حذف یارانه 30 میلیون نفر از جمله پیشنهاداتی است که در بودجه سال 97 مطرح شده است. با وجود واکنشهایی که این موضوع در پی دارد، مساله مهمی که مطرح بوده مکانیزم بررسی طیفی است که قرار است از گروه یارانهبگیران در سال آتی حذف شوند.
ثمانه نادری
طبق گزارشهای موجود طبقات پایین و افراد تحت پوشش نهادهای حمایتی از این امر مستثنا بوده و البته جمعیت هدف تعیینشده برای قطع یارانهها را طبقه متوسط شهری و کسانی ذکر کردهاند که از حقوق و دستمزد ماهانه برخوردار بوده و قادر به اداره زندگی خود هستند.
به گزارش کسب و کار نیوز سال 91 بود که دولت از مردم خواست در صورت عدم نیاز به طور داوطلبانه برای همکاری و همراهی با دولت از دریافت یارانه انصراف بدهند که البته این روش از سوی دولت به دلیل امتناع مردم موفقیتآمیز نبود. در حال حاضر دولت خود واسطه این کار شده، اما آنچه جای سوال دارد، نحوه تشخیص این دسته از افراد است، به طوری که در حق کسی اجحاف نشود. بنابراین این سوال که تشخیص درست افراد بینیاز از دریافت یارانه چگونه میسر است و دولت با چه راهکاری میتواند به این امر دست پیدا کند، سوالی است که پاسخ به آن تا حدود زیادی میتواند چالش قطع شدن یارانهها را برای مردم حل کند.
به گفته کارشناسان، دولت سال پیش در شناسایی یک میلیون نفر برای انصراف از یارانه موفق نبود. بر این اساس شناسایی 30 میلیون نفر به مراتب بسیار سخت و مشکل به نظر میرسد و در صورت بررسیهای نادرست خود آثاری به مراتب خطرناکتر و بدتر از پرداخت یارانه به قشر مرفه به همراه خواهد داشت.
حذف یارانه به صلاح انضباط مالی
کمیل طیبی، کارشناس اقتصادی در این مورد به «کسبوکار» توضیح میدهد: شناسایی افراد مرفه و بینیاز از دریافت یارانه به روشهای مختلف قابل بررسی است. برای مثال با تفکیک خانوار شهری و روستایی و تفکیک خانوادهها براساس اینکه در شمال و جنوب شهر سکونت دارند یا تفکیک خانوار در استانهای محروم و برخوردار و... میسر است.
مشخصا از آنجایی که نمیشود درآمد خانوار یا افراد خانوار را تخمین زد و راههای زیادی برای گریز از آن وجود دارد، میتوان بودجه و هزینههای خانوار را براساس تفکیک روستانشینی و شهرنشینی ممکن کرد. البته میزان دسترسی خانوار به منابع مالی و بانکی و برخورداری از آن میتواند مکانیزم شناسایی این افراد را راحتتر کند. با این حال این کار زمانبر است، اما شدنی و ظرف 6 ماه امکان تحقق آن وجود خواهد داشت و نکته مهمتر آنکه این امر هرچه زودتر باید به مرحله اجرا برسد. امروزه این یارانه نقدی در بودجه خانوار سه نفره حتی برای کارمندان نیز مبلغ چندانی نیست، اما برای دولت به طور کلی میزان زیادی است و چون هزینه جاری بر عهده دولت است، بنابراین حذف این یارانه به صلاح انضباط مالی است. پرداخت یارانه در شرایط تورمی تاثیر خود را به عنوان یک کمک مستقیم از دست داده است. بنابراین میشود با اطلاعرسانی و شفافیت این امر را ممکن کرد تا درآمد حاصل از آن صرف تقویت بخشهای مختلف چون تامین اجتماعی، خدمات درمانی و... شود که آثار آن به رفاه بیشتر خانوادهها کمک خواهد کرد.
ایجاد شفافیت در حسابهای بانکی و داراییها
علی مروی، کارشناس اقتصادی نیز در این خصوص به «کسبوکار» توضیح میدهد: در اینکه یارانه افراد مرفه باید قطع شود، شکی نیست. برای این کار هم الزام قانونی و هم اقتصادی وجود دارد و هم آنکه از نظر سیاسی و اجتماعی نیز این کار منطقی و درست است، اما رئیسجمهوری در گزارش 100 روزه عملکرد خود بیان کرده که سال پیش در شناسایی یک میلیون نفر به این منظور بوده است. بنابراین حالا باید پرسید شناسایی 30 میلیون نفر چطور ممکن است؟ مشخصا عدم شناسایی درست خطرات بسیار بدی به همراه خواهد داشت.
یک مورد دیگر که در این بحث جای صحبت دارد، این است که دولت در لایحه بودجه پیشنهاد تبدیل سازمان هدفمندسازی یارانه ها به صندوق اجتماعی امید را کرده، این در حالیست که روحانی و نوبخت به صراحت به مشکلات صندوقهای اجتماعی در این سالها اشاره کردهاند مثل صندوق تامین اجتماعی و... حالا تبدیل کردن یک سازمان به صندوق جدید مشکلات را بیشتر خواهد کرد. چرا؟ چون صندوق به کنترل و نظارت نیاز دارد، اما این سوال که چطور میشود هدفمندی را به سرانجام درست رساند، به نظر می رسد باید با همان روشها در دنیا آن را پیگیری کرد، به طوری که نمونه آن ایجاد شفافیت در حسابهای بانکی، اموال و دارایی مردم و مسئولان است، اما متاسفانه مسئولان نمیگذارند شفافیتی در این زمینه رخ بدهد. اگر این درآمدها شناسایی شود شناسایی افراد نیز راحتتر خواهد شد و نکته آخر آنکه ما در بحث هدفمندی یارانهها سهمی برای تولیدکننده در نظر داشتیم که در این سالها پرداخت نشد و در لایحه دولت هم به آن توجه نشده است که خود جای بحث دارد.