صفحه اصلی / آرشیو مطالب روزنامه کسب و کار

ستاد اقتصاد توسعه ای و مدیرکل برنامه ریزی و اقتصاد دانش بنیان دانشگاه آزاد اسلامی صحبت کرد؛

ملی شدن صنعت نفت، گامی هوشمندانه در حفظ ثروت و منابع کشور

29 اسفند سالروز ملی شدن صنعت نفت یادآور حرکتی هوشمندانه در جهت حفظ ثروت و منابع کشور است....
 سرمایه ای ارزشمند که با مدیریت کارآمد و بهینه می تواند سبب پویایی اقتصاد شود و جایگاه سیاسی- اقتصادی ایران را در عرصه بین المللی تثبیت کند.
به گزارش کسب و کار نیوز و به نقل از ایرنا، ایران به عنوان کشوری نفت خیز همواره از اهمیت فراوانی در عرصه جهانی برخوردار بوده و همین امر سبب شده است تا کشورهای گوناگون چشم طمع به این منبع خدادادی و تجدیدناپذیر داشته باشند و برای سلطه به آن از هیچ کوششی فروگذاری نکنند. استعمارگران در برهه های گوناگون تاریخی به روش های گوناگون در صدد اشغال و استعمار ایران بودند به گونه ای که در دوران پهلوی، انگلیس از جنوب و شوروی از شمال بر کشور تسلط داشتند و می کوشیدند بیشترین بهره را از منابع نفتی ایران ببرند و در واقع ایرانیان خود از این نعمت الهی بی نصیب بودند تا آن که با روی کار آمدن «محمد مصدق» و تلاش های وی در زمینه ملی کردن صنعت نفت، بزرگترین گام ها برای استقلال در زمینه قراردادهای نفتی برداشته شد. سیاست موازنه منفی ارایه شده از طرف وی عمق استقلال طلبی را نشان می دهد که بر مبنای این سیاست، ایران هیچ امتیازی به طرف دیگر که سبب خسارت به کشور شود، اعطا نمی کرد. 
یکی از مهمترین خواسته های مصدق این بود که صنعت نفت و منابع انرژی ایران باید به وسیله ایرانیان اداره شود. او توانست در مجلس شانزدهم با آنکه یکی از جنجالی ترین مجلس ها در پایان دهه 20خورشیدی بود، به مجلس شورای ملی راه یابد و در اسفند همان سال پیشنهادی مبنی بر ملی شدن صنعت نفت ارایه کند که سرانجام پس از تلاش های بی وقفه مصدق، آیت الله کاشانی و همراهان وی، ماده واحده ملی شدن صنعت نفت در 24 اسفند 1329 هجری خورشیدی در مجلس شورای ملی مطرح و در 29 اسفند همان سال به تصویب رسید و دست بیگانگان را از منابع نفتی ایران کوتاه کرد.
به مناسبت سالروز «ملی شدن صنعت نفت» با «سیدفرزاد هاشمی» اقتصاددان، استاد اقتصاد توسعه ای و مدیرکل برنامه ریزی و اقتصاد دانش بنیان دانشگاه آزاد اسلامی به گفت وگو پرداخت. 
** ملی شدن صنعت نفت در چه شرایط سیاسی و اقتصادی صورت گرفت و چه عواملی در شکل گیری آن دخالت داشت؟
** هاشمی: درسال های 1320 تا 1329 خورشیدی اوضاع سیاسی ایران به دلیل تغییر حکومت از پهلوی اول به پهلوی دوم با شرایط متفاوتی روبرو بود. در این زمان بخش عمده نفت ایران با قراردادهای تازه به انگلیس عرضه می شد. به نظر می رسد در زمان رضاخان نیز یکی از دلیل های برکناری وی، لغو یک طرفه قراردادهای نفتی با این کشور محسوب می شد زیرا او این قراردادها را قبول نداشت و با پاره کردن آن در برابر سفیر انگلیس در کاخ سعد آباد مخالفت خود را با واگذاری حق امتیاز بالاسری نفت اعلام کرد. 
پس از انقلاب صنعتی موضوع نفت جایگاه ویژه ای در اقتصاد کشورها پیدا کرده بود و زمانی که انتقال حکومت ایجاد شد دولتمردان انگلیس تلاش کردند جایگاه خود را به زمان 1300 خورشیدی و دوره ای که قراردادهای تالبوت و ... برای چاه های نفت ایران با حکومت قاجار بسته شده بود، بازگردانند. بنابراین از کنسرسیوم های نفتی استفاده کردند و از 1320 خورشیدی به بعد، ایران به طور تقریبی 50 درصد نفت را به این کشور داد و با واگذاری حق بالاسری استخراج نفت و کنسرسیوم های نفتی، نفع قابل توجهی را عاید آنان کرد. از 1326 خورشیدی به بعد همزمان با برنامه اول توسعه ای ایران که با عنوان «برنامه هفت ساله اول ملی»(برنامه توسعه ملی) از 1327 خورشیدی آغاز شد. مصدق و یاران وی به عنوان متولی این برنامه در نخستین اقدام، صنعت نفت را ملی کردند که در جریان آن انگلیس از صنعت نفت ایران خارج و از پرداخت درآمدهای بالاسری به آنان جلوگیری شد. انگلیس از این موضوع در دادگاه لاهه شکایت کرد اما با حضور محمد مصدق به عنوان نخست وزیری در این دادگاه و دفاعیات وی، آنان به نفع ایران رای دادند و در نهایت ایران توانست از درآمدهای نفتی برای پیشبرد اهداف برنامه نخست توسعه بهره ببرد. به طور کلی این فضا را می توان زمان بحران اقتصادی و ناآرامی های سیاسی نامید.
*برخی کارشناسان نفت را به عنوان طلای سیاهی قلمداد می کنند که در دوره ای به بلای اقتصاد ایران منجر شد زیرا وجود ذخیره های بزرگ نفتی در ایران در طول تاریخ بستر را برای استعمار و اشغال ایران فراهم کرده بود. ارزیابی شما از این نظر چیست؟
*** هاشمی: نفت بیش از اینکه بلایی برای اقتصاد باشد طلای سیاه است چون بسیاری از کشورها همچون مالزی، اندونزی، نوروژ، فنلاند، انگلیس و آمریکا که از نعمت نفت برخوردار هستند به دلیل مدل مدیریتی مناسب در این زمینه به توسعه دست یافتند. بنابراین نفت باعث دردسر نیست بلکه این مدیریت نفت است که مشکل آفرین می شود.
*ملی شدن صنعت نفت چه تفاوتی با غیرملی بودن آن داشت و چه تاثیری بر زندگی ایرانیان گذاشت؟
** هاشمی: انگلیس با ملی شدن صنعت نفت از چرخه این صنعت خارج شد و به دلیل اختلاف هایی که میان محمدرضا پهلوی و دولت این کشور پیش آمد و به دنبال کمک های آمریکا در کودتا 1329 خورشیدی به حکومت پهلوی دوم، وی ترجیح داد مناسبات نفتی خود را با آمریکاییان ادامه دهد. بنابراین این کشور سهمی حدود 10 درصد از سود استخراج نفت را از آن خود کرد اما این میزان خیلی کمتر از حق بالاسری استخراج نفت انگلیس به شمار می رفت. پس از 1330 خورشیدی شرایط اقتصادی و معیشت مردم نیز به دلیل تزریق درآمدهای نفتی بهبود و تورم و بیکاری تا میزان زیادی کاهش یافت.
* وضعیت تولید و صادرات این انرژی پس از انقلاب اسلامی در چه سطحی قرار گرفت و اکنون شرایط آن در دوره پسابرجام و رفع تنگناهای بین المللی در دولت یازدهم چگونه است؟
** هاشمی: پس از پیروزی انقلاب اسلامی، ایران با تحریم های بسیاری روبرو شد. از طرف دیگر با آغاز جنگ هشت ساله، کشور نتوانست آنچنان از استقلال نفتی برای بهبود شرایط رفاهی بهره ببرد زیرا در دهه نخست پیروزی انقلاب با وقوع جنگ تحمیلی هزینه های زیادی به کشور تحمیل و بیشتر درآمدهای نفتی صرف بهسازی و بازسازی شهرها شد. در دهه دوم که به دوره سازندگی مشهور بود، درآمدهای نفتی در بهبود زیر ساخت ها و امور زیربنایی کشور به کار رفت و در این دوره نیز به دلیل اینکه بیشتر درآمدهای نفتی در جهت بازسازی کشور استفاده می شد، رونق اقتصادی قابل مشاهده نبود. از طرفی درآمدهای نفتی در دوره ای ایران را درگیر «بیماری هلندی» یا وابستگی به نفت کرد به این دلیل که واردات کالاهای لوکس افزایش یافت و این امر ضربه های غیرقابل جبرانی را به صنایع کشور وارد ساخت. 
درباره گشایش های نفتی پسابرجام نیز باید گفت، کشورها زمانی می توانند به توسعه و افزایش تولیدات کالایی دست یابند که با جامعه بین الملل مراوده داشته باشند و برپایه مزیت رقابتی و نسبی که یک اصل بنیادی در اقتصاد به شمار می رود، عمل کنند. در این باره ضروری است که اگر هزینه تولید کالایی درون کشور کم باشد آن را در داخل تولید و کالاهای با هزینه ساخت بالا از خارج کشور وارد شوند. بنابراین هرچقدر که کشورمان بتواند مراودات بین المللی خود را افزایش دهد، سود بیشتری دریافت خواهد کرد. در واقع در سایه برجام ایران توانست صادرات نفت را افزایش دهد و با درآمدهای آن واردات بی رویه به کشور را کنترل کند. 
* پس از برجام چه توافقنامه هایی با کشورهای دیگر منعقد شد؟
*** هاشمی: در این دوره قراردادهایی با کشور فرانسه و شرکت «توتال»، به امضا رسید به گونه ای که قرارداد خرید روزانه 160 هزار بشکه نفت خام از ایران شکل گرفت. افزون بر توتال، گفت وگوهایی نیز با دیگر شرکت های اروپایی مانند «شِل» انگلیس، «لوک اویل» روسیه و «سپسا» اسپانیا ایجاد و به امضای قرارداد منجر شد. بر پایه آمارها تاکنون برای توسعه میدان‎های نفت و گاز کشور با 19 شرکت بین‌المللی همچون شرکت انگلیسی - هلندی شل، توتال فرانسه، اینپکس ژاپن و گازپروم نفت روسیه تفاهم نامه مطالعاتی و همکاری امضا شده است.
*خام فروشی چه ضررهایی را متوجه کشور می کند و چرا باید به تبدیل مواد خام به فرآورده ها پرداخت؟
*** هاشمی: بزرگترین آسیب خام فروشی، فروش نفت به کشورها با قیمت پایین و دریافت فرآورده های آن با قیمت بالا است که اگر کشورمان بتواند درآمد حاصل از این بخش را نیز از آن خود کند، گشایش های اقتصادی بسیار مناسبی را به دست می آورد. یکی از دلیل های خام فروشی در ایران، نبود فناوری های نوین به شمار می رود که با وجود چهار دهه تحریم به کشور وارد نشده اند. بنابراین خام فروشی یکی از بهترین راه های پیشرفت زودهنگام کشورها است که ایران نباید در این مرحله باقی بماند و ضرورت دارد که از ظرفیت های خود در این زمینه به ویژه در دوره پسابرجام و گشایش های بین المللی بهره ببرد.
*کشورهای عضو اوپک به ویژه کشورهای عربی که پیشتر بر فریز نفتی ایران اصرار داشتند در نهایت برای ایران وضعیت استثنا قایل شدند تا کشورمان سطح تولید و صادرات نفت خود را به سطح پیش از تحریم ها افزایش دهد. دلیل این عقب نشینی را چه می دانید؟
** هاشمی: پس از پایان دوره تحریم برای ایران و درست در زمانی که گشایش هایی اقتصادی برای کشورمان در حال شکل گیری بود، سیاست های اوپک به طرف فریز نفتی تغییر یافت که این موضوع با جایگاه فعلی ایران در جامعه جهانی همخوانی نداشت. ایران در زمانی که زیر فشار تحریم ها بود کشورهای عضو اوپک بیشترین تولید و فروش نفت را ادامه دادند و امروز که کشور از شرایط تحریم رها شده است، این کشورها همچنان به دنبال ایجاد محدودیت برای ایرانیان بودند. سیاستی که تلاش داشت کشورمان را در انزوا نگه دارد اما به موفقیت نرسید. درباره این موفقیت می توان گفت مدیریت مناسب مسوولان ایران باعث شد تا کشورهای عضو اوپک متقاعد شوند که موضوع فریز نفتی درباره ایران صورت نگیرد.