شرکتهای برتر حوزه فناوری جهان برای ساختن بهترین فناوری هوش مصنوعی و تصاحب بیشتر سهم بازار به شدت با هم رقابت میکنند
به گزارش کسب و کار نیوز و به نقل از ماهنامه آینده نگر، دفعه بعدی که شما در یک پمپ بنزین که با روباتهای خودکار خدمات میدهد ایستادید، به روبات سلام کنید و به داستان زندگی او فکر کنید. تحولاتی که خودکار شدن در پمپهای گاز به خود دیده میتواند چگونگی تاثیر خودکار شدن ناشی از هوش مصنوعی را نشان دهد. این پدیده زندگی را برای تقریبا همه ما راحتتر کرده است.
اولین نسخه خام یک پمپ بنزین که با روباتهای تحویلدهنده خودکار در بازار ظاهر شدند در سال 1964 پدید آمدند، در یک پمپ بنزین در وستمینستر در ایالت کلورادو. در این پمپ، یک جعبه الکتریکی بود که یک منشی درون آن مینشست و از بیرون هر یک از پمپها را کنترل میکرد. تا دهه 1970 روشهای دیگری از خودکار شدن در پمپ بنزینها دیده نشد، تا وقتی که مشتریان خود میتوانستند پول را پرداخت کنند. 30 سال بعد هم هر کاری که کنار منبع بنزین بود را روباتها بر عهد گرفتند. تا سالهای دهه 2000، شغل کارگر پمپ بنزین به کلی ناپدید شد.
آن صدها هزار فرصت شغل دود شد و به هوا رفت و اکنون 168 هزار پمپ بنزین در آمریکا هستند که این شغلها را از دست دادهاند. از بین رفتن این مشاغل بدون شک برای افرادی که آنها را داشتند دردآور بوده اما تاثیر گستردهتر مثبتی روی بقیه ما داشته است.
همان طور که در تاریخ خودکار شدن اتفاق افتاده، برخی از مشاغل با خودکار شدن پمپهای بنزین از بین رفته اما مشاغل بهتر و جدیدی به وجود آمده است. اکنون بسیاری از شرکتهای توزیع بنزین که در آمریکا صاحب پمپ بنزینهای متعددند در حال استخدام نرمافزارنویسان، مهندسان، فروشندگان و مدیران پروژه هستند. پولهای اضافیای صاحبان پمپ بنزینها در میآورند صرف ایجاد مینیسوپرها میشود که کارمند میخواهند یا به صرف ایجاد پمپ بنزینهای بیشتر میرسد که که به تبع آن، افراد بیشتری استخدام میشوند. مشتریان نیز پول کمتری برای بنزین خرج میکنند چون دیگر نیازی نیست برای کس دیگری که آن را پمپ میکند پولی پرداخت کنند. این پول که توسط مشتریان صرفهجویی میشود مثلا به خرج آیفونهای بیشتر یا سفارش ماهی از رستورانها میشود که شغلهای بیشتری را ایجاد میکند.
نسلی از پمپهای گاز در حال غیب شدن هستند اما خودکار شدن پیامهای روشنی میفرستد که روی افراد نباید شغلهای بدون مهارت خیلی تکیه کنند. همین پیامها والدین بیشتری را ترغیب کرده که بچههایشان را به کالج بفرستند. در سال 1970، تنها 14 درصد از مردان دارای مدرک تحصیلی چهارساله کالج بودند و 8 درصد زنان نیز این مدرک را داشتند. تا سال 2015،این سهم به 32 درصد مردان و زنان رسید. بنابراین در طول زمان، ما صدها هزار نفر از مردم را از شمار کسانی که ممکن بوده بخواهند کارگر پمپ بنزین شوند خارج کردهایم و آنها را بالا بردهایم تا سطح بازار مشاغل حرفهای و به این ترتیب ارزش زیادی به جامعه و نیز به کیفهای پول آنها افزوده میشود. در حالی که فناوری نسبتا دلیل سالهای رکود دستمزدی در طبقه متوسط بوده، عمدتا به افراد کمتر تحصیلکرده ضربه زده و به افراد بیشتر تحصیلکرده کمک کرده است.
اقتصاددانان نشان دادهاند که زمان و نیز این خودکار شدن کمک کرده که کل استانداردهای زندگی بالا رود، نرخ سواد بهبود یابد، میانگین طول زندگی بالا رود و نرخ جرایم کاهش یابد. بعد از موجی از خودکار شدن – انقلاب صنعتی، مکانیزه شدن و رایانهای شدن – ما وضعیت بهتری از هر وقت دیگری داشتهایم. همان طور که مت ریدلی در کتابش، «خوشبین منطقی»، نوشته هر آمریکایی در سال 1900 به طور میانگین 76 دلار از هر 100 دلار خود را صرف غذا، پوشاک و مسکن میکردند. امروزه این آمریکایی تنها 37 دلار از هر 100 دلار را صرف این بخشها میکند. در آن زمان، برای خرید یک خودروی مدل تی در سال 1908، هر آمریکایی باید به طور متوسط 4 هزار و 700 ساعت کار میکرد اما امروزه هر آمریکایی برای خرید یک خودرو که هزار برابر مدل تی بهتر است، باید هزار ساعت کار کند. سازمان ملل تخمین زده است که فقر در 50 سال اخیر به اندازه بیشتری از کاهش فقر در 500 سال گذشته، کمتر شده است. اگر پیشرفت باعث شده باشد که نیروی کار در انتهای طیف مهارت کمتر شده باشد، هنوز کمک میکند که وضعیت زندگی بهتر شود؛ دستکم با ساختن تولیداتی که قیمت مناسبتری دارد و همزمان بهتر است.
و حالا، حتی با نرمافزارهایی که همه نوع مشاغل را خودکار کرده، نشانههایی در دست است که فناوری مشاغل بیشتری تولید کرده تا مشاغلی که از بین برده است. در آخرین آماری که در ماه سپتامبر گذشته منتشر شد، میزان کاهش فقر سالانه از 1999 تا کنون، در یک ساله گذشته بیشترین مقدار بوده است. نزدیک به 3 میلیون شغل بین سالهای 2014 تا 2015 ساخته شده است. دونالد ترامپ در تبلیغات انتخاباتی خود قول میداد که شغلها را به آمریکا باز گرداند؛ قولی که توسط بسیاری از افراد که احساس میکردند با فناوری کنار رفتهاند باور شد. اما هنوز همه شواهد نشان میدهد که تعداد شغلها رو به افزایش است.
شرکتهای برتر حوزه فناوری جهان برای ساختن بهترین فناوری هوش مصنوعی و تصاحب بیشتر سهم بازار به شدت با هم رقابت میکنند و این امر به این معنی خواهد بود که فناوری برای ما بهتر و سریعتر خواهد شد. شرکت آیبیام حدود یک میلیارد دلار روی فناوری واتسون سرمایهگذاری کرده است. آمازون در فناوری الکسا مثل بانک پول ریخته است. شرکت اپل فناوری سیری را دارد. گوگل، فیسبوک و مایکروسافت تحقیقات خود را به آزمایشگاههای هوش مصنوعی و روباتیک اختصاص دادهاند.
هوش مصنوعی ما را به سمت مادر تمام انقلابهای فناوری سوق خواهد داد. آخرین باری که همه چیز تغییر کرد و وضعیتی کاملا انقلابی در فناوری به وجود آمد حوالی سال 1900 بود که اتومبیل، مخابرات، هواپیما و الکتریکی شدن با هم یک جا جمع شدند و جهان را از اواخر قرن نوزده تا دهه 1920 به طور ریشهای تغییر دادند. چنین دورانهایی به خصوص خیلی هم ترسناک هستند؛ جامعهای که روندهای روزمره، هنجارها و نظارتهای خود را داشته وضعیتهای خود را مطابق با انقلاب قبلی ساخته و اکنون با انقلابی که در فناوری به وجود میآید، همه این جنبهها متحول میشود. اما مسئله این جاست که همان طور که کالروتا پرز، اقتصاددان و نویسنده کتاب «انقلابهای فناوری و سرمایه مالی» نوشته، هنجارها، عادتها و نظارتهای انقلاب فناوری اخیر اصلا مشابه انقلابهای گذشته نیست و به راحتی نمیتوان با آنها کنار آمد.
ابزارهای فناوری نوین حدود سه میلیارد نفر را در جهان به یک شبکه وصل میکند که همه در یک گروه نیروی کار دارای مهارت تحصیلکرده جای میگیرند. در این بازار جهانی بسیار شبکهای شده و متصل به هم، امواج خودکار شدن در سریعترین حالت نسبت به هر موقع دیگری در گذشته است.
مدیریت سرعت این تغییرات دشوار خواهد بود. انقلاب مبتنی بر هوش مصنوعی که در حال پیش آمدن است به قدری سریع است که ما را دچار مشکلاتی خواهد کرد که حتی برایمان قابل تصور نیست. هوش مصنوعی امروز همان وضعیتی را دارد که رایانهای شدن در اوایل دهه 1950 داشت، زمانی که پیشروان اولیه آن ایدههایی ابتدایی برای موارد استفاده رایانههای الکترونیکی مطرح میشد. در کمتر از 20 سال، رایانهها در سیستمهای رزرو خطوط هواپیمایی، خودپردازهای بانکی به کار آمدند و به ناسا کمک کردند که انسان روی ماه پیاده شود.
مسئله این جاست که خودکار شدن در ظاهر باعث شده است که مشاغل زیادی از دست بروند. فرصتهایی شغلی که گاهی باعث مهاجرت هم شده است. مثلا راننده کامیون بیشترین فرصتهای شغلی را در جهان دارد و به تنهایی 3.5 میلیون راننده کامیون در جهان وجود دارد. خودروهای بدون راننده این شغل را به شدت به خطر انداخته است. شرکتی مثل اوبر هم روی خودروهای بدون راننده سرمایهگذاری زیادی کردهاند، همچون شرکت گوگل. طی پنج سال اخیر، هوش مصنوعی بسیار پیشرفت کرده و تخمین زده شده در 10 سال آینده نیز تغییرات زیادی در وضعیت اقتصاد و جامعه پیش بیاورند. به تدریج شما شاهد این خواهید بود که شرکتها شغلهای شما را از بین ببرند یا آنها را به حاشیه برانند. این اتفاق کمتر برای افراد تحصیلکرده ممکن است رخ دهد و ابتدا و سریعتر از همه شغلهایی مثل رانندگان، پیشخدمتها، کارگران کارخانه و منشیهای دفتری حذف خواهند شد.
روباتی شدن کار در مشاغل دانشبنیان حل خواهد شد. مثلا حسابداران با مهارت پایین به وسیله نرمافزارها خورده خواهند شد. به همین ترتیب، نگارش ابتدایی؛ همان طور که بلومبرگ از هوش مصنوعی برای نوشتن برخی از گزارشهای سادهاش استفاده کرده است. برخی از کارشناسان هشدار میدهند که نگرانی از هوش مصنوعی برای بازار کار در اقتصادی که به سمت خودکار و روباتیک شدن در حال حرکت است این نخواهد بود که جایگزین مشاغل انسانی میشود بلکه مشکل این خواهد بود که در یک بازه زمانی بخش زیادی از افراد را بیکار خواهد کرد. به عبارت دیگر، در بلندمدت انسانها و اقتصاد تلاش خواهد کرد که با هوش مصنوعی کنار بیاید و بر مشکلات آن فائق خواهد آمد اما در کوتاهمدت شغلهای زیادی از دست خواهند رفت و زندگیهای زیادی با سختی مواجه خواهد شد.
هوش مصنوعی در بسیاری از موارد البته میتواند کمکحال متخصصان باشد. مثلا در زمینه درمان سرطان، یک نرمافزار متصل به هوش مصنوعی میتواند در عرض دو ثانیه اطلاعات و دادههای بیماران را که قبلا توسط یک کارشناس دو هفته طول میکشید پردازش میکند. کسانی که در پی مشاغل بهتر در اقتصاد هوش مصنوعی هستند میتوانند روی حوزههایی تمرکز کنند که تنها از دست بشر بر میآید و تنها بشر است که میتواند آن کارها را انجام دهد. با این حال، هوش مصنوعی میتواند با همکاری مشاغل انسانی پیشرفتهای مفیدی برای ما رقم بزند؛ مثل پایان دادن به سرطان، جلوگیری از تغییرات اقلیمی، یافتن گونههای جدید در مریخ و مسایلی که قبلا رسیدن به آنها به سختی قابل تصور بود.