چهارشنبه , ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳
صفحه اصلی / آرشیو مطالب روزنامه کسب و کار

کارآفرینی؛ نیاز ضروری کشور و اولویت اساسی دولت

مقابله با بیکاری به عنوان مهمترین مساله اقتصادی کشور، نیازمند مطالعه و بازشناسی علل ایجاد و راهکارهای متنوع مهار آن است؛ ضرورت و هدفی که به رغم تلاش های بی وقفه مسوولان و ایجاد زیرساخت های رشد اشتغال، جز با هماهنگی و همکاری نهادها و دستگاه های مختلف نظام حاصل نخواهد شد.
به گزارش کسب و کار نیوز به نقل از ایرنا، بیکاری به عنوان مرده ریگ ناخوشایند و آسیب زای به جا مانده از دوره های اجرایی پیشین در برابر تلاش ها و راهکارهای گوناگون مسوولان اجرایی برای زدایش آن و به رغم بهبود بسیاری از شاخص های کلان اقتصادی هنوز گریبانگیر کشور و به ویژه جوانان است.
«حسن روحانی» رییس جمهوری در گفت وگوی تلویزیونی با مردم در شامگاه دوازدهم دی ماه، بیکاری را مهمترین معضل کشور و اشتغالزایی را اصلی ترین دستورکار پیش روی دولت دانست. بیکاری به رغم تلاش های بی وقفه دولتمردان طی سه سال گذشته، همچنان روندی افزایشی را تجربه کرده به طوری که بر اساس تازه ترین گزارش مرکز آمار کشور در نخستین ماه پاییز 1395، نرخ بیکاری در بهار امسال با رشد 1.4 درصدی به 12.2درصد رسیده است.
از آنجا که معضل بیکاری از دلایل مختلفی نشات می گیرد، مدیریت بازار کار و رفع مشکلات آن هم راهکارهای مختلفی می طلبد؛ راهکارهای متنوعی که جز با همکاری و همراهی همه قوا و نهادهای مختلف امکان پذیر نیست. 
** روایت رییس جمهوری از بیکاری
رییس‌جمهوری در نهمین نشست خبری با اصحاب رسانه که سه شنبه بیست و هشتم دی ماه برگزار شد در خصوص عوامل کندی و توقف اشتغالزایی طی سال های گذشته تصریح کرد: باید برای همه متولدان دهه 60، در دهه 80 شغل درست می‌شد. در دهه 80 و از نیمه دوم آن ایجاد شغل متوقف شد، یعنی ما اشتغال خالص از سال 85 تا 90 و 91 نداشتیم و من همیشه می‌گویم حدود صفر بوده است. محاسبات می‌گوید به‌طور متوسط سالیانه باید 14 هزار شغل خالص ایجاد کرد. درست آن سال‌هایی که می‌بایست شغل ایجاد می‌شد، سال‌هایی بود که وضع نفت و درآمد ما بسیار خوب بود، متاسفانه به‌جای اینکه بتوانیم برای مردم شغل درست کنیم، واردات را افزایش دادیم و آمار و ارقام این را نشان می‌دهد و باید آن را جبران کنیم.
روحانی اضافه کرد: در آن مقطع یک کار تاخیری انجام شد و فضای دانشگاه‌ها افزایش یافت یعنی پیام‌نور، علمی کاربردی، دانشگاه آزاد توسعه پیدا کردند و جوانان را جذب کردند و آمار دانشجویان ما به چهار میلیون رسید. امروز حدود 5 میلیون دانشجو داریم که این دانشجویان در حدود 700 و یا 800 هزار نفر فارغ‌التحصیل می‌شوند که باید برای آنها شغل ایجاد کنیم. از تابستان سال گذشته تا امسال و اگر این یک سال را مدنظر قرار دهیم، بیش از یک میلیون و 200 هزار نیروی فعال وارد بازار کار شده و این البته جزء آمارهای کم‌سابقه سال‌های گذشته است. یعنی در یک سال، یک میلیون و 200 هزار نفر برای شغل آمدند و ما برای ایجاد شغل آنها توانستیم 700 هزار شغل درست کنیم و 500 هزار شغل باقی مانده است.
**ریشه های بیکاری و واقعیت های بازار کار
از دید بسیاری از صاحبنظران، ریشه های چالش کنونی اشتغال را باید در واقعیت های بازار کار جست وجو کرد؛ بازاری که از مشکلات عمیقی رنج می برد تا جایی که بهبود وضعیت اقتصادی در دوره مدیریت دولت یازدهم و ارتقای چشمگیر وضعیت نشانگرهایی چون رشد اقتصادی، رشد سرمایه گذاری و ... هم تاکنون نتوانسته تحولی اساسی در وضعیت بیکاری به بار آورد. 
بسیاری از مشکلات کنونی بازار کار در روندی مزمن شکل گرفته یا براثر بی تفاوتی مستمر در جامعه اقتصادی ریشه دوانده است. مهمترین اقدام دولت پیشین در کاهش نرخ بیکاری، تغییر تعریف شاخص بیکاری بر مبنایی بود که افرادی با حداقل یک ساعت کار در هفته را هم در زمره شاغلان محسوب می کرد. به این ترتیب، در آن دوره مشکل اشتغال با پاک کردن صورت مساله از سیاهه وظایف و مسوولیت های دولتمردان وقت خط خورد. به عبارتی دولتی که بیشترین درآمدهای نفتی را از زمان اکتشاف نفت در ایران در دست داشت و از امکان ایجاد تحول زیر ساختی برای کارآفرینی برخوردار بود بر رفع اساسی معضل اشتغال چشم پوشید. 
«حمیدرضا برادران شرکا» مدیر گروه های پژوهشی برنامه بودجه و اقتصاد کلان در مرکز تحقیقات استراتژیک چندی پیش در گفت وگو با ایرنا، بخش عمده ای از مشکل کنونی بیکاری را با نحوه مدیریت اقتصادی دولت پیشین مرتبط دانست. به گفته او مشکلات اقتصادی را باید با دولت های پیشین مرتبط دانست. دولت (یازدهم) هم وارث این شرایط شده است. با توجه به عمق برخی از این مشکل ها، نمی توان راه حل های ساده و سریعی را برای آن ها متصور بود. 
** نسبت برنامه ریزی های آموزشی پیشین و چالش های بازار کار
بازار کارِ نامطلوب امروز، از سیاست ها و اولویت های غیرکارشناسی مسوولان دولت پیشین در حوزه های آموزشی ضربه های بسیاری خورد. افزایش تعداد مراکز آموزشی، افزایش ظرفیت های پذیرش دانشجو و گسترش تب مدرک گرایی در دانشگاه ها بدون توجه به نیازهای جامعه و بازار کار، برای مدتی محدود جلوی ورود کارجویان به بازار را گرفت اما به یک باره حجم بالایی از متقاضیان را به سوی بازار کار گسیل داشت. طی سال های اخیر شمار زیادی از دانش آموختگان وارد بازار کار شدند و به دلیل نبود فرصت شغلی مطلوب و متناسب با رشته تحصیلی، به خیل بیکاران پیوستند. 
بر اساس گزارش مرکز پژوهش های مجلس در شهریور 1394 در مورد پیش بینی وضعیت اشتغال تا افق 1400، نرخ بیکاری تا 1400 در میان تحصیلکرده ها رشد شتابان تری نسبت به سایر گروه ها خواهد داشت و در بهترین وضعیت (نرخ رشد اقتصادی پنج درصدی) به 36 درصد و در بدترین وضعیت (نرخ رشد اقتصادی یک درصدی) به 48.9 درصد خواهد رسید. 
نبود تناسب میان نیازهای واقعی بازار کار با تعداد فارغ التحصیلان دانشگاهی و تخصص کسب شده، به معضل بیکاری در دوره کنونی دامن زده است. زمانی که دولت روحانی در سال 1392 زمام امور را در دست گرفت، با بازار کاری مواجه شد که به دلیل سیاست های مبهم و اطلاعات غیرشفاف پیشین، تصویر روشن و برآورد دقیقی از وضعیت آن در دست نبود و به خاطر ورود تعداد زیادی دانش آموخته، هر سال با تقاضای روزافزون و نامتناسب با فرصت های شغلی رو به رو بود. 
اگر چه برخی کارشناسان مسوولیت عرضه نامتناسب فارغ التحصیلان دانشگاهی با نیازهای بازار کار را متوجه نظام آموزشی و دانشگاه ها می دانند، اما واقعیت این است که این مساله ناشی از ناهماهنگی نهادهای متولی امر آموزش و کار است، چنانکه به گفته چندی پیش «حسین سلیمی» رییس دانشگاه «علامه طباطبایی» در گفت وگو با پژوهشگر ایرنا، نباید کارویژه دانشگاه ها را فقط در تربیت و مهارت آموزی به نیروی کار خلاصه کرد، بلکه دانشگاه ها کارویژه مهم دیگری چون تولید علم و افزایش سطح دانش اجتماعی را هم بر عهده دارند که نباید زیر تاثیر بازار کار قرار بگیرد.به گفته سلیمی آمایش آموزش عالی و نیازسنجی بازار کار در سطح کلان، می تواند در تناسب بخشی طرف عرضه و تقاضا در بازار کار موثر باشد. 
** نبود تناسب میان عرضه و تقاضا در بازار کار؛ متغیری مهم در وضعیت بیکاری
برخی کارشناسان بی توجهی به تقویت طرف عرضه در بازار کار را به عنوان یکی از عامل های بیکاری بر می شمرند. به گفته آنها تضعیف طرف تقاضا ناشی از بی توجهی به زیرساخت های ایجاد اشتغال در سال های مدیریت دولت های پیشین، به ناهمخوانی عرضه و تقاضا در بازار کار دامن زد.
بر اساس گزارش یاد شده مرکز پژوهش های مجلس، در دوره ی سال های 1384 تا 1393 خورشیدی تنها 680 هزار شغل در کشور ایجاد شد که با عرضه ی نیروی کار هماهنگی نداشت؛ زیرا در همین دوره، تعداد «جمعیت جوان تحصیلکرده» 2 برابر شد و به 11 میلیون و 200 هزار نفر رسید. 
«جمشید پژویان» مدرس اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی در گفت و گو با ایرنا، مشکل بیکاری را ناشی از ظرفیت پایین بازار اشتغال دانست و ایجاد فرصت های شغلی تازه را راهکار حل مشکل بیکاری عنوان کرد. به گفته ی وی، بازار کار به شدت زیر تاثیر رشد اقتصادی است. رشد اقتصادی و افزایش تولید با ایجاد فرصت های جدید شغلی، طرف تقاضا را در بازار کار تقویت می کند و این مشکل را برطرف می کند. به گفته ی پژویان، دولت با اتخاذ سیاست های مناسب و کارآمد اقتصادی و همچنین سرمایه گذاری فکری در این حوزه، می تواند رشد اقتصادی را افزایش دهد. 
مجموع این مسایل موجب شد دولتی که طی سه سال و نیم گذشته از نظر اقتصادی کارنامه مطلوبی به ثبت رسانده، نتواند به رغم تلاش های بسیار در مدیریت بازار کار و کارآفرینی، به میزانی چشمگیر از بیکاری بکاهد و بر این معضل نیز همچون تورم، رشد ناچیز، تراز منفی تجاری و ... غلبه کند. این در حالی است که بنابر اعلان چند روز پیش رییس جمهوری، طی 2 سال گذشته فرصت های شغلی قابل ملاحظه ای در کشور به وجود آمده، ولی بالا بودن شمار متقاضیان، سبب ساز رشد شاخص بیکاری شده است. 
با وجود دشواری ماموریت پیش روی مسوولان دولت یازدهم برای رفع بیکاری، این دولت تلاش دارد با تقویت زیرساخت ها، بهره گیری از فرصت های تازه در بخش های اقتصادی، ایجاد فضای پویا و مساعد برای کسب و کار، افزایش جذب سرمایه گذاری خارجی و داخلی و ... نرخ رشد اشتغال را افزایش دهد. نکته مهم اینجا است که بهبود مبنایی وضعیت اشتغال و حل معضل بیکاری، فرایندی زمان بر است که در بازه زمانی بلندمدت به نتیجه مطلوب منجر می شود. این نتیجه در راستای حرکت در مسیر اقتصاد مقاومتی و در صورت همیاری همه دستگاه ها، پویش بیشینه بنگاه ها و فعالان اقتصادی در بخش های دولتی و خصوصی و رفع موانع بهره جویی از مجموعه ظرفیت های داخلی و همکاری های بین المللی سریعتر حاصل خواهد شد.