مرحوم آیتا... هاشمی رفسنجانی را فعالان اقتصادی به عنوان حامی بخش خصوصی میشناسند.
گروه تجارت و توزیع
از وی به دلیل اقداماتی که در زمینه توسعه در دوران بعد از جنگ دنبال کردند، به عنوان سردار سازندگی یاد میکنند. تکنرخی کردن ارز، کاهش کسری بودجه، اصلاح نظام مالیاتی، آزادسازی اقتصاد و خصوصیسازی از برنامههای اصلی دولت هاشمیرفسنجانی بود. در ادامه نظر فعالان بخش خصوصی درباره عملکرد و نقش اقتصادی آیتا... هاشمیرفسنجانی را بررسی میکنیم.
توجه و علاقه به صنعت
محمدرضا نجفیمنش، رئیس کمیسیون تسهیل کسبوکار اتاق تهران
آخرین باری که ایشان را زیارت کردم، حدود دو هفته پیش، هشتم دیماه بود که برای روز کیفیت در انجمن کیفیت حضور داشتند و با احوالات خوب در مراسم شرکت کردند و جوایز برگزیدگان را در کمال صبر و سرحالی اهدا کردند و هیچ نشانهای از مریضی و ناخوش احوالی در ایشان دیده نمیشد. در زمانی که ایشان رئیس مجلس بودند و پس از آن در زمان ریاستجمهوری به صنعت خیلی اهمیت میدادند و در اکثر نمایشگاههای صنعتی کشور شرکت میکردند و علاقه خیلی ویژهای به این مقوله داشتند و به تعداد بسیار زیادی از شرکتهای تاسیساتی سر زدند.
مقوله صنعت را بسیار مورد توجه قرار میدادند و حمایتهای بسیار خوبی از شرکتهای صنعتی داشتند. ایشان در دوران ریاستجمهوری فقطوفقط به خدمت به جامعه فکر میکردند و همیشه در رابطه با آبادانی کشور و پیشبرد اهداف بسیار امیدوارانه صحبت میکردند و در دوران سازندگی خدمات بسیار ارزندهای برای کشور انجام دادند.
مشوق بخش خصوصی
سید حمید حسینی، عضو اتاق بازرگانی ایران
آیتا... هاشمیرفسنجانی، معمار بازسازی اقتصاد ایران بوده و غیر از پایان جنگ که مسئولیت اجرایی کشور بر عهده ایشان قرار گرفت، باوجود همه مشکلاتی که اقتصاد کشور داشت و ویرانیهایی که ناشی از جنگ تحمیلی بود، ایشان توانست با تعامل با اقتصاد جهانی و با تشکیل کابینه مدیر و پایهگذاری همه زیرساختهای اقتصادی کشور از جمله برق و آب و گاز و جاده و تلفن و ... نقش عظیمی در اقتصاد کشور داشته باشد. عمده پایهگذاری زیرساختهای کشور بعد از سال 68 بوده و به اسم ایشان است. همیشه از زمان خود جلوتر بود و ذهن فعال اقتصادی داشت. زیرساختهای جدیدی را برای اقتصاد کشور ایجاد کرد. نهتنها در ایجاد زیرساختهای عمرانی بلکه در ایجاد زیرساختهای نرمافزاری هم ایشان اهتمام جدی داشت. ایجاد مناطق آزاد، ایجاد بورس، بانکهای جدید و نظامهای بیمه آثاری است که از آیتا... هاشمیرفسنجانی داریم. میتوان به بحث مترو اشاره کرد که در دوره پیش دولت حاضر نبود به مترو بودجه بدهد و مترو را لوکسگرایی میدانست، ایشان با درک عمیقی که از آینده تهران داشت، بهسختی توانست پایهگذار مترو در شهر تهران باشد. آیتا... هاشمی هم در دورانی که مدیر بود و هم در دورانی که در تشخیص مصلحت نظام بود، با تدوین سیاستهای کلی نظام خصوصا در بخش اقتصاد که مهمترین آن اصل 44 خصوصیسازی بود، توانست اقتصاد کشور را از دولتی بودن نجات دهد. ایشان بهعنوان خطیب نماز جمعه تهران در تدوین دیدگاه فقه اسلامی درباره ارزش کار و سرمایه کار کرد و بعد از پیروزی انقلاب نظریهپرداز اقتصاد اسلامی بود. یکی از کسانی بود که اعتقاد به تعامل داشت و اعتقاد داشت که ما این ظرفیت و توانایی را داریم که از سرمایههای خارجی کشور را بسازیم. قطعا اگر برجام نتیجه گرفته، یکی از حامیان برجام هاشمی بود. بحث دیگری که آثار نگرش و اقدامات آیتا... هاشمی را در اقتصاد نشان میدهد، بحث میانهروی و اعتدال ایشان بود، چه در دورانی که در کارمدیریت بود و چه در دورانی که در مجمع تشخیص بود. بههرحال مشی ایشان اعتدالی بود. نظریات اقتصادی هم همین را میگویند، محور اقتصاد با رادیکالیسم و با انقلابیگری و با کارهای تند موافق نیست. ایشان اعتقاد به کار مداوم اقتصادی داشت و مشوق بخش خصوصی بود. از معدود مسئولان بود که مرتبا بخش خصوصی با ایشان در تماس بودند و ایشان به حرفهای بخش خصوصی گوش میدادند. اینطور نبود که فقط به بخش خصوصی رهنمود بدهند و بیشتر از اینکه به بخش خصوصی ایده بدهد، از بخش خصوصی ایده و اطلاعات میگرفت و این اطلاعات را پردازش میکرد و به مسئولان با توجه به شناختی که از وضعیت اقتصادی کشور داشت، کمک میکرد. ایشان کارهای بزرگی در اقتصاد کشور کردند، مانند راهاندازی فازهای عسلویه، واحدهای پتروشیمی، واحدهای بزرگ پالایشگاهی، واحدهای بزرگ نیروگاهی و سدسازی و بحث ارتباط با همسایگان کشور، صادرات گاز به ترکیه، خرید سهام گاز ترکیه، اتصال راهآهن ایران به آسیای میانه و ... همه آثاری بود که ایشان در اقتصاد کشور به عنوان معمار بازسازی اقتصادی ایران گذاشته و فکر نمیکنم کسی منکر این نقش آیتا... هاشمیرفسنجانی در اقتصاد کشور باشد.
در دوران پیروزی انقلاب در روز 10 بهمن سال 57 قرار بود پرواز امام به تهران بنشیند، ما به بهشت زهرا رفتیم و بعد اعلام کردند که امام نمیآید و پرواز ایشان تاخیر دارد. در مسیر بازگشت روحانیای را دیدیم که پیاده راه میرفت، آن زمان آقای هاشمی را نمیشناختند. ما دیدیم که آقای هاشمی هستند، تعارف کردیم و ایشان را سوار کردیم. اول آقای هاشمی به ما شک کردند ولی بعد که خودمان را معرفی کردیم خوشحال شدند و برخورد خوبی با ما داشتند. از آنجا با ایشان به مدرسه ایران آمدیم؛ به جایی که همه سران انقلاب در آنجا حضور داشتند.
بعد از پیروزی انقلاب هم مرتبا با ایشان در تماس بودم. در سال 58 که دانشگاهها تعطیل شد، با دانشگاه علامه به منطقه محروم کهنوج رفتیم و جهاد سازندگی راه انداختیم، سپس نزد آقای هاشمی رفتیم. آقای هاشمی از قبل برای آن منطقه از رفسنجان خواسته بود که به آن منطقه محروم کمک کنند و خیرین در آن منطقه کار میکردند. گزارشی از آن منطقه به ایشان دادم و ایشان گفتند که در نخستین سفرشان به استان کرمان حتما از کهنوج دیدن میکنند، درحالی که مقامات استان به هیچ وجه علاقهای نداشتند که آقای هاشمی از این منطقه بازدید کند، بهدلیل اینکه کهنوج منطقه
عقب افتادهای بود ولی آقای هاشمی در نخستین سفر خود به استان کرمان اصرار کردند که میخواهند از کهنوج بازدید کنند و اصرار ایشان باعث شد که جهاد سازندگی بودجه کهنوج را بینهایت کند. جذب بودجه برای این منطقه کار بسیار سختی بود. آقای هاشمی طبق قولشان آمدند و با هلیکوپتر هم آمدند ولی بهدلیل اوضاع جوی نامناسب برگشتند. همین اراده آقای هاشمی برای بازدید از کهنوج در سال 59 به ما در جذب امکانات برای آن منطقه کمک بسیاری کرد.
حمایت قاطع از مدیران
حسین محلوجی، وزیر اسبق معادن و فلزات
آیتا... هاشمی جدا از شخصیت سیاسیشان یکی از توانمندترین مدیران اقتصادی بودند که ایران به خود دیده است. من بهعنوان وزیر بخش حوزه صنعت – که در آن زمان حوزه بازرگانی از این بخش منفک بود و حوزه صنعت سه حوزه مجزا و سه وزارتخانه داشت - در خدمت ایشان بودم. تحولات مهمی در دوره ریاستجمهوری ایشان در حوزه صنایع و معادن با پشتیبانیهایی که از من داشتند، اتفاق افتاد. انتخاب من برای وزارت هم در نوع خود جالب توجه بود.
ایشان از وقتی رئیس مجلس بودند، شناخت خوبی از من داشتند چراکه هفت سال عضو کمیسیون صنایع و معادن بودم. شناخت و آشنایی بیشتر ایشان از من در جریان مسئولیتهایی بهدست آمد که به من محول کردند. در دوره دوم مجلس شورای اسلامی بهعنوان عضو هیات رئیسه مجلس انتخاب شدم و طی آن یک سالی که عضو هیات رئیسه بودم، از نزدیک با ایشان که رئیس مجلس بودند، همکاری میکردم. تصور میکنم نحوه مدیریتم در همان مقطع، توجه ایشان را جلب کرد. آقای هاشمی بهدلیل ارتباطات وسیعی که با طیفهای مختلف مدیران کشور داشتند، بهخوبی میتوانستند توانمندیهای مدیران را با هم قیاس کنند.
مرداد 1368 بود که از دفتر ایشان در نهاد ریاستجمهوری تماس گرفتند و اعلام کردند که ایشان درصدد این هستند که یکی از وزارتخانههای صنعتی را به شما بسپارند. ایشان گفتند کمیسیون صنایع مجلس شما را برای تصدی یکی از سه وزارتخانه صنعتی پیشنهاد کرده است و خواستند از سه وزارتخانه صنایع سبک، صنایع سنگین و معادن و فلزات یکی را انتخاب کنم. من با هر سه وزارتخانه آشنایی کافی داشتم. خودشان گفتند که وزارت معادن و فلزات بهخاطر اهمیت معادن کشور و پروژههای اساسی زیربنایی فلزات – فولاد، مس، آلومینیوم و ... – برایشان بسیار حائز اهمیت است و طبعا من هم این مسئولیت
را پذیرفتم.
هیچ حزب و گروهی در این کار دخالت نکرد و شخصیت ایشان هم طوری نبود که دخالتهای غیرمرتبط را در تصمیماتشان لحاظ کنند.
یکی از ویژگیهای مهم ایشان در ارتباط با مدیرانی که انتخاب میکرد، حمایت قاطع و همهجانبه از مدیران بود. این ویژگی در دورانی که کشور در حوزههای مدیریتی نیازمند تصمیمات سرنوشتساز بود، بسیار به کمک مدیران میآمد و مدیرانی که تحت مسئولیت ایشان بودند، به پشتگرمی ایشان تصمیمات مهمی میگرفتند که در حالت عادی قبول مسئولیت چنین تصمیماتی فوقالعاده دشوار بود. به اعتقاد من کشور ما جدا از ابعاد و وجوه گسترده شخصیتی، علمی، سیاسی و فرهنگی ایشان، فقدان یک مدیر هوشمند، منعطف، شایسته و شجاع را در آینده حس خواهد کرد.