بر این اساس که ابتدا میزان آن و بخشهای طلبکار را بهطور مجزا شناسایی کرده و پس از آن بدهیهای خود را با ایجاد و گسترش بازار بدهی قابل معامله کند.
یعنی آنها را قابل خریدوفروش کند تا بانک مرکزی بتواند مطابق با آن سیاستهای پولی مدنظر خود را اعمال کند. البته مهم این است که این بدهیها سامان پیدا کند نه اینکه حتما پرداخت شده یا کم شود. در بسیاری از کشورها دولتها به بخشهای مختلف بدهکارند و این بدهکاری مشکل چندانی برای آنها پیش نیاورده است. بهطوری که درصد بدهکاری دولتها در این کشورها حتی نسبت به GDP نیز بیشتر است. با تصویب بودجه و کلیات آن دولت برای ساماندهی این بدهیها مجبور میشود اقداماتی انجام داده و انضباط مالی برقرار کند. نخستین امتیاز بودجه برای دولت در اینباره این است که باعث میشود میزان بدهیهای دولت روشن شود. پس از آن چارهجویی لازم و روشهای کاهش بدهی تعیین میشود بنابراین بهطور کلی قابل معامله کردن این بدهیها برای طلبکاران و ساماندهی آنها کار مهم و اساسی دولت در رابطه با این بدهیهاست.
تیمور رحمانی، استاد دانشگاه
قابل معامله کردن بدهیهای دولت
مشخصا دولت نمیتواند و قادر هم نیست که میزان بدهیای که به بخشهای مختل دارد را پرداخت کند. به همین دلیل بهترین راهی که پیشپای دولت در رابطه با این بدهیها وجود دارد، این است که دولت آنها را ساماندهی کند.