن صورتهای مالی حسابرسیشده و رعایت حاکمیت شرکتی میتوانند به بازار سرمایه وارد و از مزایای آن بهرهمند شوند.
فرابورس به طور مشخص چه کمکی به حل چالش جذب سرمایهگذار و تامین مالی استارتآپها میکند؟
یکی از مشکلات کشور توجه بیش از پیش سرمایهگذاران به برخی صنایع است. به عنوان مثال وقتی کشور و سرمایهگذاران در دورهای، توجه زیاد به یک صنعت خاص مانند سیمان پیدا میکنند حتی با وجود صادرات محصول تولیدی در آن صنعت، بنا به شرایط اقتصادی کشور کماکان با مازاد تولید روبهرو هستیم. این موضوع در حالیست که اگر شاهد جذب سرمایهها در صنایع هایتک و دانشبنیان باشیم نه تنها هیچوقت ظرفیتها در این صنایع سودده به نقطه اشباع نمیرسد، بلکه شاهد ایجاد سپر حمایتی اقتصاد کشور در برابر تکانههای داخلی و جهانی به ویژه در حوزه بازارهای کالایی نیز خواهیم بود. از مهمترین اقدامات مهم فرابورس برای جذب سرمایهگذاران برای استارتآپهای حوزه مالی از دریچه بازار سرمایه میتوان به برگزاری سالانه رویداد «فیناستارز» اشاره کرد که فضایی برای تعامل رودررو میان صاحبان ایده با سرمایهگذاران را فراهم میکند. در همین راستا و برای تقویت ارتباطات دوسویه میان مخترعان و صاحبان سرمایه هر ساله چندین فستیوال بازار دارایی فکری با همکاری فرابورس ایران برای تعامل هرچه بیشتر میان صاحبان نوآوری و فناوری با سرمایهگذاران و صنعتگران در حوزههای تخصصی متعدد برگزار میشود.
چه تعداد صندوق سرمایهگذاری جسورانه و با چه میزان سرمایه در فرابورس تاکنون پذیرش شدهاند؟
تاکنون 20 صندوق سرمایهگذاری جسورانه درخواست تاسیس خود را ارائه کردهاند که پذیرهنویسی 3 صندوق VC به ارزش 120 میلیارد تومان انجام شده و از طریق پذیرهنویسی این صندوقها بخشی از منابع مالی برای سرمایهگذاری در حوزه دانشبنیان جذب شده است.
همچنین یک صندوق VC با سرمایه 10 میلیارد تومانی در شرف پذیرهنویسی است. علاوه بر این 7 صندوق جسورانه با سرمایه 170 میلیارد تومانی موفق به دریافت موافقت اصولی شدهاند که صندوق جسورانه دانشگاه تهران یکی از آنهاست. تعداد 9 صندوق سرمایهگذاری جسورانه نیز درخواست موافقت اصولی خود را ارائه کردهاند که در مجموع 200 میلیارد تومان سرمایه دارند.
بسیاری از استارتآپها و شرکتهای دانشبنیان با وجود اینکه در مراحل اولیه کار هستند، اما ایده و استراتژی قابل دفاعی دارند. این شرکتها میتوانند وارد فرابورس شوند؟
صاحبان ایده یا شرکت استارتآپی و دانشبنیان باید یک امیدنامه برای آینده شرکت ارائه کنند؛ فرمی که بسته به فعالیت شرکت، از 4 تا 40 صفحه و حتی 100 صفحه متغیر است و در کنار صورتهای مالی دریافت میشود و انتظارات، استراتژیها و آیندهنگری شما به عنوان شرکت دانشبنیان در آن گنجانده شده است. محتوای این امیدنامه پیشبینی استارتآپ از آینده فعالیتش است. ما معمولا برنامه 3 ساله یا 5 ساله برایشان متصور هستیم. از آنها میپرسیم در این 5 سال میخواهید به کجا برسید؟ استراتژیهایتان چیست؟ با چه ابزاری، با چه ملزوماتی؟ و میخواهید چه کار کنید؟ آیا میخواهید افزایش سرمایه بدهید؟ رقبایتان چه شرکتهایی هستند؟ برخوردتان با رقبا چگونه است؟ محصول شرکت چقدر رقابتپذیر است؟ آیا به سادگی قابل کپی هست؟ اینها نکات مهمی هستند که سرمایهگذاران به آن توجه میکنند و در امیدنامه باید قید شود.
یکی از ضعفهای شرکتهای استارتآپی و نوپا ضعف حاکمیت شرکتی است، فرابورس چه شرایطی در این زمینه دارد؟
از الزامات قانونی استارتآپها برای ورود به فرابورس اول این است که باید به لحاظ حاکمیت شرکتی قوی عمل کنند و دوم اینکه شفافیت را سرلوحه کارهای خود قرار دهند، اما در همهجای دنیا بحث حاکمیت شرکتی استارتآپها ضعیف است. متاسفانه در دنیا حاکمیت شرکتی استارتآپها نسبت به شرکتهای دیگر بسیار ضعیف است و در ایران این مساله بیشتر حس میشود. ما حتی در شرکتهای بزرگمان، مشکل حاکمیت شرکتی داریم که البته این مشکل درباره شرکتهای استارتآپی بیشتر است. شرکتها معمولا چون به صورت خانوادگی شکل گرفتهاند، رئیس هیاتمدیره و مدیرعامل و سهامدار و کارآفرین، همه یک شخص واحد است که ایده به ذهنش رسیده و خودش سهامدار عمده و رئیس هیاتمدیره شده و شرکت را راه انداخته است، ولی این شرکت از نگاه بازار به دلیل اینکه کل شرکت به یک شخص وابسته است، شرکتی خطرپذیر است. ما از شرکتهایی که به فرابورس مراجعه میکنند، میپرسیم نظام جانشینپروریتان چیست. حتما باید دو نفر دیگر را مانند خودتان تربیت کرده باشید تا حداقل بتوانید 10 سال فعالیت کنید، قطعا کسی که شبانهروز و به تنهایی تمام مسئولیتها را انجام میدهد، زود فرسوده و دلزده شده و شکست میخورد و از بازار خارج میشود، ولی اگر جانشینپروری داشته باشد و سیستم خوبی طراحی کند، به این موضوع فکر میکند که اگر روزی نباشد کسی وجود داشته باشد که شرکت را بگرداند.
درباره مشکل شفافیت در استارتآپها چه راهکاری پیشنهاد میدهید؟
در بیشتر کشورهای دنیا حتی برای خریدهای کوچک، هنگامی که از کارت اعتباری استفاده میکنید، همهچیز رصد میشود و حتی مالیات پرداختی به دولت و فروشنده هم کاملا مشخص است، اما در ایران هنوز از لحاظ شفافیت اقتصادی با مشکلاتی مواجه هستیم و برای شرکتهای استارتآپی این مساله پررنگتر است.
بخش عمدهای از اقتصاد ایران غیرشفاف است. هزینههای عدم شفافیت در ایران بسیار پایین است. حاکمیت در باب قانونگذاری، باید مزیتهایی ایجاد کند و اگر فکر میکند که بورسی شدن این شرکتها، به بزرگ شدنشان کمک میکند و اگر واقعا به این نتیجه رسیده که این مسیر درست است، باید مزیتسازی کند و هزینههای بیرون ماندن از بورس را بالا ببرد. ما اگر بتوانیم در این مسیر پیش برویم، اقتصادمان را واکسینه کردهایم، به دلیل اینکه شرکتها در بستری وارد میشوند که باید با سایر شرکتها به رقابت بپردازند و در این مسیر به رشد میرسند و شرکتها هیچ راهی به جز بزرگ شدن در مسیر بورس ندارند.
آینده اقتصاد ایران با حضور استارتآپها و رشد پارکهای علم و فناوری را چطور ارزیابی میکنید؟ آیا میتوان امیدوار بود رشد اقتصادی ما طی سالهای پیش رو مبتنی بر دانشبنیانها و استارتآپها باشد؟
امروزه استراتژیهای دستیابی به رشد مورد هدف با تاکید کمتر بر منابع زیرزمینی و همچنین توجه به آثار منفی کسب درآمد از راه فروش نفت و دخالت مستقیم دولت در اقتصاد تنظیم میشود. در این زمینه توجه بیشتر سیاستگذاران به توسعه اقتصاد دانشمحور از طریق حمایتهای همهجانبه از فعالیتهای جسورانه بخش خصوصی از جمله حمایت از استارتآپها و شرکتهای دانشبنیان و مزیتسازی برای سرمایهگذاری در علوم و فنون کاربردی، میتواند اتکای رشد اقتصادی را به کسب درآمد از طریق فروش انرژیهای تجدیدناپذیر تقلیل دهد. علاوه بر این، با توجه به افزایش هزینههای تحقیق و توسعه در بنگاههای بزرگ اقتصادی دنیا و درج این هزینهها به عنوان بخش مهمی از سرمایه فکری در مدلهای رشد، توجه هرچه بیشتر به ایدههای ناشی از فعالیت اندیشمندان، بدون هزینههای مادی هنگفت، به رشد و توسعه اقتصادی کشور کمک شایانی خواهد کرد. همانطور که در بسیاری از اقتصادهای پیشرفته دنیا رخ داده، شرکتهای فعال در صنایع نوین و تکنولوژیک جای شرکتهای فعال در صنایع سنگین از جمله شرکتهای نفتی و معدنی را در ارزش بازارهای سرمایه گرفتهاند که این امر در آینده نزدیک در اقتصاد ایران نیز قابل پیشبینی است.