درباره اثرات افزایش قیمت حاملهای انرژی نظیر بنزین بر قدرت خرید مردم باید اشاره شود که گرچه سیاست اصلاح قیمت درست است، ولی اجرای هر سیاستی نیازمند زمان مناسب است و این اعتقاد وجود دارد که اجرای این سیاست در سال ۹۷ مناسب نیست.
سرمقاله
درباره اثرات افزایش قیمت حاملهای انرژی نظیر بنزین بر قدرت خرید مردم باید اشاره شود که گرچه سیاست اصلاح قیمت درست است، ولی اجرای هر سیاستی نیازمند زمان مناسب است و این اعتقاد وجود دارد که اجرای این سیاست در سال ۹۷ مناسب نیست. هنوز قدرت خرید مردم به سال ۹۰ نیز نرسیده و با توجه به تشدید خط فقر در اقتصاد ایران درحال حاضر هرگونه سیاست افزایش قیمت به عمیقتر شدن فقر میانجامد.
از این رو سال بعد یک شوک قیمتی از کانال افزایش نرخ ارز بر اقتصاد ایران وارد خواهد شد. بنابراین زمان مناسبی نیست که سیاست اصلاح قیمتی حاملهای انرژی سال بعد اجرا شود، چراکه اولا شوک تورمی دوم خط فقر را تشدید میکند. در ضمن هنوز بسترها و تمهیدات لازم برای اجرای سیاست افزایش قیمت بنزین نیز فراهم نیست.
ابتدا دولت باید نسبت به بهبود معیشت مردم چاره ای بیندیشد و پس از بهبود اوضاع میتوان نسبت به اجرای سیاستهای اصلاح قیمتی اقدام کرد و نباید در شرایط رکود اقتصادی و تشدید خط فقر مجددا سیاستهای آزادسازی قیمت را اجرا کرد که عواقب و پیامدهای منفی به بار خواهد آورد.
به عبارت بهتر تا زمانی که دولت نتواند خط فقر را کاهش و قدرت خرید مردم را افزایش دهد اجرای هر سیاست افزایش قیمتی تبعات نامناسبی بر جامعه تحمیل خواهد کرد. مشکل اصلی این است که خط فقر افزایش داشته و قدرت خرید مردم به سال 90 نرسیده است. از سال 90 تا حالا حداقل یک شوک تورمی 35 درصدی و چند مورد تورم بین 10 تا 15 درصدی داشتهایم، اما قدرت خرید مردم به اندازه کافی افزایش نیافته است. بدین ترتیب قدرت خرید هنوز به سال 90 نرسیده و خط فقر تشدید شده است و این موجب میشود
هر گونه سیاستی که موجب تحمیل هزینه بر زندگی مردم شود تبعات نامناسبی را ایجاد کند. اگر قیمت بنزین 50 درصد افزایش یابد، سایر اقلام هم متناسب با آن افزایش مییابد. در کنار افزایش احتمالی 50 درصدی بنزین پیشبینی میشود نرخ دلار سال بعد به 5هزار تومان نزدیک شود. یعنی در کنار بنزین یک فشار هزینهای هم از افزایش دلار به جامعه تحمیل میشود. این موجب میشود که بین درآمد مردم و خط فقر شکاف ایجاد شود، این مساله در کلانشهرها بیشتر نمود پیدا خواهد کرد. برداشت من این است بین 50 تا 60 درصد مردم کلانشهرها روی خط فقر هستند یا با خط فقر فاصلهای ندارند. این نوع فشارها باعث میشود این دسته از مردم به زیر فقر کشیده شوند. این سیاست خطرناکی است.