ثمانه نادری
با این وجود یکی از مشکلات کنونی حرفه پزشکی سطحینگری و عامهنگری است که باعث شده عدهای از پزشکان باوجود موقعیتهای یکسان، در چشم مردم ماهر و عدهای غیرماهر بهنظر برسند.
پذیرفتن مسئولیت نجات و مراقبت از جان یک انسان، مهمترین وظیفه و تخصص یک پزشک است که ارزش و اهمیت واقعی آن را کسانی درک میکنند که نیاز واقعی به یک پزشک را چه برای خود و چه برای اطرافیانشان احساس کنند. طبیعی است که مهمترین داشته همه انسانها نعمت بزرگی چون حیات است و این نعمت بزرگ تا حدودی با رشته پزشکی پیوند خورده است و به همین دلیل ساده و آسان نیست برای هر کسی که به این رشته خاص ورود پیدا کند.
از ورود به دانشگاه گرفته تا گذراندن دورههای آموزشی، سختی حجم و محتوای کتابهای پزشکی، گذراندن دورههای عملیاتی در بیمارستانها، ساعات کاری طولانی و سنگین، ریسک بالای کار، استرس زیاد، فشار کاری، درگیریهای فکری و دلمشغولیهایی که در رابطه با این شغل وجود دارد، همهوهمه به ما نشان داده که باید برای داشتن این عنوان مسیری طولانی و دشوار را طی کرد و لازم است برای مجهز شدن به آن جدا از کسب مهارتهای تخصصی و آموزشی ظرفیت روحی و جسمانی فرد نیز تا حدود زیادی بالا برود.
جایگاه رشته پزشکی نشان میدهد پزشکان موفق تا چه اندازه میتوانند برای جامعه و انسانها مفید باشند و برعکس پزشکان غیرماهر و ناتوان تا چه اندازه برای مردم عامل تهدیدی بهشمار می آیند و امنیت و آرامش آنها را زیر سوال میبرند. از طرفی این موضوع بهگفته برخی پزشکان ارتباط مهمی با این مساله دارد که مردم، مسئولان و نهادهای بالادستی هم بر اهمیت این حرفه واقف باشند و با درک سختیهای کار این حرفه حقوقهای پزشکان را در شمار حقوقهای نجومی بهشمار نیاورند و برای آنها درک اعطای حقوقهای بالا بهویژه مواقعی که پزشک کار دشوار نجات جان یک انسان را انجام میدهد و در آن هم موفق عمل میکند، سخت نباشد.
نبود بازار رقابتی در نظام پزشکی
طبق بررسیهای انجام شده توسط برخی کارشناسان، اگر حقوق پزشکان متناسب با روال معمول سایر کشورها براساس میزان کاری که انجام میدهند و به عبارتی متناسب با خدمات آنها باشد، هم سلامت عمومی مردم تضمین و هم به ایجاد جو رقابتی میان پزشکان منجر شده که در بهبود کیفیت کار آنها تاثیر بسزایی دارد اما متاسفانه عدم وجود چنین امری در کشور موجب رواج بازار دلالی به نفع پزشکانی شده که از ورود به این حرفه هدفی جز درآمدزایی ندارند؛ حرفهای که معمولا هم درآمد خوبی دارد و هم بهدلیل تقاضای همیشگیای که دارد و موقعیت شغلی، مورد تایید و حتی آرزوی بسیاری از خانوادهها برای فرزندانشان است.
البته ناگفته نماند گرایش و مقاطع تحصیلی، دانشگاه، نوع آموزش و محیطی که یک پزشک در آن تربیت میشود، درنهایت موجب تقسیم پزشکان از نظر کاری به دستههای مختلفی شده که همردیف با هم نیستند. سابقه کاری، شهرت خوب یک پزشک در مهارت و ارائه خدمات و رضایتمندی مشتریان در میزان دریافت مزایا توسط آنها تاثیر بسزایی داشته بهطوری که باوجود اینکه برخی پزشکان از نظر درآمدی و شغلی موقعیت خوبی ندارند، پزشکان حرفهای و جاافتاده با اکتفا به همان مهارت خود بدون هیچگونه چشمداشتی به مسئولان، درآمدهای بسیاری بهدست میآورند و حتی با تاسیس مطبهای خصوصی خود را از درآمدهای دولتی بینیاز میکنند اما در این میان لازم است بهطور کارشناسانه یکسری از مسائل مورد تحلیل قرار گیرد؛ اول اینکه در حال حاضر بسیاری از بیمارستانها با کمبود پزشک روبهرو هستند، این کمبود باید از چه طریقی جبران شود؟ درآمد و میزان حقوق یک پزشک چه تاثیری بر کار او دارد و چگونه باید سطح آن را تعیین کرد؟ چگونه میتوان سطح کاری پزشکان را ارتقا داد و خطاهای رشته پزشکی و درصد سهل انگاریهای رشته پزشکی را به حداقل رساند؟ مسئولیت نهادهای آموزشی در رابطه با تربیت پزشکان چیست؟
دادن برچسب بیمهارتی به پزشکان
سیامک مرهصدقکلیمیان، عضو کمیسیون بهداشت مجلس در رابطه با این مسائل به «کسبوکار» میگوید: یکی از مسائل مهمی که متاسفانه در میان برخی مردم شهرت پیدا کرده، این است که مردم با ملاکهای شناخته شده خود که غیرعلمی هم است، یک پزشک را ماهر و پزشک دیگر را غیرماهر معرفی میکنند. درصورتی که این موضوع خلاف واقعیتهای نظام پزشکی است چراکه هر پزشک دورههای آموزشی لازم برای گرفتن آن تخصص را گذرانده و برای این کار مجوز قانونی لازم را کسب کرده است.
تبلیغ پزشک توسط مراجعان
وی توضیح میدهد: متاسفانه بهدلیل یکسری تبلیغات از سوی مراجعان و همچنین با اقداماتی که برخی پزشکان در عدم پذیرش مریضهای بدحال انجام میدهند، این موضوع رواج پیدا کرده درحالی که در رسانهها و در میان مردم آن دسته از پزشکانی که مسئولیت مراقبت از مریضهای بدحال را بر عهده گرفته و در قبال آن تلاش برای نجات جان بیمار را به ترس بدنام شدن خود خریدهاند، نادیده باقی میمانند و حتی به اسم پزشکان بیمهارت و کممهارت مشهور میشوند بنابراین لازم است برای ارتقای این حرفه اینگونه شایعپراکنیها را از میان برداریم و از پزشکانی که انجام وظیفه را به شهرت و کسب موقعیت ترجیح میدهند، قدردانی کنیم.
بسیاری از این پزشکان در مناطق محروم بهسر میبرند و فاقد امکانات لازم هستند که قابل مقایسه با شهرهای بزرگ نیست و همین هم در کیفیت کار آنها اثرگذار است بنابراین برای سنجش مهارت یک پزشک باید تمام شرایط آن را درنظر بگیریم.
کمبود نیروی پزشک در مناطق محروم
مرهصدقکلیمیان با اشاره به اینکه در حال حاضر مهمترین مساله نظام پزشکی توزیع بهینه پزشکان در مناطق کشور و بهویژه تلاش برای جبران کمبود نیرو در مناطق محروم است، میگوید: البته خوشبختانه بهدلیل سیاستهای اخیر نظام بهداشت و درمان در زمینه بومیسازی و افزایش ظرفیت داوطلبان بومی بسیاری از مناطق به نیروی پزشکان مجهز شدهاند که لازم است برای حل کامل آن بودجههایی از سوی وزارت بهداشت و درمان صرف شود که البته این اقدامات زمانبر است و باوجودی که گذراندن دورههای تخصص در رشته پزشکی 12 تا 16 سال زمان میبرد، این امر طولانیمدت خواهد بود.
تطبیق حقوق پزشکی با سختی کار پزشکان
این پزشک متخصص در ادامه میگوید: درآمد و حقوق پزشکان نیز باید براساس سابقه، تجربه کاری و عواقبی باشد که پزشک تحمل کرده و همچنین سختیهایی که در حرفه خود با آن مواجه است.
از آنجایی که در حال حاضر یکی از مهمترین موانع رشد حرفه پزشکی عواملی چون سهلانگاری پزشکان در انجام پروسه درمان، کوتاهی و عدم دقت در تشخیص درد بیمار و تجویز بیموقع دارو، فاش کردن اسرار بیمار، عدم مراقبتهای کافی از بیمار و ... است، طبق قانون با اینگونه موارد مقابله میشود. بهطوری که اگر پزشک با جراح یا سایر متصدیان امور پزشکی در جریان انجام امور پزشکی مرتکب بیاحتیاطی یا بیمبالاتی شوند یا بدون مهارت در قسمتی، به انجام اموری مبادرت ورزند و درنتیجه قتل یا صدمه بدنی حادث شود، عمل وی با توجه به مفهوم مخالف ماده 59 قانون مجازات اسلامی و همچنین تبصره 3 ماده 295 همین قانون جرم بوده و در حکم شبهعمد خواهد بود.