مذاکره و بازاریابی برای گشودن بازارهای کشورهای دیگر به روی محصولات ایرانی با چالشی مهم و اساسی روبهرو است که حل این چالش تغییر اساسی سیاستهای تولید و تجارت کشورمان را طلب میکند.
سرمقاله
مذاکره و بازاریابی برای گشودن بازارهای کشورهای دیگر به روی محصولات ایرانی با چالشی مهم و اساسی روبهرو است که حل این چالش تغییر اساسی سیاستهای تولید و تجارت کشورمان را طلب میکند. آگاهان به شیوهها و مدلهای در حال اجرای بازرگانی بینالمللی به این نکته واقفند که مقامات و مسئولان هر کشور برای گشودن بازار خود به روی یک محصول خارجی، گشایش بازاری را به روی محصولات خود از کشور مبدأ واردات، درخواست میکنند. در واقع امروزه سیاست بازار در برابر بازار، خصوصا در مناسبات اقتصادی منطقهای کاربرد وسیعی دارد، اما این امر متولیان صادرات ایران را با معضل پیچیدهای مواجه میکند، چراکه گشایش هر بازاری به روی محصولات خارجی به دلیل ضعف مفرط صنایع و بخشهای تولیدی کشور، موجب خسارت سنگین به آن بخش میشود و کمتر حوزه اقتصادی در کشور را سراغ داریم که با گشایش بازار و برقراری نظام تعرفه ترجیحی توان رقابت با محصولات وارداتی را داشته باشد. این موضوع چشمانداز پیشروی تجارت بینالمللی ایران را نیز که با تلاش کشورمان برای پیوستن با سازمان تجارت جهانی پیونده خورده است، با تهدید مواجه میکند. ضعف بدنه تولید و صنعت کشور تا حدودی از آنجا ناشی میشود که ما بر توسعه صنایع براساس مزیتهای رقابتی تمرکز نکردهایم و صنایع ما از نظر کمی در محدودهای بسیار بیشتر از ظرفیتهای واقعی اقتصاد ایران رشد کردهاند. حل این مشکل راهکار سادهای ندارد و چنانچه میخواهیم در سیاستهای بازرگانی بینالمللی خود موفق شویم، باید برای محدود کردن تعدد و پراکندگی صنایع غیررقابتی کشور تمهیدی بیندیشیم، چراکه با تعلل در این مسیر این صنایع را نهایتا به انزوا از مدل جهانی تجارت و نابودی محتوم سوق خواهد داد.
مذاکره و بازاریابی برای گشودن بازارهای کشورهای دیگر به روی محصولات ایرانی با چالشی مهم و اساسی روبهرو است که حل این چالش تغییر اساسی سیاستهای تولید و تجارت کشورمان را طلب میکند. آگاهان به شیوهها و مدلهای در حال اجرای بازرگانی بینالمللی به این نکته واقفند که مقامات و مسئولان هر کشور برای گشودن بازار خود به روی یک محصول خارجی، گشایش بازاری را به روی محصولات خود از کشور مبدأ واردات، درخواست میکنند. در واقع امروزه سیاست بازار در برابر بازار، خصوصا در مناسبات اقتصادی منطقهای کاربرد وسیعی دارد، اما این امر متولیان صادرات ایران را با معضل پیچیدهای مواجه میکند، چراکه گشایش هر بازاری به روی محصولات خارجی به دلیل ضعف مفرط صنایع و بخشهای تولیدی کشور، موجب خسارت سنگین به آن بخش میشود و کمتر حوزه اقتصادی در کشور را سراغ داریم که با گشایش بازار و برقراری نظام تعرفه ترجیحی توان رقابت با محصولات وارداتی را داشته باشد. این موضوع چشمانداز پیشروی تجارت بینالمللی ایران را نیز که با تلاش کشورمان برای پیوستن با سازمان تجارت جهانی پیونده خورده است، با تهدید مواجه میکند. ضعف بدنه تولید و صنعت کشور تا حدودی از آنجا ناشی میشود که ما بر توسعه صنایع براساس مزیتهای رقابتی تمرکز نکردهایم و صنایع ما از نظر کمی در محدودهای بسیار بیشتر از ظرفیتهای واقعی اقتصاد ایران رشد کردهاند. حل این مشکل راهکار سادهای ندارد و چنانچه میخواهیم در سیاستهای بازرگانی بینالمللی خود موفق شویم، باید برای محدود کردن تعدد و پراکندگی صنایع غیررقابتی کشور تمهیدی بیندیشیم، چراکه با تعلل در این مسیر این صنایع را نهایتا به انزوا از مدل جهانی تجارت و نابودی محتوم سوق خواهد داد.