ثمانه نادری
گاهی هم این طرز تفکر نادرست در یک جهت دیگر تبدیل به عاملی مهم برای ورود زنان به عرصههای کارآفرینی و اثبات مهارتهای آنها شده که آثار مثبتی به همراه دارد.
موانع اجتماعی کارآفرینی در زنان
با این حال نگاه حاکم بر فضای اجتماعی و فرهنگی جامعه از محیط خانواده گرفته تا مدرسه و دانشگاه ناخواسته تفکر و اندیشهای را به زنان القا کرده که مانع از رشد و توسعه فعالیتهای اقتصادی آنان میشود. به گفته کارشناسان، این نوع نگاه ناشی از نابرابریهای جنسیتی و تبعیض میان زن و مرد بوده که در قالب اجتماعی خود را نشان داده است؛ نگاهی که از اعتماد به نفس زنان میکاهد، انرژی و شوق آنها برای شروع یک فعالیت مبتکرانه را میگیرد و در نهایت به باور و توانایی زنان خدشه وارد میکند. اکنون مانع زنان برای شروع یک فعالیت کارآفرینانه که در آن نیازمند داشتن فاکتورهایی چون ریسکپذیر بودن، نوآوری و خلاقیت است، نه خلأ و ضعف فکری و علمی و نه منع قانون، بلکه ضعف اعتماد به نفس و باور به خویشتن است. به گفته کارشناسان، جامعه به لحاظ قانونی فضا را برای ورود زنان باز کرده اما به لحاظ اجتماعی و فرهنگی نه.
عدم خودباوری زنان در ورود به بازار کار
از طرفی یک سری رفتارهای اجتماعی باعث شده زنان از ورود به بازار کار واهمه داشته باشند یا از شروع یک کار پرریسک تردید داشته باشند، از سوی دیگر اعتماد بخشهای مختلف جامعه به زنان کمتر از مردان نشان داده میشود. به گفته برخی از کارآفرینان، حتی شبکه بانکی نیز در اعطای وام به یک کارآفرین زن یا مرد فرق میگذارد. مشکل عمده زنان در حوزه کسب و کار مربوط به لابیگری و دسترسی به منابع مالی است.
در حال حاضر برخی از بانکها برای وام دادن به زنان اعتماد نمیکنند و حتی در برخی از موارد از زنان خواسته میشود که برای دریافت وام با همسر خود به بانک مراجعه کنند.
آمارهای غیرشفاف از اشتغال و بیکاری زنان
از سوی دیگر ارتباط زنان با کانالهای قدرت قوی نیست، آمارها نسبت به اشتغال و بیکاری زنان دقیق و روشن نیست و نخستین برخوردی که با زنان در مواقع اختلاف پیش میآید، به زیر سوال بردن حرمت و شأن اجتماعی او ست.
در کشور ما سهم زنان در اشتغال برعکس سایر کشورهای دنیا ناچیز است، در حالی که یک سوم کسب و کارها در کشورهای اروپایی در دست زنان است، 87 درصد جمعیت زنان در کشور ما از نظر اقتصادی غیرفعال هستند و این در حالیست که اکثر جمعیت تحصیلکرده در کشور را زنان تشکیل میدهند.
بر این اساس لازم است به چند چالش اساسی در رابطه با حقوق زنان پاسخ بدهیم: 1) چه چیزی باعث شده سهم زنان از اشتغال کشور با مردان برابر نباشد و رفع این نابرابری نیاز به چه چیزی دارد؟ آیا باید قانون را دستکاری کرد یا به دنبال تغییر یک سری هنجارهای اجتماعی بود؟ 2) نابرابریهای جنسیتی چه ضربهای به اشتغال زنان وارد کرده است و چگونه باید آن را حل کرد؟
بالا رفتن سطح توقعات و انتظارات از زن
لیلا دانشمندی، نایب رئیس مراکز مشاوره شغلی کل کشور در اتاق بازرگانی در این رابطه به «کسبوکار» میگوید: نوع نگاه به زن در جامعه تغییر کرده است، درحالی که هنوز برخی از نگاههای سنتی به زنان در جامعه وجود دارد، میزان انتظارات از زن انتظاراتی است که دنیای روز از زنان دارد. ترکیبی از این انتظارات شرایط را برای زنان دشوار کرده است. زن در حالی که باید مسئولیتهای اجتماعی خود را به نحو احسن انجام دهد، باید به گونهای مطلوب از پس نیازهای اقتصادی خانواده و خود نیز برآید اما این در حالیست که نگاه سنتی به زن باعث میشود مانند یک مرد در عرصههای اقتصادی و کارآفرینی موفق نباشد، مگر اینکه از ویژگیهای منحصر به فردی برخوردار باشد یا برخی از موانع اجتماعی را دور بزند.
وی توضیح میدهد: در عرصههای کارآفرینی به زنان فرصتهای کمتری داده میشود، برای مثال شرایط ورود آنها به یک حرفه یا شغل مانند مردان نیست. برخی از مشاغل چهرهای مردانه دارد. حتی به فرض اینکه جامعه مجوز آنها را به زنان بدهد، خود زنان اعتماد به نفس لازم برای ورود به آنها را ندارند.
دانشمندی ادامه میدهد: در حال حاضر باید دو اقدام مهم در رابطه با فعالیتهای کارآفرینی زنان صورت بگیرد: 1) تبلیغات و قدرت رسانهها باید برای زنان به ویژه زنان کارآفرین شأن اقتصادی قائل باشد و هویت اقتصادی آنها را در کنار هویت اجتماعی آنها حفظ کند. 2) موانع کارآفرینی زنان مورد بازنگری قرار گیرد و آمار و ارقام به طور مجزا برای ارزش قائل شدن برای استقلال اقتصادی زنان، اشتغال و بیکاری زنان را نشان بدهد. 3) برای کاهش آسیبهای اجتماعی به زنان فرصتهای شغلی بیشتری اعطا شود. 4) دست قانون برای رسیدگی به سوءاستفاده محیط کار و محیط اجتماع از زنان بازتر باشد. 5) مشکلات و مسائل زنان در قالب نهادهای کارآفرینی زنان به گوش مسئولان بالادستی رسیده و برای حل آن، قوانین بهتری تصویب شود.