کشاورزی در کشور ما طی سالهای آینده باید با چالشی مواجه شود که آمادگی برای روبهرو شدن با این چالش روزبهروز اهمیت و ضرورت بیشتری مییابد.
سرمقاله
این چالش بیگمان کمبود بارشها و روند کاهشی منابع آب – چه روانآبها و چه آبهای زیرزمینی – است. برای روبهرو شدن با این چالش وزارت کشاورزی برنامههای گستردهای در دست مطالعه و اجرا دارد که تعیین میزان آب مصرفی برای محصولات اساسی و استراتژیک در مناطق مختلف کشور از آن جمله است.
بذر تکنولوژی است، نه کالا
برنامه دیگر ما اجرایی کردن تدریجی کشاورزی حفاظتی است که تاکنون کمتر به آن پرداختهایم. کشاورزی حفاظتی سه شعبه دارد که عبارت است از تناوب کشت، حفظ باقیمانده گیاه در زمین و عملیات کارورزی. هر کدام از این شعبات نیازمند کار آموزشی جامع به کشاورزان است و قطعا در کوتاهمدت نمیتوان انتظار داشت کشاورزی حفاظتی بازدهی و عملکرد بالایی
داشته باشد.
نکته بعدی استفاده از تکنولوژیهای نوین در کشاورزی است. با نام بردن از تکنولوژی نوین ذهن همگان بهسوی ادوات و تجهیزات مدرن کشاورزی میرود و گرچه این تصور نادرست نیست اما باید بهیاد داشت که در دنیای امروز بذر نیز کالا بهشمار نمیرود، بلکه بذر تکنولوژی است.
البته این گزاره درباره کود یا سم یا دیگر نهادهها هم صدق میکند اما درباره بذر از آن جهت حائز اهمیت است که برعکس کود و سم کمتر به وجوه دانشی این نهاده توجه شده است. افزایش بهرهوری که با بذر اصلاح شده و محصولات کشاورزی اتفاق میافتد، چنان چشمگیر است که بهسادگی نمیتوان از کنار آن گذشت.
برای نمونه با واردات بذر اصلاح شده عملکرد چغندرقند از 42 تن در هکتار به 56 تن در هکتار افزایش یافته است که صرفهجویی ارزی حاصل از تولید شکر اضافه درمجموع برای کشور حدود 220 میلیون دلار است درحالی که برای این بذر حدود یک میلیون دلار ارز هزینه
شده است. به اعتقاد ما این دقیقا به معنی حمایت از اقتصاد ملی است. ما باید درباره استفاده از بذور مقاوم به آفت و کمنیاز به آب، اهتمام داشته باشیم و این امر میتواند بخشی از چالش کمبود آب کشاورزی را در کشور جبران کند.