صفحه اصلی / آرشیو مطالب روزنامه کسب و کار

بازاریابی محتوایی را بیشتر بشناسیم؛

۵ دلیل برای شکست کمپین بازاریابی محتوایی را بدانید

بازاریابی محتوا هیچ‌وقت ثابت نیست، ممکن است یک روز استراتژی شما جواب دهد و روز دیگر هم جواب ندهد.
به گزارش کسب و کار نیوز و به نقل از مارکتینگتون، مانند زمانی که کد شما کار نمی‌کند و می‌فهمید که باید دوباره تمامی کدهایتان را بررسی کنید.
آن وقت است که نگاهی به کامپیوتر می‌اندازید و با سر به درون بالش فرو می‌روید.
دلایل زیادی برای موفقیت‌آمیز نبودن استراتژی‌های بازاریابی محتوا می‌توان نام برد، اما من در اینجا مهم‌ترین دلایلی را که کمپین‌ها شکست می‌خورند، بررسی کرده‌ام.
شما می‌توانید از این مقاله به عنوان یک ابزار آنالیز برای فیلتر و اصلاح کمپین‌های خود استفاده کنید.
۱- بیش از حد می‌فروشید
هیچ‌کس از خواندن مدام بروشور خوشش نمی‌آید.
منظورم اینست که آیا می‌دانید چندبار بین مطالعه کاربران وقفه ایجاد کرده‌اید تا از شما چیزی بخرند؟
این تصور من است.
در حقیقت، مردم بیشتر دوست دارند مشکلات خود را حل کنند و چه بهتر که شما راه‌حل مشکلاتشان را در اختیار آن‌ها قرار دهید.
بنابراین، نگاهی به محتوای خود بیاندازید و اگر جمله‌هایی با بوی فروش پیدا کردید، در انتشار آن‌ها تجدیدنظر کنید.
محتوای خود را دوباره ایجاد کنید، از مشکلات کاربران شروع کنید و راهکارهای عملی برای آن‌ها ارائه دهید.
وقتی این کار را انجام دادید، توانسته‌اید یک ارتباط اعتمادآمیز با مخاطبان خود ایجاد کنید.
ایجاد ارتباط مناسب بین خود و مشتریانتان، باید هدف اصلی کمپین‌های شما باشد.
۲- مخاطبان را خوب نمی‌شناسید
ممکن است بدانید هدف شما چه مخاطبانی است، اما آیا آن‌ها را کاملا می‌شناسید؟
آیا به ترس‌ها، آرزوها، مشکلات و راه لذت بردنشان از محتوا پی برده‌اید؟
یا فقط با خود تصور کرده‌اید: خب مخاطبان ما مجسمه‌هایی هستند که می‌آیند و محتوای ما را می‌خوانند.
سپس، ما پیشنهادهای خرید را به گردنشان می‌اندازیم!
برای شناخت کامل کاربران و مشتریان ، نه تنها باید تمام اطلاعات آماری مورد نیاز خود را بدست آورید، بلکه باید در تحقیقات بازار خود برروی روانشناسی کاربران خود نیز مطالعه کنید.
هرچه می‌توانید درباره مشتریانتان یاد بگیرید.
وقتی توانستید کاملا مشتریان خود را درک کنید، می‌توانید با آن‌ها سخن بگویید و تعامل برقرار کنید.
۳- مکان مشتری را نمی‌شناسید
می‌خواهید آن را قیف تبدیل بنامید یا سفر مشتری، هر آن‌چه صدایش می‌کنید، عبارت است از گام‌هایی که مشتریان شما برای کشف شرکت شما، تصمیم درباره اینکه از خدمات و محصولات شما استفاده کنند یا نه و در نهایت تبدیل شدن به مشتری برمی‌دارند.

یک نمونه قیف تبدیل در یک فروشگاه اینترنتی
اکنون، ممکن است مشتریان در هرجایی از این قیف تبدیل، سوال‌هایی برایشان پیش بیاید که باید پاسخ داده شوند.
اما اگر شما یک محتوای یکسان را بارها و بارها به خوردشان دهید، آن‌ها چطور می‌توانند سوالات متنوع خود را بپرسند؟
در عوض، در حالی‌که مشتری تصمیم می‌گیرد از خدمات یا محصولات شما استفاده کند یا نه، برای هر نگرانی که ممکن است او با آن مواجه شود، محتوا بسازید و منتشر کنید.
شما می‌توانید برای شناساسی این نگرانی‌ها و مشکلات، خود را جای مشتری بگذارید و یک بار این پروسه سفر مشتری را طی کنید.
سوالاتی که ممکن است در این فرآیند به ذهن آن‌ها برسد، از خود بپرسید و ببینید آیا محتوا شما به اندازه کافی پاسخ آن‌ها را می‌دهد یا نه.
اگر نه، پس شروع به ساخت محتوای جدید کنید.
۴- آن‌ها نمی‌توانند محتوای شما را پیدا کنند
کوین کاستنر را در فیلم Field of Dreams به یاد بیاورید که صدایی به او گفت: اگر تو آن را بسازی، آن‌ها خواهند آمد.
خب، متاسفانه این برای محتوای شما صدق نمی‌کند.
در واقع، اگر شما آن را بسازید، آن‌ها به احتمال زیاد اصلا نمی‌دانند چیزی ساخته شده‌است.
بنابراین، اگر شاهکاری در بازاریابی محتوای خود انجام داده‌اید، فقط کافی است روشنایی روز به آن بخورد تا بدرخشد.
آن را در شبکه‌های اجتماعی ترویج کنید، برای ویرایشگران رسانه‌های دیگر بفرستید تا شاید بخواهند با حفظ کپی‌رایت از آن استفاده کنند، برای اعضای خبرنامه ایمیلی خود ارسال کنید و از دوستان و اعضای فامیل خود بخواهید آن را به اشتراک بگذارند.
حتی اگر فکر می‌کنید کمک می‌کند، می‌توانید به یک نفر پولی بپردازید و تابلویی دستش دهید تا دم در دفتر شما بایستد.
صرف نظر از روش شما، باید مشتریان را پیدا کنید.
اگر انتظار داشته‌باشید مشتریان شما را بیابند، باید مدت طولانی به انتظار بنشینید.
۵- شما چیز جدیدی نمی‌گویید
یک دقیقه صبر کنید…
شما به من گفتید مشتریانتان پست این هفته شما تحت عنوان «اینترنت چیست و چه کاربردهایی دارد» را نخوانده‌اند؟
شاید به این خاطر است که این مطلب بیش از ۲۰۰,۰۰۰,۰۰۰ بار به ۷۰ زبان زنده دنیا نوشته شده‌است.
بگذارید صادق باشم، مشتریان شما روبات نیستند.
پس چرا باید محتوای مشابهی را بارها و بارها بخوانند؟
به جای ایجاد محتوایی که فکر می‌کنید از شما انتظار می‌رود، محتوایی را ایجاد کنید که دوست دارید.
من به شما تضمین می‌دهم این روش معتبر و جذاب‌تر از محتوای فرآوری شده‌ای است که در هر وبسایت تک و تنهایی پیدا می‌شود.
وقتی محتوای شما خام است، اگر کمی از شخصیت خود را به آن اضافه کنید، مانند محتوایی تازه و باطراوت می‌تواند در اینترنت قد علم کند.
و مشتریان شما بخاطر این محتوا به شما پاداش خواهند داد.
خب، حالا کمی زمان برای بررسی و تحلیل نقاظ ضعف و قوت کمپین‌های خود، صرف کنید.
هنگامی که متوجه شدید چه چیزهایی درست کار نمی‌کنند، از نکات برای بازطراحی کمپین خود به بهترین شکل بهره ببرید و از نتایج آن شگفت‌زده شوید.